شهروند لینک آذربایجانی 48 (زبان شگفت انگیز ترکی)
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیشهروند لینک آذربایجانی 48 (زبان شگفت انگیز ترکی)
دو افتخار بزرگ برای ما...
اول اینکه ایرانی هستیم
دوم اینکه تُرک آذربایجانی هستیم
اول اینکه ایرانی هستیم
دوم اینکه تُرک آذربایجانی هستیم
هرگز یادتان نرود ما اول از همه یک ایرانی هستیم سپس دریاچه ای بزرگ بنام ترکهای آذربایجانی و قشقایی و بختیاری و خراسانی و غیره برای دریای ایران هستیم که این دو بدون هم مفهومی ندارند. ایرانی هم یعنی تُرک و فارس و لر و کُرد و بلوچ و گیلکی و بختیاری و تُرکمن و ...
این مطلب چند قسمت است که هر کدام به شگفتی های زبان کامل ترکی آذربایجانی اشاره دارد زبانی که اولین خط بشری بوده است و در آن قواعد و ادبیات عمیق ریشه دار و غنی هزاران ساله است.
میزان سنجش در قیامت، نژاد یا زبان نیست اما هویت هر قوم و ملتی تاریخ و زبانش هست.
یاشاسین دیللره فرق قویمیانلار / یاشاسین سوزلری آنلیانلار
برای زبان قدرتمند نه تنها میتواند انسان را به اندیشه وا دارد بلکه میتواند از گوشه ای از هزاران تفکر و احساسات را بیان کند.
زبان هرچه قوی تر باشد میتواند این احساسات و اندیشه را به صورت کاملتر و فلسفی به دیگران منتقل کند.
من در یک چیز مانده ام هر وقت خواستم از زبان و اصالتم پیش برخی آدمها چیزی تحقیق یا بیان کنم سریع بجای برخورد علمی و دانستن شروع به انگشت اتهام زدن و دید منفی دارد حتی بارها شده خود آن فرد ترک زبان بوده است! این یک فکر بسیار غلط و ابلهانه هست که برای یاد گرفتن و ارائه زبان و اصالت خود باید از طرف برخی کوته فکران سرزنش و تهمت خورد در حالیکه همه ما ایرانی هستیم اما با فرهنگ و زبان و اصالت خاص و متفاوت خود...
مجله برترین ها
شگفتی های زبان ترکی آذربایجانی در اعضای بدن :
اندامها در زبان ترکی بر اساس یک حرف واحد نام گذاری شده اند :
دیل(زبان)،دوداق(لب)،داماق(کام)،دیش(دندان)،دیمدیک(منقار)،همگی باحرف"دال"شروع میشوند.
هر اندامی که از بدن خارج شده با حرف ق شروع میشود:
قیچ( پا) قول(دست) قاناد( بال) قویروق(دم) قارون(شکم) قولاخ(گوش)
اندامهای چشم با گاف شروع می شوند:
گــُز(چشم) گاش(ابرو) گیله( عنبیه) گیرپیک(مژه)
از بالای سر تا کمر با ب شروع میشوند:
باش(سر)،بورنوز( شاخ)،بویون(گردن)، بِئل (کمر)، بوخون(پشت)، بویرَک(قلوه)،بوارساخ (روده)
شاید حتی بورک(کلاه) و باشماق(کفش) که در هر دو سوی بدن ما رامیپوشانند از روی انتخاب بوده و یا هر اندام تیز با زاویه بدن مثل دیرناق(ناخن)،دیز(زانو) دیرسک(آرنج) دابان(پاشنه) که با د شروع شده اند.
