charehjale

وبلاگ-کد لوگو و بنر
فروردين 1396 | charehjale

فلسفه چرشنبه آخر سال در فرهنگ آزربایجان

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی
فلسفه چرشنبه آخر سال در فرهنگ آزربایجان

از زمانهای دور باور انسانها بر این بود که چهار عنصر آب و آتش و باد و خاک هستند که باعث بیداری طبیعت میشوند
ترکهای آزربایجان چهار هفته قبل از عید، و به مناسبت همین چهار عنصر روزهای چهارشنبه را برای اجرای مراسم انتخاب کرده اند. این مراحل عبارتند از:
) سوچرشنبه سی1
(2اُود چرشنبه سی
3) یئل چرشنبه سی
4) توپراق چرشنبه سی
1-اولین چهارشنبه را «سو چرشنبه سی» یا « ازل چرشنبه » یا « چیلله قاچدی » یا « اول چرشنبه » یا «یالانچی چرشنبه» مینامند

2-دومین هفته را نیاکان ما تحت عنوان «اود چرشنبه سی» نام نهاده اند که مظهر حرارت و نور و روشنایی است

3-سومین هفته آخر ماه فصل زمستان را پدران و مادران ما تحت عنوان «یئل چارشنبه سی» نامگذاری کرده اند، چون در این هفته باد با آمدن خود به زمین و طبیعت زندگی و نوید بیداری میدهد

4-آخرین چارشنبه(چرشنبه) سال نیز تحت عنوان «تورپاق چرشنبه سی» نامگذاری شده است که طبیعت با جذب گرما و حرارت بیدار میشود. این روز در نزد مردم با نام «ایلین سون چرشنبه سی» مشهور است

عید نوروز(اغوز بایرامی) تانرینین برکت لرین یئتدی سین

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی

BİZ TÜRKÜK
فلسفه و تاریخ عید اوغوز ( نوروز)
OĞUZ ya Novruz
عید نوروز یا اوغوز بایرامی

فلسفه سفره یئتدی سین (هفت سن) 
« سفره ی هفت سین !!!»
این ترکیب را حتماً بسیار شنیده اید.
به خصوص در همین ایام اوغوز (که در اصل نوروز، اوغوز بوده است و سپس توسط جمشید شاه به نوروز تبدیل شده است تا شروع سال جدید را نشان دهد.)

در زمان های قدیم، در میان مردم آزربایجان رسم بوده است که هفت عدد از برکت های جهان آفرینش را جمع می کردند تا هم فرصتی باشد که از آفریدگار جهان تشکری به عمل آید و هم آنها را (به نمایندگی از تمام نعمت هایی که "تانری" (خدا) به مردم بخشیده است) با خود از سال قبل به سال جدید منتقل کنند. عدد هفت هم در این میان نشانه ی کثرت بوده است.   

 
حال، چون هفت برکت را با خود می بردند آنها را درون سفره ای می گذاشتند و آن را « برکتلردن یئددی سین قویماق » (گذاشتن هفت ها از برکت ها) می نامیدند. آنها عبارت بودند از:

1.   یئر برکتی (برکت زمین): قوورغا (گندم یا عدس یا سمنو)
2.   آغاج برکتی (برکت درخت): آلما یا اییده (سیب یا سنجد)
3.   گؤی برکتی (برکت آسمان): قورآن یا آینا (قرآن یا آینه)
4.   گؤیرمک برکتی (برکت سرسبزی و رشد): گؤیرمک (سبزی)
5.   آل – وئر برکتی (برکت خرید و فروش): سیککه (سکه)
6.   حیئوان برکتی (برکت حیوان): یومورتا (تخم مرغ)
7.   سو برکتی (برکت آب): سو و بالیخ (آب و ماهی که انتخاب ماهی قرمز هم در تفکر اسطوره ای آذربایجان، معنای مبارکی (قوتلولوق) نیز داشته است.)


حال، این ماجرا به زبان فارسی آمده است و عدم توجه ترجمه کننده یا ترجمه کنندگان محترم (که لطف کرده اند!!!) به "سین" در "یئددی سین" - که در زبان ترکی آزربایجانی به معنای "تا" در "هفت تا" در زبان فارسی است- موجب شده است تا بالاجبار این کلمه را همانطور "سین" ترجمه کنند و آن را دارای رابطه ای با حرف « س » نمایند.

