یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلی
|
گجه گوندوز اصطلاحلاری..
این عبارات قبل ازاختراع
ساعت به معنی امروزی بین مردم معمول بوده و درمحاورات بكار می بردند.
ازآنجاكه این زمانها تقریبی و درنقاط مختلف و درطول فصلهای مختلف متفاوت
هستند،بهتراست فقط اصطلاحات درنظر گرفته شوند و از ذكر ساعت صرف نظر شود.
دان یئری سٶكولنده :
هوا هنوز تاریك است و ستارگان درآسمان هستندو اثری از روشنایی نیست. اما
زمان بطرف پایان شب و سپیدی سحرمی رود كه آنرا صبح كاذب گویندكه با صبح
صادق فاصله دارد.
خوروزون اول بانی: اولین باری كه خروس بانگ می زند ولی هوا هنوز تاریك است و خبری از روشنایی نیست.
شفق آتاندا: زمانی كه فقط درافق شرق نوری پدیدار می شود.
خوروزون سون بانی: بانگ دوم خروس كه اینبارخروس بدرستی آغاز شفق را اعلام می كند و صبح صادق است و اندكی بعد هوا روشن می شود.
شفق آتاز- شفق آتماز: شفقتاریك و روشن است
شفق سٶكولنده :شفق رو به روشنایی است
دان اولدوزو چیخاندا : طلوع این ستاره نشان این است كه شب رو به پایان است ولی هوا هنوز روشن نشده است.
اوباشدان چاغی: شب پایان یافته ولی هوا هنوز هم تاریك است.
سحر اذانی دی ییلنده: وقت شرعی برای اذان صبح.
سحر تئزدن : اول صبح كه هوادارد روشن می شود.
هاوا ایشقلاندا: هوا كاملا روشن شده است.
صوبحه یاخین : هوا تاریك روشن است كه اصطلاحا "آلاتوران" گویند. كه درتاریكی و بفارسی به آن "گرگ و میش" نیز گویند.
سحر چاغی:
گون چیخاندا: وقتی كه آفتاب سرزده است.
گون چیرتلایاندا(گون چیتدیاندا): زمانی كه یك قسمت خورشید از افق نمایان شده است.
گون جیخا – چیماز: خورشید از افق درحال بالا آمدن است
گون چیخاننان سورا: زمان كه آفتاب از افق بالاآمده است.
گون یاییلاندا: آفتاب تازه پهن شده و سایه ها بلتد هستند.
نشتاولیق چاغی (قلیان نهاری): بین صبح و ظهر كه كارگران نیمه چاشت و چای می خورند.
ناهار اوستی: نزدیك ظهر و وقت نهار.
ناهار یاویخ: وقت آماده شدن برای نهار خوردن.
ناهارباشی: هنگام نهار خوردن.
ناهاردان سورا: اندكی بعداز صرف نهار.
ایكیندی باشی: حدود دوساعت بعداز نهاركه كارگران یا كشاورزان در صحرا نفسی می كشند و چایی می خورند./ عصرانه
ایكیندیدن سورا: پس از عصرانه
آخشام یاخین: نزدیك شب
آخشام اوستو: بعد از شروع شب
گون باتان یاخین: نردیك غروب
گوباتان چاخی: دم غروب
گون باتار-باتماز: آستانه غروب
مغرب قاویشاندا: شروع مغرب
ایلك آخشام: قبل از شب
ازل آخشام: اول شب
گونون یورقون وخدی: بعد از اینكه آفتاب كاملا غروب كرد
گون باتاندا: هنگام غروب آفتاب
مغرب دوشنده: زمانی كه آفتاب رو به افول است و سایه ها درازتر شده اند.
قاش قره لنده: هنگامی كه افق روبه تاریكی است
اوخ قراوول دان دوشنده: زمانی كه هوا رو به تاریكی است و چشم هدف را تشخیص نمی دهد.
شام ییلنده: هنگام صرف شام
قوناق گلن زامان: هنگام آمدن مهمان
گئجه چاغی: زمانی كه هوا تاریك شده است.
ائل یاتان زامان: چراغ ها خاموش شده و مردم خفته اند.
ائل یاتاندا:نزدیك نیمه شب.
ائل یاتاندان سورا: حدود یك ساعت بعداز نیمه شب.
آی چیخاندا :
زمان آن بسته به فصول مختلف سال فرق می كند. درگذشته كارگران و كشاورزان
درفصل تابستان به ویژه درزمان آبیاری شبانه و شبكاری مورد استفاده قرار می
دادند.
آی باتاندان سورا: بعد از غروب ماه
گئجه یاری سی: نیمه شب.
گئجه یاری سیننان سورا: بعد از نیمه شب
گئجه نین لاپ قراننیغیندا: هنگامی كه كاملاشب و تاریك شده است
دان اولدوزو چیخاندا: ستاره ای كه قدیمی ها می شناختند. گویا ستاره روشن صبحگاهی است.
كاروان قیزن چیخاندا: یك ستاره دیگر صبح گاهی كه قدیمی ها می شناختند.
| |
[ ]