ریشه نام مقدس آذربایجان،که باید دانست
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیریشه نام مقدس آذربایجان،که باید دانست
ریشه نام آزربایجان که باید همه بدانند ... (100% پایلاشین : شئیر کنید )
در بین ترکان باستان کتیبه ها به سه شکل الفبایی و طمغا (مهر) و سیمگه (نماد) نوشته می شد. یکی از طمغاهایی ترکان طمغای آز یا آس می باشد. این طمغا در اکثر کتیبه های ترکی پروتورک (تورکان باستان) و کتیبه های باستانی آزربایجان وجود دارد. طمغای آز یا آس به معنی و مفهوم هوش دانایی و بزرگی است.
(AZ or AS (the AS people, high people) their names have the AS, AZ tamga)
در نام آزربایجان لفظ آز یا آس نیز مشهود است. این طمغا در نام آراز (ارس) نیز به کار رفته است. ریشه نام آزربایجان بصورت زیر است:
آز - آس (از اقوام باستانی ترکان)
ار - یر (جوانمرد)
بای - بَی (بزرگ)
جان – گان (یکی از پسوندهای مکان ترکی)
بطور کلی به معنی محل زندگی آز جوانمرد و بزرگ
نام و ریشه آزربایجان از نظر "میر علی سیدف":
میر علی سیدف دانشمند بزرگ تورک نام آزربایجان را وابسته به عوامل اسطوره ای و اعتقادی دانسته و این واژه را چنین تفکیک و توجیه می کند.
آز: نیت خیر٬ سود٬ منفعت و نیز نام یکی از طوایف بزرگ تورک که در کتیبه های دشت اورخون نام آنها به کررات آورده شده است٬ حتی برخی معتقداند نام قاره آسیا از نام این قبیله که در اکثر نقاط آن پراکنده شده بودند گرفته شده است. لغت آز در نام روستایی باستانی به نام «هاس» و یا «آس» متعلق به 4 هزار سال پیش برجا مانده است.
ار: مرد٬ انسان٬ جوانمرد. این واژه در آخر نام های طوایف تورک دیده می شود. تاتار (مرد تات. در اینجا غیر مسلمان)٬ خزار٬ قاجار٬ ماجار.
در تورکی باستان پسوند (ار) به آخر اسم می چسبیده و شخصی را منتصب به آن می کرد. همان پسوندی که در تورکی مدرن معادل پسوند (لی) یا (لو) می باشد.
آز هم نام قومی که در آزربایجانهای کنونی و شرق تورکیه سکونت داشتند و بر آنجا حکمرانی می کردند می باشد. که کلمه از+ار می شود (آزار) یا همان" آزر " امروزی.
ترکیب دو واژه ی آز و ار یعنی «آزار» به معنای مرد خوش نیت و به طور مجازی یعنی قبیله با برکت٬ این واژه به گونه ای دیگر در نام رود تاریخی منطقه آزربایجان یعنی «آرآز» به حیات خود ادامه میدهد. در مناطق روستایی اهر این واژه را «ارآز» تلفظ می کنند.
بای: کلمه بای در زبان تورکی به معنی بیگ٬ غنی، صاحب، سرور، محتشم، ثروتمند، مقتدر، توانا٬ توانگر٬ حاکم ٬ دانا٬ و .... است.
گان (قان): پدر٬ خان٬ شاه و سرور و معانی از این دست را می رساند.
پسوند تورکی "جان" ، "-غان- " ،"-قان- "، "-گان- "، "-که ن- " نشان دهنده جا، مکان و محل های جغرافیائی است. مثلا در مورد چالاقان (نام جزیره ای در دریاچه اورمیه) به معنی محل زندگی طائفه چالا می باشد. چند نمونه دیگر استفاده از این پسوند: ورزقان، گوگان، گرگان، طالقان، زنگان (زنجان امروزی)، سیرجان، کمیجان و.....که این پسوند بعد از ورود اعراب به (ج C) تبدیل شده است.
سیدف این واژه را در حالت کلی به معنای «پدر توانگر مبارک» معنی می کند. اکثر محققان تورک با این نظریه موافق اند٬ و هر روز شواهد زیادی بر اثبات این ادعا به دست می آورند.
نام و ریشه آزربایجان از نظر "اسماعیل هادی"
آز/آس+ار+بای+جان
آز/آس : نام قومی است که در سرتا سر آسیا زندگی می کرده اند و احتمالا نام قاره آسیا نیز برگرفته از نام همین قوم است.
ار : به معنی انسان یا شخص دلاور است.
نام رود ارس (آراز) نیز از دو کلمه ار+آز تشکیل یافته است.
بای : امیر، غنی، شریف
جان: پسوند مکان که در اسامی شهرهایی مانند بایلاقان، گوگان و زنجان (زنگان) دیده می شود.