حال، تعدادی افراد هم از آب گل آلود، ماهی گرفته و لطف می کنند و برای اثبات "هفت شین" بودن آن قبل از اینکه "هفت سین" باشد(!!!) 


 دلایلی واهی و غیر قابل قبول می آورند که حتی بچه ی کوچک هم آنها را باور نمی کند تا چه رسد به یک ملت!



عید نوروز(اغوز بایرامی)
عید ترکان باستان است
اما با اسمی متفاوت
همانطور که امروزه نیز مستحضر هستید
اسمهای تورکی با شباهت دادن به کلمات فارسی برگردانده شده اند
و یا به کل عوض شده اند
به عنوان مثال
اوچ قایا را به اسکو
تیکان تپه را به تکاپ
اورمیه یا اورمو را به ارومیه
و بسیاری از کلمات دیگر و اسامی دیگر همچون اردک _ شاهین دژ _ نقده
و ...
که از حوصله بحث خارج است.
نوعی تاریخسازی و جعل و البته به نام خود در آوردن.
تورکان اغوز
تورکان اغوز شاخه ای از تورکان بودند که
ریشه ی ترکان آذربایجانی ترکان ترکیه، قشقاییها و ... به آنها بر میگردد.
ترکان اغوز
کار اصلیشان دامداری وکشاورزی بود
همانطور که میدانید جریان سفره ی هفت سین(تانرینین برکت لرین یئتدی سین)که
باز با نوعی ترجمه غلط و از روی بیسوادی
آن دوران به هفت سین معنی یافته.
این موضوع نیز به ترکان اغوز بر میگردد
آنها معتقد بودند که با رسیدن فصل بهار
هفن مورد جان تازه پیدا میکنند و این روز و شروع سال را با این هفت مورد در سر سفره ی خود نوعی برکت میدانستند
(یئدی سین)
که این سین به عنوان حرف (س) به غلط وارد فارسی شده و
مردم از هفت مورد سین دار در سفره استفاده میکنند
چون خود موضوع غلط بیان شده و برگردانده شدن به حرف "س" چنین بلایی به سر آورده.
در حالی که جالب است بدانید در سر سفره
وسایلی همچون آینه و تخم مرغ و ماهی و ... میگذارند
که با سین شروع نشده است.
اما آن هفت مورد چه بودند.!؟
استفاده کردن ترکان اغوز از تخم مرغ یا شیر در سر سفره
به دلیل شروع برکتهای خداوند و شروع فصل استفاده حیوانات از علفزارهای تازه بود
که معتقد بودند حیوانات شیر زیاد و فرآورده های بیشتری به ارمغان خواهند آورد.
استفاده ار سبزه به معنی شروع فصل رویش بود و زیبایی علفزارها.
استفاده از آب و ماهی
به معنی شروع فصل آب زندگی دوباره در این فصل بود.
استفاده از سکه
به منظور شروع فصل داد و ستد و کار دوباره بود.
استفاده از میوه جات نه سیب
بلکه هر میوه درخت
به منظور شروع محصولات درختان بود و ...
استفاده از آینه و قران نماد صداقت
استفاده از عدس یا سمنو
به معنی برکت زمین و خاک
این هفت برکت
جزو برکات خداوندی محسوب میشدند
که ترکان اغوز بر این باور بودند.
و اسم این عید نیز عید اغوز بود
نه نوروز
اما همانطور که در اول نیز اشاره شد
با برگرداندن اسم اغوز و شبیه سازی به نوروز برگردانده شده است.
ایراد وارد شده بر این اسم:
اول اینکه شروع سال جدید به منزله سالی جدید است
نه روز جدید که نو روز به معنی روز نو میباشد نه سال نو
دوم اینکه در فارسی کلمه نو هیچوقت قبل از اسم آورده نمیشود
و از نظر ادبیاتی غلط است.
به عنوان مثال لباس نو یا نو لباس!؟
سال نو یا نو سال!؟
روز نو یا نو روز!؟
خانه ی نو یا نو خانه!؟
طرح نو یا نو طرح!؟
لطفا تاریخ را اینگونه بیسوادانه زیر سوال نبریم و