وبلاگ جناب آشنا = تانیش
بعضا پیش می آید که در مقابل کلمات فارسی و یا زبانهای دیگر معادل ترکی نمی یابیم و این تصور پیش می آید که دامنه لغات ترکی چندان هم گسترده نیست.این درحالیست که زبانشناسا ن زبان تورکی را از لحاظ قواعد و ساختار و همچنین لغات زبانی بسیار قدرتمند و پویا می دانند و بعضا این زبان را یکی از شگفتی های می شمارنند. در زیر اسامی رنگها ، سالهای دوازده گانه و روزهای هفته تقدیمتان می شود البته ممکن است بسیاری از این اسامی را قبلا از افراد مسن نیز شنیده باشید:
اسامی رنگهای ترکی
ترکی بویا آدلاری
رنگ ترکی معادل فارسی
گؤی آبی
آچیق ماوی آبی روشن
ساری زرد
قره سیاه
آق سفید
کونور یادا قهوه قهوه ای
آلتینی طلائی
گوموشو نقره ای
مور بنفش
کویو تیره
آل یادا قیرمیز قرمز
پنبه صورتی
ترونجی پرتقالی یا نارنجی
یاشیل سبز
اسامی سال های دوازده گانه ترکی
ترکی لرین ایل آدلاری
سال ترکی معادل فارسی
سیچان ایلی سال موش
اینه ک ایلی سال گاو
باریس ایلی سال پلنگ
دوشان ایلی سال خرگوش
لوی ایلی سال نهنگ
ای لان ایلی سال مار
آت ایلی سال اسب
قویون ایلی سال گوسفند
پیچی ایلی سال میمون
تویوق ایلی سال مرغ
ایت ایلی سال سگ
دونقوز ایلی سال خوک
اسامی ماهها به ترکی
فروردین : آغلار گولر
اردیبهشت : گولن آی
خرداد : قیزاران آی
تیــــــــر: قورا پیشیرن
مرداد : قویروق دوغان
شهریور : زومارآیی
مهــــــر: خزل آیـــی
آبــــــان : قیرؤو آیی
آذر : اذر
دی : چیلله
بهمـن : دوندوران آی
اسفند : بایرام آیی
معرفی یک پیچ ایسنتاگرام فوق العاده مفید برای آموزش تصویری زبان ترکی آذربایجان
متعلق به آقای تانیش - حتما ببنید
سخنرانی Johan Vandewalle درباره زبان ترکی
این مطلب چند قسمت است که هر کدام به شگفتی های زبان کامل ترکی آذربایجانی اشاره دارد زبانی که اولین خط بشری بوده است و در آن قواعد و ادبیات عمیق ریشه دار و غنی هزاران ساله است.
میزان سنجش در قیامت، نژاد یا زبان نیست اما هویت هر قوم و ملتی تاریخ و زبانش هست.
یاشاسین دیللره فرق قویمیانلار / یاشاسین سوزلری آنلیانلار
زبان هرچه قوی تر باشد میتواند این احساسات و اندیشه را به صورت کاملتر و فلسفی به دیگران منتقل کند.
من در یک چیز مانده ام هر وقت خواستم از زبان و اصالتم پیش برخی آدمها چیزی تحقیق یا بیان کنم سریع بجای برخورد علمی و دانستن شروع به انگشت اتهام زدن و دید منفی دارد حتی بارها شده خود آن فرد ترک زبان بوده است! این یک فکر بسیار غلط و ابلهانه هست که برای یاد گرفتن و ارائه زبان و اصالت خود باید از طرف برخی کوته فکران سرزنش و تهمت خورد در حالیکه همه ما ایرانی هستیم اما با فرهنگ و زبان و اصالت خاص و متفاوت خود...
شگفتی های زبان ترکی آذربایجانی در اعضای بدن :
اندامها در زبان ترکی بر اساس یک حرف واحد نام گذاری شده اند :
دیل(زبان)،دوداق(لب)،داماق(کام)،دیش(دندان)،دیمدیک(منقار)،همگی باحرف"دال"شروع میشوند.
هر اندامی که از بدن خارج شده با حرف ق شروع میشود:
قیچ( پا) قول(دست) قاناد( بال) قویروق(دم) قارون(شکم) قولاخ(گوش)
اندامهای چشم با گاف شروع می شوند:
گــُز(چشم) گاش(ابرو) گیله( عنبیه) گیرپیک(مژه)
از بالای سر تا کمر با ب شروع میشوند:
باش(سر)،بورنوز( شاخ)،بویون(گردن)، بِئل (کمر)، بوخون(پشت)، بویرَک(قلوه)،بوارساخ (روده)
شاید حتی بورک(کلاه) و باشماق(کفش) که در هر دو سوی بدن ما رامیپوشانند از روی انتخاب بوده و یا هر اندام تیز با زاویه بدن مثل دیرناق(ناخن)،دیز(زانو) دیرسک(آرنج) دابان(پاشنه) که با د شروع شده اند.