بنابر این معنی کلمه " آزربایجان " می شود : محل زیست آس ها، موطن مردم شریف آس، زیستگاه قوم آس.
نام و ریشه آزربایجان از نظر پروفسور "زهتابی":
کلمه "آزربایجان" در زبان یونانی بصورت "آتروپاتئنا"، در زبان ارمنی "آتروپاتکان" و در فارسی "آذربایگان" می باشد.
آتروپات نام یکی از سرداران معروف آزربایجان بوده است. به نظر پروفسور زهتابی، کلمه "آتروپات" را می توان به شکل زیر تجزیه کرد:
آت(اود) + ور-ار (قهرمان، دلاور) + پات (محافظ)(دراینجا محافظ آتش)
آتروپاتئن: (سرزمین محافظان آتش)
بنابراین ریشه کلمه "آتروپاتان" به شکل زیر است:
اود + ار + پات + آن (پسوند جمع که از زبان ترکی به زبانهای فارسی و ارمنی قرض داده شده است): یعنی سرزمین محافظین آتش. پس از استیلای اعراب، آتروپاتن تبدیل به "آزربایجان" شده است.
نام و ریشه آزربایجان از نظر استاد "پرویز یکانی زارع":
استاد پرویز یکانی زارع مورخ سرشناس در باره اسم آزربایجان اینچنین می گوید: کلمه آزربایجان در اصل از " هازار بای گان " متشکل از " هآذ+ ار+ بای+ گان یا قان معرب شده یعنی جان" می باشد.
" هآز یا هآس " نام قومی از ترکان قدیم بوده و در نوشته های قدیم" اورخون یئنی سئی" نامبرده شده است. عده ای از پژوهشگران از جمله " بارتولد" وابستگی هآزها را با قبایل "توروک" که کتیبه های آشوری از ۱۴۰۰قبل از میلاد آنها را ساکنین اطراف دریاچه اورمی معرفی میکنند, محتمل میدانند. همچنین هآز در لغت ترکی معنی اوغور و نیت خیر میدهد.
"آر" دارای منشا, ترکی بوده و به معنی انسان می باشد. این واژه بصورت پسوند به واژه های دیگر چسبیده و نام قبایل را بوجود می آورد. مانند: ( آوار- خزار یا خزار- ماجار یا مجار- قاجار یا قجر و...). هآزآر به معنی قوم و قبیله ای که بعد ها با تغییرات مختصری در فارسی و عربی به " آزر" تبدیل شده است. چون شخص زرتشت (در ترکی یعنی کسی که کامل می فهمد) و مادرش "دغدو" (در تورکی یعنی کسی که زائید) و خدای شان " اهار ماجدا " (در تورکی یعنی برترین و بالاترین روح انسانی) متعلق به فرهنگ و مردم تورک این منطقه بوده اند و با توجه به تقدس آتش در دین زرتشت بعدها این کلمه در میان پارسیان مرتبط به آتش شناخته شد که چندان درست نیست، البته خورشید و آتش دراعتقادات تورکان سخا بسیار محترم و نجات بخش انسانها شناخته می شدند چرا که با کمک نور و آتش بود که تورکها توانستند سد آهنی که ذوالقرنین در برابرشان ساخته بود را به آتش کشیده و وارد این جهان بشوند).
" بای" یا "به ی" یا " بیگ, بیک" به معنی غنی, توانگر, رئیس, قبیله, حاکم و... از طرفی "بایماق" در ترکی به معنی تکامل و پیشرفت می باشد.
"گان" در زبان ترکی با قبول تغییرات اوایی به "قان" ( و در زبان عرب به جان) مبدل شده و دارای معانی زیادی چون : پدر, خاقان و... می باشد, و "قان" در ترکی علامت فاعلی با تاکید و مبالغه است (چالیشقان) و بایقان به معنی تکامل یافته و بسیار پیشرفته، همچنین از پسوند "گان" به معنای محل استقرار و زندگی اقوام استفاده می شود مانند زانگان (زنجان)، گوگان، ممگان و غیره.
پس آزربایجان در صورت اصلی "هازار بای گان" بوده است یعنی محل زندگی قوم "هاز"، کلمه هازار در طول زمان به خزر نیز تبدیل شده است
ریشه نام آزربایجان که باید همه بدانند ... (100% پایلاشین : شئیر کنید )
در بین ترکان باستان کتیبه ها به سه شکل الفبایی و طمغا (مهر) و سیمگه (نماد) نوشته می شد. یکی از طمغاهایی ترکان طمغای آز یا آس می باشد. این طمغا در اکثر کتیبه های ترکی پروتورک (تورکان باستان) و کتیبه های باستانی آزربایجان وجود دارد. طمغای آز یا آس به معنی و مفهوم هوش دانایی و بزرگی است.