بدتر اینکه ایرانی و آنهم فارسی نکنیم و

اگر همه ایرانی هستیم
پس مشکلی نیست که این رسم و رسومها سر جای خود باشند و

خود را صاحب تاریخ و بقیه را زیر دسته و زیر شاخه فارسی که
با جعل تاریخ ترکان به نوایی رسیده اند قرار ندهیم

آتشکده‌های آذربایجان، نماد آتش‌پرستی نیستند

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی
آتشکده‌های آذربایجان، نماد آتش‌پرستی نیستند

برخلاف تصور دوستانی که تحت تأثیر تبلیغات و القائات باستان‌گرایان خود-آریا-پندار، وجود آتشکده‌های متعدد در آذربایجان را دلیلی بر رواج آیین زرتشتی و حتی آتش‌پرستی در این دیار می‌پندارند، تقدس آتشکده در فرهنگ و تمدن ترک‌ها در مقایسه با آیین زرتشت قدمت بیشتری دارد و نمی‌توان این تقدس را برگرفته از آموزه‌های زرتشتی دانست. (اصولاً همانگونه که قبلاً هم در نوشته‌هایم تأکید کرده‌ام،به زعم اینجانب، زرتشت نه یک شخصیت تاریخی بلکه یک شخصیت اساطیری است و آنچه که امروزه تحت عنوان دیانت زرتشتی شناخته می‌شود، آمیزه‌ای از آموزه‌ها، باورها و اسطوره‌های متقدم می‌باشد که از ادیان باستانی مختلف به عاریت گرفته شده‌اند).


برخلاف آنچه که در آیین زرتشتی می‌بینیم در فرهنگ ترکان، این خود آتش نیست که دارای تقدس می‌باشد، بلکه آنچه مقدس پنداشته می‌شود محلی است که آتش در آن برافروخته می‌گردد.

اصولاً شکل‌گیری تمدن در میان ترکان با کشف آتش رابطه معناداری دارد. رابطه‌ای که با تعمق در گنجینه واژگان این زبان آشکار می‌شود و در سایر فرهنگ‌های همجوار و حتی غیر همجوار چنین رابطه‌ای چندان مشاهده نمی‌شود. در زبان ترکی آتش را "اود" یا "اوت" می‌نامند. ترکان باستان با کشف آتش و برافروختن آن، به دور آن حلقه زدند و نشستند. اینگونه نشستن در حول آتش را "اودورماق" یا "اوتورماق" نامیدند. بدین‌ترتیب، آتش زمینه ساز اولین همنشینی‌ها و اجتماعات انسانی در دوران باستان گردید که به گواه جغرافی‌دانان هنوز بسیاری از نقاط جهان عصر یخبندان را سپری می‌کردند و دمای هوا پایین بود.


بی‌شک، آتش برای انسان‌های اولیه دو کارکرد اساسی داشت: نجات از سرمای جانسوز و نجات از شر حیوانات درنده. با این وجود، روشن نگهداشتن آتش به طور ممتد کار دشواری بود و از سوی دیگر غارهای طبیعی هم همه جا در دسترس نبودند. بنابراین آنها مجبور شدند به ساختن جان‌پناه روی آورند. اولین جان‌پناه‌های ساخته دست بشر در واقع یک نوع شبیه‌سازی از غارهای طبیعی بود. خانه‌های کنده شده در دل صخره‌ها که نمونه‌های موجود در کندوان و حیله‌ور (در نزدیکی اسکو) و حتی معبد میترائیستی قدمگاه در نزدیکی توفارقان (آذرشهر) از نخستین نمونه‌های آن محسوب می‌شوند، جان‌پناه‌هایی بودند که آتش گرمابخش وجود ساکنینش می‌گردید. ساکنینی که به دور آتش حلقه می‌زدند و به اصطلاح: "اوتوروردولار" (=می‌نشستند).