وبلاگ جناب آشنا = تانیش
بعضا پیش می آید که در مقابل کلمات فارسی و یا زبانهای دیگر معادل ترکی نمی یابیم و این تصور پیش می آید که دامنه لغات ترکی چندان هم گسترده نیست.این درحالیست که زبانشناسا ن زبان تورکی را از لحاظ قواعد و ساختار و همچنین لغات زبانی بسیار قدرتمند و پویا می دانند و بعضا این زبان را یکی از شگفتی های می شمارنند. در زیر اسامی رنگها ، سالهای دوازده گانه و روزهای هفته تقدیمتان می شود البته ممکن است بسیاری از این اسامی را قبلا از افراد مسن نیز شنیده باشید:
اسامی رنگهای ترکی
ترکی بویا آدلاری
رنگ ترکی معادل فارسی
گؤی آبی
آچیق ماوی آبی روشن
ساری زرد
قره سیاه
آق سفید
کونور یادا قهوه قهوه ای
آلتینی طلائی
گوموشو نقره ای
مور بنفش
کویو تیره
آل یادا قیرمیز قرمز
پنبه صورتی
ترونجی پرتقالی یا نارنجی
یاشیل سبز
اسامی سال های دوازده گانه ترکی
ترکی لرین ایل آدلاری
سال ترکی معادل فارسی
سیچان ایلی سال موش
اینه ک ایلی سال گاو
باریس ایلی سال پلنگ
دوشان ایلی سال خرگوش
لوی ایلی سال نهنگ
ای لان ایلی سال مار
آت ایلی سال اسب
قویون ایلی سال گوسفند
پیچی ایلی سال میمون
تویوق ایلی سال مرغ
ایت ایلی سال سگ
دونقوز ایلی سال خوک
فروردین : آغلار گولر
اردیبهشت : گولن آی
خرداد : قیزاران آی
تیــــــــر: قورا پیشیرن
مرداد : قویروق دوغان
شهریور : زومارآیی
مهــــــر: خزل آیـــی
آبــــــان : قیرؤو آیی
آذر : اذر
دی : چیلله
بهمـن : دوندوران آی
اسفند : بایرام آیی
معرفی یک پیچ ایسنتاگرام فوق العاده مفید برای آموزش تصویری زبان ترکی آذربایجان
متعلق به آقای تانیش - حتما ببنید
ارسال کننده: دیلمانج
نظرات JOHAN VANDEWALLE درباره زبان شگفت انگیز ترکی
یوهان واندواله اهل بلژیک مسلط به 35 زبان زنده دنیاست. بزرگترین پولیگلوت (متکلم به چندین زبان) و زبانشناس حال حاضر جهان است.
بر این عقیده ام فردی که زبان مادریش تورکی است در غالب جملات کوتاه می اندیشد و به هنگام سخن گفتن، این جملات کوتاه را به طرق مختلف به یکدیگر پیوند داده و ساختارهای پیچیده ای را می آفریند. این "تمایل به پیوند جمله ها"می تواند در برخی سخنوران ضعیف و در برخی دیگر به گونه ای دیوانه وار قدرتمند باشد. ساختارهای زبانی که به این ترتیب خلق می شوند به زیباترین شکل ممکن منعکس کننده قابلیتهای فوق العاده ذهن آدمی است. زبانهای بسیاری که متعلق به خانواده های زبانی متفاوت است را بررسی کرده ام، لیکن تا به امروز هیچ ساختار مسحور کننده ای را در زبانهای دیگر به اندازه ساختار جمله های قانونمند و پیچیده زبان ترکی مشاهده نکرده ام .
گاهی اوقات به خودم می گویم: "کاش نوام چامسکی (پدر زبان شناسی نوین) در جوانی ترکی یاد می گرفت. مطمئنم که در این صورت زبانشناسی معاصر نه بر اساس زبان انگلیسی بلکه بر پایه زبان قدرتمند و زیبای ترکی شکل میگرفت.
برگرفته از کتب ترکی او
یوهان واندواله اهل بلژیک مسلط به 35 زبان زنده دنیاست. بزرگترین پولیگلوت (متکلم به چندین زبان) و زبانشناس حال حاضر جهان است.
بر این عقیده ام فردی که زبان مادریش تورکی است در غالب جملات کوتاه می اندیشد و به هنگام سخن گفتن، این جملات کوتاه را به طرق مختلف به یکدیگر پیوند داده و ساختارهای پیچیده ای را می آفریند. این "تمایل به پیوند جمله ها"می تواند در برخی سخنوران ضعیف و در برخی دیگر به گونه ای دیوانه وار قدرتمند باشد. ساختارهای زبانی که به این ترتیب خلق می شوند به زیباترین شکل ممکن منعکس کننده قابلیتهای فوق العاده ذهن آدمی است. زبانهای بسیاری که متعلق به خانواده های زبانی متفاوت است را بررسی کرده ام، لیکن تا به امروز هیچ ساختار مسحور کننده ای را در زبانهای دیگر به اندازه ساختار جمله های قانونمند و پیچیده زبان ترکی مشاهده نکرده ام .
