علت اهانتها به دانشمند زبانشناس دکتر حسین محمدزاده صدیق چیست؟
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیعصبانیت جریان ملی گرایی ترکیستیز از مواضع دکتر صدیق در این است که ایشان ماهیت ضد اسلامی و ضد انقلابی کسانی را که پشت نقاب «ایرانیت» مخفی شدهاند، هویدا میکند. اینها در حالی از کوروش دروغین هالهای دور خود تنیدهاند و رضا خان را سرداری ایرانی قلمداد میکنند که در روزگار حکومت همین قلدر، دینمداران حق نفس کشیدن نداشتهاند. اما باید دانست رؤیای کسانی که در چاپخانههای انگلیس کتابهای ضد فرهنگی ایران شاهنشاهی رضاخان و بهاییها را چاپ میکنند، به تحقق نخواهد پیوست. ایران، سکولار نخواهد شد. اینان باید بدانند که تاریخ هیچ گاه عقبگرد نمیکند. باید قبول کنند که در بهمن ماه سال 1357 انقلاب کبیر اسلامی رخ داد و این انقلاب با تمام انقلابات دیگر که از درون پوسیدند، فرق میکند. اسلام هیچ وقت از درون نمیپوسد. این وعدهی الاهی است.
اینان باید بدانند که دیگر هرگز نمیتوان بر طبل شوم نژادپرستی و ملی گرایی کوبید. به عبارت دیگر دیگر کسی نمیتواند همبستگی و یکپارچگی دینی و عقیدتی مسلمانهای ایران را به محل نقد و گفت و گو تبدیل کند تا ایران فرهنگی اسلامی را تبدیل به تحکم نژادی شاهنشاهی بنماید تا منجر به تجزیه شود. اینان در اصل تجزیهطلبان اصلی هستند که روزگاری در لانههای حزب پان ایرانیسم لانه کردند و کشور را به سوی تجزیه سوق دادند. دکتر صدیق معتقد به «وحدت اسلامی» است نه وحدت فارسی. او میگوید وحدت زبانی حتی گویشوران یک زبان را هم زیر یک پرچم نمیتواند جمع کند چنان که یک فارسی زبان مسلمان با یک فارسی زبان بهایی و یک فارسی زبان مومن با یک فارسی زبان بیدین نمیتوانند در کنار هم بنشینند چه برسد به ترک و کرد و بلوچ که زیر پرچم فارسی نمیآیند اما زیر پرچم اسلام میآیند زیرا که در اسلام سید قرشی با سیاه حبشی فرقی ندارد و برتری به زبان و نژاد نیست، بلکه به تقواست. از این روست که ملیگرایان ترکی ستیز میخواهند دکتر صدیق را با چند مقالهی به ظاهر علمی از چشم اهل علم بیاندازند. شگرد بعدیشان انداختن این دانشمند خدوم از چشم مردم مسلمان است که این را نیز با توسل به شگردهایی در نوشتههای اخیر مسعود مژدهی (امضای مستعار است) میتوان یافت.
استاده از نام مستعار به دلیل این است که تمامی سخنان شخص مذکور غیر قابل دفاع و اثبات است.
چندی پیش مطالبی در همین راستا در یکی از نشریات با امضای صریح رحیم نیکبخت میرکوهی چاپ شده بود.