البته ارتباط معنادار آتش با فرهنگ باستان ترکان فراتر از فعل اوتورماق (=نشستن) می‌باشد. آنها محل روشن کردن آتش را "اوجاق" (اودجاق←اوجاق: البته نباید فراموش کرد که نیازی به قائل شدن به چنین روندی نیست، چون خود "د" به راحتی به "ج" قابل تبدیل است) نامیدند و جان‌پناه خویش را "اودا" یا "اوتاق" نامیدند که برگرفته از همان "اود" یا "اوت" می‌باشد.


بنابراین، کاملاً آشکار است که آتش در تکوین فرهنگ همنشینی و شکل‌گیری نخستین بارقه‌های تمدنی در میان ترکان باستان نقش بی‌بدیلی داشته است و به همین خاطر واژه "اوجاق"- به عنوان عامل پیوند دهنده انسان‌ها و حافظ کیان "اوتاق"- بار ارزشی یافت و در ذهنیت انسان‌های اساطیری "تقدس" پیدا کرد. تقدسی که با گذشت قرون و اعصار همچنان حفظ شده و هنوز هم در میان ترکان اماکن مقدس را "اوجاق" می‌نامند و هنوز هم به "اوجاق" قسم می‌خورند و هنوز هم به انسان‌های نابارور "کور اوجاق" یا "اوجاغی کور" گفته‌می‌شود. نباید، فراموش کرد که در زبان ترکی اوجاق معادل آتشگاه یا آتشکده می‌باشد و آنچه در میان ترکان مقدس شمرده شده "اوجاق" است نه خود آتش.


بنابراین، نباید تقدس اوجاق در میان ترکان را با تقدس و پاک شمردن آتش در میان زرتشتیان خلط کرد. مطلبم را با شعری از شاعر اسطوره‌های آذربایجان، سهند، به پایان می‌رسانم:
هله ده، هله ده بیزیم یئرلرده
ساده انسان‌لارین آندی چیراق‌دیر
کندآرا، شهرآرا، خالق آراسیندا
مقدس یئرلرین آدی اوجاق‌دیر

محمد_رحمانی_ف

نگاﻫﯽ ﺑﻪ ﭘﯿﺪﺍﯾﺶ ﻋﯿﺪ ﺍﻭﻏﻮﺯ ﯾﺎ ﻧﻮﺭﻭﺯ

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی
در داستانهای حماسی تورکان،
بالاخص در بین “گوگ تورکها(تورکان آسمانی)
واقعه بازگشت از ارگنه قـون آغاز سال نو محسوب میشد و
آنرا با شکوه و جلال خاصی برگزار می کردند.

این رسم باستانی هنوز نیز برگزار می شود.

رؤسای دول مستقل تورک زبانان آسیای میانه، آذربایجان، ترکیه و…
با کوبیدن پتک بزرگی بر آهن دمیده در آتش،
جشن ارگنه قون و آغاز سال نو را اعلام می کند.

مراسم شکوهمند ارگنه قون هر ساله از تلویزیون دولتی ترکیه مستقیما پخش می شود.

حماسه ارگنه قـون چیست و از کجا نشأت می گیرد؟

گوک تورکان در سراسر امپراطوری خویش با عدالت حکمروانی می کردند.

در زمان حکمرانی ایل خان، سرکرده قوم تاتار بنام “سوینچ خان مغول” با هجومی غافلگیرانه و با حیله گری به سرزمین گوک تورکها هجوم آورده،

تمامی جنگجویان و مردان را از دم تیغ گذرانده،
زنان و اطفالشان را به اسارت گرفت.


فرزند کوچک خاقان بنام “قیان” و پسرعمویش “توقوز” از این حمله وحشیانه جان سالم بدر می برند.

آنها با همسرانشان به جنگلی انبوه پناه برده، این محل پرصفا و خوش منظر را “ارگنه قـون” می نامند(کمره کوه، قون = قونماق، فرود آمدن، ارگنه وصفی برای این محل).

طی سالیان متمادی آنان در ارگنه قون بتدریج قدرتمند می شوند و بر تعداد جمعیتشان نیز افزوده می شود.


تورکها برای اینکه در این جنگل وسیع دچار گرسنگی نشوند،
سه ماه از سال را در تدارک آذوقه زمستانی به جمع آوری غذا می پردازند.


آذوقه های جمع شده را در سوم(غار)می انباشتند.

یکسال زمستان سخت و درازی پیش آمد.