گاهی اوقات به خودم می گویم: "کاش نوام چامسکی (پدر زبان شناسی نوین) در جوانی ترکی یاد می گرفت. مطمئنم که در این صورت زبانشناسی معاصر نه بر اساس زبان انگلیسی بلکه بر پایه زبان قدرتمند و زیبای ترکی شکل میگرفت.
برگرفته از کتب ترکی او
http://hedefturkce.com/anadili-turkce-olan-bir-kisinin-joh
http://gonuldiliturkce.blogcu.com/turkce-ile-soyl…/13429730
http://www.turkmmo.com/…/2311856-turkche%27lesen-turkce%27m
http://www.habersahasi.com/…/dil-bilimci-johan-vand…/29.html
http://gonuldiliturkce.blogcu.com/turkce-ile-soyl…/13429730
http://www.turkmmo.com/…/2311856-turkche%27lesen-turkce%27m
http://www.habersahasi.com/…/dil-bilimci-johan-vand…/29.html
سخنرانی Johan Vandewalle درباره زبان ترکی
متن انگلیسی:
As I examine the function of the Turkish structure, I find out the Turkish Language and chess are quite similiar. Chess has a limited number of rules which are logical and simple
It is possible to learn how to play chess in a short time. Even a seven-year-old boy ca learn chess. Although it has some rules which are easy to learn, the person can play it throughout his life without ever getting bored. There are infinite number of tactics which you can use while playing chess. Considering all these reasons we can say that chess is an ideal game. The same situation holds for the Turkish langugae and this is one of the magnificient features of it" exracted from Turkish grammar for foreing students by Mehmet Hengirman
As I examine the function of the Turkish structure, I find out the Turkish Language and chess are quite similiar. Chess has a limited number of rules which are logical and simple
It is possible to learn how to play chess in a short time. Even a seven-year-old boy ca learn chess. Although it has some rules which are easy to learn, the person can play it throughout his life without ever getting bored. There are infinite number of tactics which you can use while playing chess. Considering all these reasons we can say that chess is an ideal game. The same situation holds for the Turkish langugae and this is one of the magnificient features of it" exracted from Turkish grammar for foreing students by Mehmet Hengirman
لینک های انگلیسی و فرانسوی
http://how-to-learn-any-language.com/forum/forum_posts.asp
http://users.telenet.be/orientaal/oprichter.html
http://how-to-learn-any-language.com/forum/forum_posts.asp
http://users.telenet.be/orientaal/oprichter.html
در ادامه مطلب با شگفتی های دیگر زبان ترکی از دید پرفسور جواد هیئت آشنا خواهید شد.
میر علیشیر نوائی در حدود 500سال قبل در کتاب محاکمة اللغتین بحث قابل توجهی نموده و بعنوان مثال یکصد لغت تورکی را که معادل آنها در فارسی نیست مطرح نموده است ،همچنین تعداد زیادی از افعال تورکی را که فارسی ندارد برشمرده است.
نوائی می گوید معادل این کلمات که صد تای آن بعنوان نمونه ذکر شد در فارسی وجود ندارد،بنابراین اگر بخواهیم معانی این کلمات را به فارسی زبانها بفهمانیم ناچار باید به کمک جمله هایی با کمک گرفتن از کلمات عربی متوسل شویم.
لغاتی را که نوائی در کتاب خود بعنوان مثال بکار برده کلمات تورکی جغتائی است و اغلب برای تورک زبانان ایران نا آشناست از این جهت در این رساله به جای آنها لغات مشابه تورکی آذربایجانی بکار برده شده است.
ترکی در پول چین پر جمعیت ترین کشور جهان
در این رساله در حدود 1700 کلمه تورکی آذربایجانی درج شده که در فارسی کلمه مستقلی برای آنها بکار نمی رود. ضمنا” بعنوان نمونه در حدود 350 کلمه تورکی نقل شده که عینا” در فارسی بکار میرود مانند: آقا،خانم،سراغ،اوغور،قاب،قاشق،قابلمه،دولمه،بیرق،سنجاق و امثال آنها.
