شاخسئی-واخسئی
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیشاخسئی-واخسئی
شاخسئی گئدمهك [شاخسئی رفتن، عمل شاخسئی انجام دادن] نیز مراسمی است محرمی و آیینی مخصوص به تركان، اینكه این عمل از كی به وجود آمده و به چه انگیزه ای بوده است من اطلاع كافی ندارم ولی در این مقال قصد دارم نگاهی به یكی از این مراسم های كه یكی دو سال قبل در شهر قم در ناحیه نیروگاه دیدهام داشته باشم و از رسم و رسوم مردم ترك در عزادرای امام حسین (ع) برایتان بنویسم.
این مراسم تا روز تاسوعا انجام نمی شود و در روستا شروع این مراسم از شب عاشورا می باشد بدین منوال كه در تاسوعا پس از تمام شدن مراسم عزا و نوحه خوانی و اینكه در شجاعت حضرت ابوالفضل نوحه سرایی شد. با توجه به قضایایی كه در این شب برای امام و یاران باوفایش اتفاق افتاد، حمله لشگر یزید به امام و یارانش و یك شب مهلت گرفتن از آنان توسط امام، برنامه جنگ قطعی می شود. و درست چنین زمانی است كه مردم عزادار ترك در این شب در داخل مسجد و یا گاها" بیرون آن اولین مراسم شاخسئی را اجرا میكنند. در این مراسم بر عكس نوحه خوانی كه معمولا" میانسال به بالا شركت نمی كنند همه حضور دارند و عزادران به دوسته تقسیم شده روبروی هم بر روی زانو می نشینند. كه هر دسته یك نفر سردسته دارد كه در اول دسته، روبروی سردسته مقابل نشسته است. و بقیه نیز بر حسب سن و سال به ترتیب در كنار سردسته ها تا آخر نشستهاند. سردسته اول كه قرار است شاخسئی را شروع كند بعد از ساكت شدن همه و تنظیم صفها بلند فریاد برمیآورد:
- یای ایمامێن قۇللارێ! [قۇل: برده]
سردسته دوم جواب می دهد:
- های بعلی
سردسته اول با صدای بلند:
- هر كس ایمامێن قۇلۇدۇر دئسین [با صدای خیلی بلند و همزمان كه دو دستش را بالا برده و بر زانوان می كوبد] شاخسئییێ
[دستهاش او را با گفتن كلمه شاخسئییێ همراهی می كند، در بعضی جاها دست را بالا برده بر سینه می زنند و پایین آورده بر زانو می كوبند]
سردسته دوم و همراه او تمام دسته دوم در حالی كه آرام بر زانوهای خود می زنند،با صدای بلند جواب میدهند:
- واخسئییێ
و سردسته اول هدایت كننده خواهد بود و هر كلمهای كه او بگوید دستهاش او را همراهی كرده و دسته دوم را سردستهاش با جواب دادن [هر كلمه جواب خود را دارد] هدایت می كنند. و هنگامی كه سردسته اول یك دور كلمات را بر زبان راند جای دو سردسته در گفتن شعار و جواب شعار عوض می شود و سردسته دوم با بلند كردن دستها و محكم كوبیدن بر زانوانش، با صدای بلند فریاد برمی آورد:
-شاخسئییێ
و دسته اول در حالی كه آرام بر زانو می رنند، جواب می دهد:
-واخسئییێ
و این عمل چندین بار تكرار می شود در ادامه نمونه كلمات و شعارهایی كه در این مراسم بر زبان آورده می شود را میآورم، سطر اول شعار و سطر دوم جواب شعار می باشد:
شعار: شاخسئییێ
جواب شعار: واخسئییێ
- یا علــــــــــــی
- حیـــــــــــــدر
- كـــــــــربـــــلا
- الفیدا (الفدا)
- عبــــــــــــاس
- دخیلــــــــهم
- حســــــــــــن
- حــۆسئـــــن
- حیــــــــــــــدر
- صفــــــــــــدر
- یـای ایمــــــام
- وای ایـمــــام
- حسـن شـــاه
- حۆسئن شاه
- حســـــن وای
- حۆسئن وای
- حسن شهیــــد
- حۆسئن شهیـد
- ایمـــــــــــام
- شهئـــــــــد
- مظلـــــــــوم
- حۆسئــــــــن
- سۇســــــۇز
- قوْلســــــۇز
این هم شعارهای شاخسئی كه ع. ظفرخواه جمع كرده است:
صف: ایمام
قاباقداكێلار: شهید
صف: حوسئن
قاباقداكێلار: حسن
صف: آغام
قاباقداكێلار: علی
صف: حسن، حسین گۆل دسته
قاباقداكێلار: یزید دۆشۆب اۆز اۆسته
صف: هانسی گروهون بئله موْلاسێ وار؟
قاباقداكێلار: شیعهلهرین حضرهتی عباسی وار
صف: كربلادا قانلێ قێلێنج پاس تۇتۇب
قاباقداكێلار: ملاكهلهر حسینیمه یاس تۇتۇب
صف: حسن، حسین آغام وای
قاباقداكێلار: یا ایمام حسین، آغام وار
در حین شاخسئی فردی نیز "مناجات" می گوید [این مناجات با مناجات مرسوم و اینكه دعا وثتا باشد فرق می كند و مخصوص مراسم های عزاست، سعی بر این است در مورد آن نیز مطلبی تهیه گردد. بطور كل فردی با آواز اشعار و متنی درباره مصیبت كربلا می خواند] كه واقعا" صحنه دلسوزی ایجاد می شود. چون به پایان مراسم شاخسئی برسند یكی از سردسته ها كه هدایت مراسم در دست اوست بلند می گویید:
- حسن، حۆسئین آغام وای
سر دسته مقابل جواب می دهد:
- یا ایمام حۆسئین آغام وای
و بعد مرثیه خوانده می شود.