آذوقه تورکان نیز تمام شده بود.

اغوز نامی از تورکان بدنبال آذوقه راهی جنگل شد هرچه گشت خوردنی نیافت،

نا امید در حال بازگشت به بوز قورت(گرگ خاکستری)برخورد می کند و احوال خود را بیان می کند و در وصف برخی فصول سال می گوید:

«اۆچی جنت یآغی دیر،(سه تایش مانند بهشت است)
اۆچی بیزه یاغی دیر،(سه تایش دشمن ماست)
اۆچی یئغیپ گتیره ر، (سه تایش فراهم آورنده است)
اۆچی اوروپ دآغیدار.» (سه تایش پریشانی است)

بوزقورت (گرگ) به وی می گوید: “ای فرزند اوغوز
در مسیرت یک گله گوسفند،
یک دسته گندم، سنگ آسیاب و یک دوک خواهی دید.

آنها را با خودت بردار
گوشت گوسفندها را بخور، پشمش را بریس و برای ایلت لباس بدوز، از پوستش پوستین بدوز.
بعد از فرارسیدن بهار، دانه های گندم را بزمین بپاش و با عرق پیشانی ات آبیاری کن،
بره های گوسفند را در دستانت پرورش بده تا زیاد شوند.”

اوغوز نصیحت بوزقورت را برجای می آورد.
در بهار گندم را درو می کنند،
گوسفندان بره های فراوان می آورند.

تمامی اولوس شاد می شوند و تانگری آسمانها را دعا می کنند.

اوغوز باز هم به همان بوزقورت برمی خورد و بنا به پیشنهاد وی از روز سی ام چله بزرگ جشن بزرگی برپا می کند و همگی دور آتش مقدس به شادمانی می پردازند.

تورکها چهارصد سال در ارگنه قون می مانند.

سرانجام تصمیم می گیرند که به سرزمین پدری بازگردند.

ولی هرچه تلاش می کنند، راه بازگشت را نمی یابند. باز هم بوز قورت(گرگ نجات بخش)به سراغ آنها آمده می گوید:

“اگر در پشت این کوه اتش برافروزید، سنگها گداخته شده راه برای شما باز خواهد شد.”


تورکها این کار انجام می دهند و راه بازگشت به وطن پدری را می گیرند.

این بار نیز بوزقورت آنان را تا رسیدن به سرزمین آبا و اجدادی شان راهنمائی میکند.

روز بازگشت تورکان به سرزمین پدری مصادف با برابر شدن شب و روز بود،

به همین سبب آنرا “تأزه گون” (روز نو/ نوروز) می خوانند که با مصادف با 21 مارت می شود.

این روز سرسبز و پر از لاله و ریحان را “اوغوز گونی” (روز اوغوز) نیز می نامند.

از آن تاریخ تا به امروز این روز، سرآغاز سال نو محسوب می شود. جشن سال نو را خاقان با کوبیدن پتکی بزرگ بر آهن تاخته می گشاید.

در بین تورکان تقویم12حیوانی رایج بود.