در مقایسه دیکسیونرهای تورکی آذربایجانی تورکی ترکیه مشاهده میشود لغاتی که معادلشان در فارسی موجود نیست در دو لهجه تورکی یکی نبوده و در بیش از 30%لغات با هم متفاوتند.از طرفی از هر ریشه لغتی 1- 4 کلمه ذکر شده،در صورتیکه در تورکی از یک ریشه تعداد زیادی کلمات ساخته میشود و هر کدام معنی بخصوصی دارند.ضمنا” باید خلطر نشان نمود که در حال حاضر 28 زبان یا لهجه مستقل تورکی وجود دارد که 20 لهجه آن دارای کتابت و ادبیات میباشند و هر کدام دارای لغات مترادف بیش از یک هزار لغت تورکی آذربایجانی می باشند.با این ترتیب معلوم میشود که هزاران کلمه در تورکی موجود است که معادل آنها در زبان فارسی موجود نیست.
در زبان تورکی کلماتی با اختلاف جزئی(نوآنس)در معانی موجود است که در فارسی نیست.مثلا”برای انواع دردها کلمات:
آغری/ آجی/ سیزی/ یانقی/ زوققو/ سانجی/ گؤینه مک/ گیزیلده مک اینجمک، بکار می رود که هر کدام درد بخصوص را بیان می کنند.
آغری معادل درد فارسی است(درد عضوی).
سانجی به درد کولیک احشاء تو خالی گفته میشود مانند قولنج روده،
آجی به درد پرووکه گفته میشود مانند درد در موقع کشیدن دندان.
سیزی به درد خفیف سوزش دار گفته میشود.
یانغی معادل سوزش میباشد.
زوققو درد همراه ضربان است مانند درد آبسه ودرد عقربک انگشتان و امثال آنها.
گؤینه مک شبیه سوختن است و در دقایق اول سوختگی دیده میشود.
اینجیمک دردر موقع پیچ خوردگی مفاصل و یا درد حاصل از ضربه و سقوط میباشد.
گیزیلده مک درد شبیه گزگز کردن دردناک می باشد.
در فارسی برای تمام حالات فوق لغت درد و یا سوزش بکار می رود.
آغلامیسماق یعنی بغض کردن و به حالت گریه افتادن بدون اشک ریختن.
بؤزمک به معنی حالت گریه گرفتن کودک.
دولوخسونماق به معنی حالت گریه به خود گرفتن و متأثر شدن بزرگسال و پر شدن چشم از اشک میباشد.
آغلاشماق به معنی گریه دسته جمعی و تعزیه بکار میرود.
هؤنکورمک با صدای بلند گریه کردن و هؤککولده مک گریه با هق هق میباشد.
بوزلاماق با صدای بلند گریه کردن و از سرما لرزیدن میباشد.
ایچین چالماق به معنی از فرط گریه کردن گریه بدون اشک و یا هق هق نمودن است .
کؤیرلمک به معنی حالت گریه دست دادن است.
در تورکی جغتائی اینگره مک و سینگره مک به معنی یواش یواش بطور مخفی گریه کردن و سیقتاماق به معنی زیاد گریه کردن و اؤکورمک به معنی با صدای بلند گریه کردن میباشد.همچنین ییغلاماق به معنی گریه کردن و اینجگیرمک به معنی با صدای نازک گریه کردن است.
ترپشمک به معنی تکان خوردن
و ترپتمک به معنی تکان دادن است
ولی چالخالاماق به معنی تکان دادن به منظور سوا کردن(مثلا سوا کردن کره از ماست)،
قاتیشدیرماق به معنی مخلوط کردن
و قاریشدیرماق به معنی به هم زدن با قاشق و غیره .. میباشد.
ییرقالاماق به معنی تکان دادن و جنباندن
و سیلکه له مک به معنی تکان دادن درخت و یا لباس و فرش و امثال آن میبا شد.
در فارسی برای هیچکدام از این تعبیرات لغات مستقل به خصوصی وجود ندارد.
ایمرنمک،قیمسانماق که با اختلاف جزئی به معنی آرزو کردن و هوس کردن و نیسگیل به معنی آرزوی براورده نشده و حسرت میباشد،هیچکدام معادل مستقلی ندارند.