آری این مراسم اعلام این است كه شهادت امام و یارانش فردا حتمی است و اوج ناراحتی عزاداران را ابلاغ می كند. و به نحوی نیز نگرانی حاصل شده از لشگر یزید را در بین دختران و زنان دشت كربلا نمود می دهد. [سر و صدای حاصل شده و شیون و گریه زنان مجلس]
و اگر این مراسم در بیرون از مسجد انجام می شود [معمولا" جدیدا" چنین شده است].دو دسته هر كدام به شكل نیم دایره قرار می گیرند اما این دو نیم دایره یك دایره كامل را تشكیل نمی دهند معمولا" صفها اندكی در هم فرو می روند كه قسمت سردسته ها به سان دروازه ورودی باز باشد. و افراد حاضر تكه چوب كوچكی در دست گرفته و آنرا در حین گفتن كلمات بالا و پایین می كنند. و حركت ریتمیك افراد را نیز نباید از نظر دور داشت.
مراسم شاخسئی در روز عاشورا:
روز عاشورا صبح زود افراد در جلوی مسجد جمع می شوند و دسته های نوحه خوانی و شاخسئی از همان صبح زود به صورت جدا تشكیل می شود. معمولا" جوانان در دسته های نوحه خوانی و زنجیر زنی [قاراكؤینهك] و بقیه در دسته های شاخسئی [آغكؤینهك] و در هر كدام به دو گروه منظم تقسیم می شوند. اینجا چون قرار است دستهها در حال حركت باشند پس دسته شاخسئی نیز مثل دسته نوحه –دو گروه به صورت روبرو- حركت می كنند. و باز هم مثل قبل سرگروهها و بقیه، عمل می كنند. ولی مطلبی كه حایز اهمیت است این است كه در این روز حركت دسته شاخسئی خیلی ریتمیك و موزون بوده [نوعی سماع در آن دیده می شود، و در این سماع هر فردی با بلند كردن پای راستش و كوبیدن آن در چند قدم جلوتر و ... نوعی موزونی به مراسم می دهد كه جزء لاینفك این مراسم است] و چوبهایی در حدود یك متر را بر دست راست گرفته كه موقع گفتن كلمات آنرا بالا برده و چون پایین آورند تا یك وجبی زمین باشد طوری كه به زمین برخورد نكند.
زمانی كه قرار باشد یك مكانی ایستاده و عزاداری كنند باز هم حالت نیم دایره ای كه قبلا" گفته شد را بخود گرفته و شاخسئی را ادامه می دهند.
این عمل تا ظهر عاشورا ادامه دارد. شاید بتوان گفت كه این كار نشان دادن افسوس مردم از مصیبت كربلا و آرزوی بودن در كنار امام است و اینكه افسوسا در آن زمان نبودیم و چوبها نماد شمشیرهای آخته [یاد ذكر خنجر تركمن ها می افتم؟!] می تواند باشد.
ظهر عاشورا پایان شاخسئ بیرون از مسجد است و این پایان درست زمانی است كه اعلام شهادت امام می كنند [و جالب اینكه این اعلام را شاید بتوان درست با شهادت حضرت عباس (ع) منطبق دانست] در این هنگام بطور ناگهانی نوحه قطع می شود و در حالی كه شاخسئی ادامه دارد یكی از سردسته ها –مخصوص این كار می باشد- با صدای بلند از دسته خود جدا شده و اگر كلاه بر سر دارد آنرا بر زمین انداخته فریاد بر میآورد:
بۇ گون كرب-وْ-بلا ویران اوْلۇلدۇ
حۆسئین اؤز قانینه غلطان اوْلۇبدۇ
كسیلمیش یتمیش ایكی باش
...