نه گؤزل دیر تؤرک ائلینین

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی
‏نه گؤزل دیر تؤرک ائلینین
قایدالاری;چیلله سی وار،چرشنبه سی،ایل بایرامی،بیزیم ائلده هربیر زادین اؤز یئری وار،چؤنکؤ تؤرکون 7مین ایل تاریخی وار" میللئ تؤرک ایل بایرامئ موبارک اولسون
هر سال به نام حیوانی نامگذاری می شود (موش، اسب، خرگوش، گاو…)
در بین ایرانیان تا رواج تقویم جلالی در عهد سلجوقیان سالشمار مخصوصی نبود.
بنابه محاسبات دقیق دانشمند عهد ملکشاه 21 مارت، برابری روز و شب بعنوان آغاز سال نو اعلان می شود.
در کتاب “تاریخ بخارا”ی ابوبکر نرشچی و نیز در کتاب جغرافیای حدود العالم، به بزرگداشت جشن نوروز در بین تورکان اشاره می شود.
حتی در بین تورکمنها هم اینک جشنی بنام «چوپون نوروزی» رایج است که آن ده روز قبل از نوروز فعلی برگزار می شود.
چهار _ چهارشنبه آخر هر سال به نامهای “سو چهارشنبه سی(چهارشنبه آب- بمناسبت ذوب شدن یخها و جاری شدن آب)،
یل چهارشنبه سی(چهارشنبه باد- بمناسبت وزش باد ملایم بهاری)،
اوت چهارشنبه سی(چهارشنبه آتش بمناسبت دمیده شدن گرما بر خاک و رویش)
توپراق چهارشنبه سی(چهارشنبه زمین/ خاک- تقدس به برکت دادن زمین) نامگذاری می شود.
تورکان در هریک از این چهارشنبه ها آتش بزرگی می افروزند،
تمامی اولوس بر گرد آن جمع می شوند و به نیایش تانگری آسمانها می پردازند.
و نیز مراسمی در ایام ” غیسغا چهارشنبه
(چهارشنبه کوتاه) و
اوزین چهارشنبه(چهارشنبه طولانی) برگزار می کردند.
در مراسم “غیسغا چهارشنبه” تورکان یال و دم اسبان را کوتاه کرده آنرا می آرایند.
زنان نیز در این روز موی سرها را بشکلی زیبا تزیئن می نمایند.
در آخرین چهارشنبه سال، بر فراز تپه بلندی آتش بزرگی می افروزند و در اطراف تا صبح به شادمانی و پایکوبی می پردازند و از قمیز(شراب مخصوص از شیر مادیان) سرمست می شوند.
قبل از طلوع آفتاب، از چشمه مقدس کوزه ها را پر کرده به منزل بر می گردند.
مراسم آتش افروزی در این روزها بخاطر سپاسگزاری و شکرگزاری و یاد آوری روز بازگشت به وطن پدری از ارگنه قون می باشد.

12آی گئچدی
اوریی سینانلار اولدو
اورک سیندیرانلار اولدو
سئوگیی یه توتولانلار
سئوگیلی سیندن آیریلانانلار
آرامیزدان گئدنلر اولدو
آرامیزا گلنلر اولدو
آغلادیق

گولدوک
دیله ییمیز وار
قالمیش گونلرده
شاد اولاسیز
سئوینچلی اولاسیز
آرزونوزا چاتاسیز
ائو
آرابا
ائولیلیک
ساغلیق

سیزلره عزیز دوسلارما آرزلیرام تازا ایلده




اتوکئن ötüken کجاست؟

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی
اتوکئن ötüken کجاست؟
پایتخت مقدس تورکها در تاریخ به اؤتوگئن ötügenنیز معروف است .
این مکان اولین به اولین جایی که دنیا از آن گسترده شده نیز معروف است.
در منابع اورخون، پایتخت گؤک تورکها نیز همین جاست. کوه اؤتوکن را روحی به نام ناما nama ( نامی، نامو) محافظت میکند.
تمام دول تورک پس از توسعه خود پایتخت خود را در این شهر قرار میداده اند
این نام در باور تنگریسم به خاک مادر مشهور است
در باورهای قدیمی حالت مادر خاک از حالت درختان او مشخص میشود اگر حال درختانش خوب باشد و میوه زیاد بدهند یعنی از مردمش راضی است
کتیبه های بیلگه خاقان
در نوشته های بیلگه خاقان به مردم تورک نصیحت میکند که از کوه اؤتوکئن دور نشوند چون در این صورت دچار دشمن و چینی ها خواهند شد و آنجا را مکان امنی دانسته است. اؤتوکئن مکانی در نزدیکی دشت اورخون نیز حدس زده میشود.
دیوان لغت کاشغری: اؤتوکئن، مکانی در میان صحراهای تاتارستان، به ایل اویوغور نزدیک است.
منابع چینی : اؤتوکن کوهی محصور میان جنگل هاست و برای تورکان کهن خیلی مقدس است.
ائتیمولوژی
اؤت/اؤد öd/öd و ائد/ائت et/ed ریشه این واژه است.
اؤتومک ötümek (دعا کردن) ، ائتمک etmek ( قدرت انسان به چیزی دست یافتن) و اوتاغان utağan ( مکان جنین) میتواند معنی داشته باشد.

  • [ 1 ]

  • دریافت کد فیدخوان