برای دعوا کردن کلمات متعددی بکار می رود که هر کدام شکل و حالت ویژه ای را از دعوا بیان می کنند مانند:
دؤیوشمک:همدیگر را کتک زدن
ووُروشماق:همدیگر را زدن
ساواشماق:با یکدیگر دعوا و جنگ کردن و گلاویز شدن
دیدیشمک:دعوا همراه چنگ زدن همدیگر
چارپیشماق:دعوا و برخورد به یکدیگر،تصادم
دالاشماق:با هم دعوای لفظی کردن
دارتیشماق:با هم مشاجره کردن
چاخناشماق:با هم سر شاخ شدن
تؤتوشماق:دعوا با گرقتن همدیگر
بؤغوشماق:دعوا همراه یقه ی همدیگر را گرفتن و خفه کردن
تیپشمک و تیپکلشمک:دعوا همراه لگد انداختن به هم
خیرتدکلشمک یا فیرتیلاقلاشماق:دعوا همراه گلوی همدیگر را گرفتن
سؤیوشمک:همدیگر را دشنام دادن
دیرشمک:دعوا کردن،رو در روی هم ایستادن
بؤغازلاشماق:گلوی همدیگر را گرفتن،رو در روی هم قرار گرفتن،دعوا کردن
چیرپیشماق:زدوخورد
دُروشماق:مناقشه،مجادله،رو در رو شدن
سؤپورلشمک:گلاویز شدن،در هم آویختن
قاپی دان گلدی(از در آمد،بطور متعارف)
قاپی دان ایچری بویوردولار(از در تشریف فرما شدند)
قاپیدان گیردی(از در وارد شد،بطور خودمانی)
قاپی دان گئچدی(از در گذشت)
قاپی دان سؤخولدو(از در خودش را چپاند)
قاپی دان تپیلدی(از در خودش را به زور تو کرد)
قاپی دان دوروتولدو(از در یواشکی تو آمد)
قاپی دان سؤروشدو(از در سر خود آمد تو،بمعنی مجازی)
در تورکی به مرغابی «اؤردک» گفته میشود ولی برای انواع آنها اسامی مختلف بکار میرود.مثلا” به اردک ماده«بورچین» و به اردک نر«سونا» و همچنین «یاشیل باش» گفته میشود
در تورکی برای اسب و اغلب حیوانات اهلی در هر سنی نام مخصوص وجود دارد.مثلا”«قولون»برای اسب نوزاد،«دای» به اسب دوساله و «یولان»به اسب پنج ساله گفته میشود
سو شیریلتیسی:صدای شرشر آب
یارپاق خیشیلتیسی:صدای خش خش برگ
اوت پیچیلدیسی:صدای افتادت باد در سبزه
گؤی گورولتوسو:صدای غرش آسمان
قافلان نریلتیسی:صدای غرش پلنگ
قوش جیویلتیسی:صدای جیک جیک مرغ
اینکلرین بؤیورمه سی:صدای گاوها
شلاله نین چاغلاماسی:صدای ریزش آبشار
همچنین در برابر کلمه«کندن»فارسی شش کلمه تورکی موجود است که هر کدام در محل و مورد خاصی بکار می رود:
قازماق: بمعنی کندن زمین و امثال آن
یولماق:بمعنی کندن مو و کندن از ریشه
سویماق:بمعنی کندن پوست و رازهزنی
اویماق:بمعنی کندن چوب و امثال آن برای منبت کاری و در آوردن چشم بکار میرود.
قوپارماق: برای کندن جزئی از چیزی
قیرتماق:برای کندن و برداشتن جزئی از چیزی و نشگون گرفتن است.
در تورکی لغات مشابه(اومونیم)یا لغاتی همانند با معانی مختلف بسیار است که در شعر و ادبیات برای جناس و ایهام بکار میرود مانند:آت بمعنی اسب و آت بمعنی بیانداز.
زبان تورکی از نظر لغات برای مفاهیم مجرد بسیار غنی است.افعال تورکی بطوری که خواهیم دید از نظر نوع،وجه و زمان بسیار متنوع میباشد.در نتیجه زبان تورکی برای بیان اندیشه بطور دقیق بسیار مناسب و رساست.
نا گفته نماند با آنکه لغت باعث غنای زبان است ولی غنای زبان بیشتر تابع تحرک و قابلیت لغت سازی،افاده و بیان مفاهیم جدید وغنای مفاهیم مجرد همچنین تنوع بیان قدرت بیان تفرعات و تفاوتهای جزئی(نوآنس)کلام است.
با در نظر گرفتن مراتب فوق، نوائی و بسیاری از شرقشناسان معتقدند که نثر زبان تورکی برای بیان اندیشه و مفاهیم و موضوعات مختلف علمی،فلسفی،اجتماعی و … رساتر و مناسبتر از زبانهای دیگر است.
مفاهیم و اندیشه هایی را که می توان در تورکی با یک جمله بیان نمود،جملات و شرح مفصلی را در آن زبان ایجاب می نماید.