و دسته ها به هم ریخته همه به گریه می افتند و ولوله ای در بین مردم می افتد، سر دسته اگر توان داشته باشد و گریه امانش دهد شعر را ادامه می دهد. و گرنه مرثیه خوانده می شود. این عمل را "قتیل سێندێرماق" گویند.
بعد از این دسته نوحه و شاخسئی یكی شده و نوحه های خاصی از قبیل یارالارون آخار قانی، ائدهر گۆلناری مئیدانی با همراهی همه در حین حركت به سمت مسجد خوانده می شود.
مراسم بعدی شاخسئی شام غریبان در داخل مسجد به سان شام قبل ولی این بار با رقت و سوزناكی بیشتر اجرا می شود.
در پایان باید بگویم كه:
1. در گذشته معمولا" دسته های شاخسئی بعد از عمل قتیل سێندێرماق اقدام به قمه زدن می كردند و این در همه جا نبوده و البته كه عده خاصی می زدند و چندین سال است كه این عمل ترك شده است ولی متاسفانه در شهرهایی مثل قم عده ای این مراسم اصیل تركی-مذهبی را به انحراف می كشند. برای مثال در حسینیهی روستای فوق در قم -كه من مراسم شاخسئی آنرا با نقل قول بزرگان حاضر در این حسینیه و سفری به آن روستا در یك ماه محرم و فیلمبرداری از آن برایتان نوشتم- بعد از قتیل سێندێرماق عدهای به سان فارسها در حالی كه بر سر می زنند و فریاد وای حسین كشته شد سر می دهند، لباس خود را پاره كرده سر و صورت خود را زخمی می كنند كه این امر با این مراسم اصیل تركی مذهبی ما صددرصد منافات دارد. و روح معنوی این مراسم را خدشه دار می كند.
2. آری روح معنوی! پیرمردی كه ساكت ترین فرد روستاست و پیر و جوان در یك مراسم آنچنان به فریاد می آیند و داد می زنند شاخسئی- واخسئی، یای ایمام- وای ایمام و... می خواهد بگوید كه ایا اهل عالم امام من را كشتند. و حالا پاره كردن لباس و زخمی كردن بدن بصورتی كه باعث ترس و انزجار بقیه شود نه زیبنده یك شیعه است و نه زیبنده انسانیت.
3. جنبه سماء داشتن و ذكر این مراسم و اینكه چنین مراسمی در بین تركان دیگر با عناوین غیر شیعی ولی مذهبی – البته وابسته به مذاهب گذشته تركان كه حالا می توان نام فرهنگ باستان و گذشته بر آن گذاشت- مثل ذكر خنجر تركمن ها می تواند نشان دهنده برگرفته شدن این مراسم از رسوم و فرهنگ باستانی تركان باشد. بالاخره تحقیقات كاملتر می تواند در این مورد مفید واقع شود. ولی در هر صورتی منحصر بودن این عمل به مصیبت عاشورا و بستگی آن به مذهب شیعی تركی امری بدیهی است. و بر ماست كه این مراسم را پاسداشته و ارج نهیم و از فراموشی آن جلوگیری كنیم.
4. با نگاهی به شعارهای مطرح شده می بینیم كه در این مراسم اسامی حضرت امام علی (ع)، حضرت امام حسن (ع)، حضرت امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) و توسل به آنان مطرح است.
5. در منطقه نیروگاه قم چندین هئیات مذهبی وجود دارد كه این مراسم را به نحو خوبی انجام می دهند. مثل حاجێكندی هئیاتی/ آلاناقلێلار هئیاتی، اما نباید آفتهای آنها را از نظر دور داشت
6. مراسمی كه ما توضیح دادیم مربوط به یكی از روستاهای آذربایجان می باشد و اینكه این مراسم در جاهای دیگر آذربایجان با تفاوت اجرا شود شكی نیست. و چنانچه گویند در بعضی از مناطق آذربایجان از اول محرم اجرا می شود. و یا حاجێكندیهای مقیم قم در روز تاسوعا و عاشورا این مراسم را دارند و حتی دسته زنجیرزن تشكیل نداده و صرفا" دسته شاخسئی دارند. و معمولا" در بیرون از مسجد و حسینیه اجرا می شود. [این روستا یكی از روستاهای میانداب (قوْشاچای) می باشد، آلاناق هم از روستاهای بوْستان آواست]