در زبان یا همان لهجه فارسی واژه های بسیط سخت گرفتار کمبود است زیرا بیشتر آنها به مرور زمانها رها گشته و از یاد رفته است واژگان زبان فارسی برای مفاهیم علمی مجهز نیست، و مترجمان ایرانی بیش از همه این درد جانکاه را احساس می کنند و از این، عذاب می برند. گاه میشود که انسان یک ساعت ،یک روز و حتی یک هفته تمام درباره بهمان تعبیر زبان خارجی می اندیشد،مغز و اعصاب خود را می فرساید و از هم می گسلد و سر انجام نیز راه به جائی نمی بردو خوانندگان هم همواره از مترجمان و ترجمه های فارسی ناخشنودی می نمایند.
معرفی کتاب : گلین تورکجه دانیشاق بیایید ،ترکی حرف بزنیم
افعال:افعال کار ،حرکت و حالت را بیان می کند و عنصر اصلی جمله محسوب میشوند،بطوریکه بدون فعل ،جمله نا تمام و معنی آن نا مفهوم خواهد بود.
زبانهای اورال-آلتائی عموما” و زبان و زبانهای تورکی خصوصا” از نظر افعال غنی هستند بعلاوه دارای انواع،وجوه و زمانهای متعدد و متنوع اند بطوریکه ممکن است مفاهیم و مطالبی را با یک فعل بیان نمود در حالیکه برای بیان همان مفهوم و مطلب در زبانهای دیگر نیاز به جملات مشروح و مفصل می باشد مثلا”:اوسانمیشام یعنی من از او به تنگ آمده و بیزار شده ام،خوسانلاشدیق یعنی ما با هم بطور خصوصی درد و دل کردیم،قوجاقلاشدیلار یعنی همدیگر را در آغوش گرفتند و آغلاشدیلار یعنی با همدیگر گریه کردند،گئچیندیریر یعنی اعاشه را تامین می کند و …
افعال تورکی همه با قاعده اند جز فعل ناقص فراموش شده ی ایمک به معنی بودن که بجای فعل معین بکار میرود.
زبان فارسی که در عین حال یکی از زبانهای ترکیبی است و کلمات آن انعطاف زیادی برای تشکیل اصطلاحات و تعبیرات فعلی دارد و از وسعت و شمول زبان تورکی در ایجاد و کاربرد این نوع ترکیبات برخوردار نیست. در زبان تورکی تنها در رابطه با اعضای بدن انسانی از نوع :
باش(سر)،گؤز(چشم)،آغیز(دهان)،آیاق(پا) و امثال آن صدها اصطلاح و تعبیر وجود دارد اینک برای اینکه در این باب نموداری به دست داده باشیم به نقل تعدادی از اصطلاحات وتعبیرات فعلی رایج در زبان تورکی که از یادداشتهای آقای م.ع.فرزانه اقتباس شده در رابطه با کلمه دیل(زبان)بسنده می کنیم:
1-دیل - آغیز ائله مک(دلداری دادن،با لحن ملایم خواستار پوزش شدن،رفع رنجش و کدورت کردن.)
2-دیل آچماق:زبان باز کردن(طفل)،درد خود را باز گفتن،التماس کردن و خواهش کردن
3-دیل بوغازا سالماق:وراجی کردن،پشت سر هم و بدون وقفه حرف زدن.
4-دیل اؤیرتمک:چیزهای ندانسته را یاد دادن،حرف یاد(یکی)دادن،راه و چاه نشان دادن.
5-دیل تاپماق:تفاهم پیدا کردن،جلب رضایت و اعتماد کردن،زبان مشترک یافتن
6-دیل تؤکمک:خواهش و تمنا کردن،اصرار ورزیدن
7-دیل چیخارماق:استهزا کردن،ادای یکی را در آوردن
8-دیل وئرمک:راضی شدن،قبول دادن*دیل وئرمه مک:امکان حرف زدن به دیگری را ندادن
9-دیلده توک بیتمک: از تکرار و بازگویی یک مطلب خسته شدن
10-دیلدن دوشمک:خسته شدن،از پا درآمدن
11-دیلدن سالماق: خسته و درمانده کردن،از پا انداختن
12-دیلدن دوشمه مک:ورد زبان بودن،از یاد نرفتن،فراموش نشدن
13-دیله گتیرمک:یکی را به حرف وا داشتن،کاری را که در حق کسی انجام شده را به زبان راندن
14-دیله توتماق:با حرفهای شیرین یکی را رام کردن،بچه در حال گریه را با زبان ساکت کردن
15-دیله گتیرمه مک:یارای گفتن حرفی را نداشتن،حرفی را که گفتن آن ممکن است نگفتن
16-دیلی آغزینا سیغماماق:خود ستائی کردن،حرفهای گنده گنده گفتن
17-دیلی باتماق:نطقش خاموش شدن
18-دیله گلمک: زبان و شکوه و شکایت گشودن،به ناله و فغان آمدن
19-دیلی قیسا اولماق:به خاطر داشتن قصور،جرأت حرف زدن نداشتن
20-دیلی دولاشماق:حرفها را اشتباه گفتن،در نتیجه اشتباه و یا دستپاچگی حرفها را قاطی کردن
21-دیلی دؤنمه مک:قادر به تلقظ و ادای صحیح حرف نبودن
22-دیلی توتولماق:توان و یارایی گفتن را از دست دادن،به هنگام سخن گفتن لکنت پیدا کردن
23-دیلینه وورماماق:از چشیدن چیزی امتناع کردن
24-دیلیندن دوشمه مک:مرتبا” تکرار کردن،بطور مدام بر زبان داندن
25-دیلیندن قاچیرماق:بی هوا و بی حساب از دهانش در رفتن
26-دیلینی باغلاماق:وادار سکوت کردن
27-دیلینه باغلاماق:به گردنش گذاشتن،حرف بر زبان کسی گذاردن
28-دیلینی بیلمک(باشا دوشمک):از حال و مقالش با خبر شدن،راز دلش را حالی شدن
29-دیلینی قارنینا(دینمز یئرینه)قویماق:از زیاده گویی خودداری کردن،زبان در حلق فرو بردن
30-دیلینی دیشله مک:حرف را نا تمام گذاشتن،در وسط حرف تأمل کردن
31-دیلینی کسمک:به سکوت وا داشتن،جلو حرف یکی را به زور گرفتن
32-دیلینی ساخلاماق:از گفتن چیز خاصی خودداری کردن،سکوت را ترجیح دادن
33-دیلینی ساخلاماماق:در گفتن بی پروائی نشان دادن،حرف زیادی و بی موقع زدن
34-دیللر ازبری اولماق:به دلیل خوشنامی و به زبانها افتادن،ذکر خیر داشتن
35-دیللرده گزمک(دولاشماق):همچون امثال در زبانها گشتن.
36-دیللره دوشمک:ورد زبان خاص و عام شدن،سر زبانها افتادن،شایع شدن.
زبان تورکی یکی از با قاعده ترین زبانهاست و از نظر لغات،مخصوصا” افعال بسیار غنی است. وجود قانون هم آهنگی اصوات،کلمات تورکی را موزون و آهنگدار نموده و به آنها نظم و ترتیب خاص داده است.در تورکی علاوه بر اسامی ذات لغات زیادی برای مفاهیم مجرد وجود دارد. بعلاوه لغات مترادفی با اختلاف جزئی در معنی موجود است که میدان قلمفرسائی را وسیعتر و قلم نویسنده را تیزتر و دقیقتر میسازد.
افعال تورکی به قدری وسیع و متنوع اند که در کمتر زبانی نظیر آنها را میتوان یافت.گاهی با یک فعل تورکی اندیشه و مفهومی را میتوان بیان نمود که در زبان فارسی و زبانهای دیگر نیاز به جمله و یا جملاتی پیدا می کند. از طرفی وجود پسوندهای سازنده سبب شده که قابلیت لغت سازی برای بیان مفاهیم مختلف و تعبیرات فعلی بسیار زیاد است.
نحو و ترکیب کلام در تورکی با زبانهای هند و اروپائی متفاوت است. در تورکی عنصر اصلی جمله یعنی فعل اصلی در آخر جمله قرار دارد. زبانهای هند و اروپائی عنصر اصلی جمله در ابتدا قرار می گیرد و عناصر بعدی با ادات ربط بشکل حلقه های زنجیر به یکدیگر مربوط میشوند و اگر عناصر بعدی قطع شوند سازمان جمله ناقص میشود، ولی در تورکی ترتیب عناصر جمله کاملا” بر عکس است یعنی ابتدا باید عناصر ثانوی و فرعی تنظیم و گفته شود و قسمت اصلی در آخر قرار گیرد و از همینجاست که هر نویسنده و یا گوینده تورک زبان نمایان میشود!
دکتر جواد هیئت
گردآوری: تبریز ویکی لینکلر
منابع :
http://qizilyurt.blogfa.com/post-13.aspx
http://mohser.blogsky.com