(AZ or AS (the AS people, high people) their names have the AS, AZ tamga)
در نام آزربایجان لفظ آز یا آس نیز مشهود است. این طمغا در نام آراز (ارس) نیز به کار رفته است. ریشه نام آزربایجان بصورت زیر است:
آز - آس (از اقوام باستانی ترکان)
ار - یر (جوانمرد)
بای - بَی (بزرگ)
جان – گان (یکی از پسوندهای مکان ترکی)
بطور کلی به معنی محل زندگی آز جوانمرد و بزرگ
نام و ریشه آزربایجان از نظر "میر علی سیدف":
میر علی سیدف دانشمند بزرگ تورک نام آزربایجان را وابسته به عوامل اسطوره ای و اعتقادی دانسته و این واژه را چنین تفکیک و توجیه می کند.
آز: نیت خیر٬ سود٬ منفعت و نیز نام یکی از طوایف بزرگ تورک که در کتیبه های دشت اورخون نام آنها به کررات آورده شده است٬ حتی برخی معتقداند نام قاره آسیا از نام این قبیله که در اکثر نقاط آن پراکنده شده بودند گرفته شده است. لغت آز در نام روستایی باستانی به نام «هاس» و یا «آس» متعلق به 4 هزار سال پیش برجا مانده است.
ار: مرد٬ انسان٬ جوانمرد. این واژه در آخر نام های طوایف تورک دیده می شود. تاتار (مرد تات. در اینجا غیر مسلمان)٬ خزار٬ قاجار٬ ماجار.
در تورکی باستان پسوند (ار) به آخر اسم می چسبیده و شخصی را منتصب به آن می کرد. همان پسوندی که در تورکی مدرن معادل پسوند (لی) یا (لو) می باشد.
آز هم نام قومی که در آزربایجانهای کنونی و شرق تورکیه سکونت داشتند و بر آنجا حکمرانی می کردند می باشد. که کلمه از+ار می شود (آزار) یا همان" آزر " امروزی.
ترکیب دو واژه ی آز و ار یعنی «آزار» به معنای مرد خوش نیت و به طور مجازی یعنی قبیله با برکت٬ این واژه به گونه ای دیگر در نام رود تاریخی منطقه آزربایجان یعنی «آرآز» به حیات خود ادامه میدهد. در مناطق روستایی اهر این واژه را «ارآز» تلفظ می کنند.
بای: کلمه بای در زبان تورکی به معنی بیگ٬ غنی، صاحب، سرور، محتشم، ثروتمند، مقتدر، توانا٬ توانگر٬ حاکم ٬ دانا٬ و .... است.
گان (قان): پدر٬ خان٬ شاه و سرور و معانی از این دست را می رساند.
پسوند تورکی "جان" ، "-غان- " ،"-قان- "، "-گان- "، "-که ن- " نشان دهنده جا، مکان و محل های جغرافیائی است. مثلا در مورد چالاقان (نام جزیره ای در دریاچه اورمیه) به معنی محل زندگی طائفه چالا می باشد. چند نمونه دیگر استفاده از این پسوند: ورزقان، گوگان، گرگان، طالقان، زنگان (زنجان امروزی)، سیرجان، کمیجان و.....که این پسوند بعد از ورود اعراب به (ج C) تبدیل شده است.
سیدف این واژه را در حالت کلی به معنای «پدر توانگر مبارک» معنی می کند. اکثر محققان تورک با این نظریه موافق اند٬ و هر روز شواهد زیادی بر اثبات این ادعا به دست می آورند.
نام و ریشه آزربایجان از نظر "اسماعیل هادی"
آز/آس+ار+بای+جان
آز/آس : نام قومی است که در سرتا سر آسیا زندگی می کرده اند و احتمالا نام قاره آسیا نیز برگرفته از نام همین قوم است.
ار : به معنی انسان یا شخص دلاور است.
نام رود ارس (آراز) نیز از دو کلمه ار+آز تشکیل یافته است.
بای : امیر، غنی، شریف
جان: پسوند مکان که در اسامی شهرهایی مانند بایلاقان، گوگان و زنجان (زنگان) دیده می شود.
بنابر این معنی کلمه " آزربایجان " می شود : محل زیست آس ها، موطن مردم شریف آس، زیستگاه قوم آس.
نام و ریشه آزربایجان از نظر پروفسور "زهتابی":
کلمه "آزربایجان" در زبان یونانی بصورت "آتروپاتئنا"، در زبان ارمنی "آتروپاتکان" و در فارسی "آذربایگان" می باشد.
آتروپات نام یکی از سرداران معروف آزربایجان بوده است. به نظر پروفسور زهتابی، کلمه "آتروپات" را می توان به شکل زیر تجزیه کرد:
آت(اود) + ور-ار (قهرمان، دلاور) + پات (محافظ)(دراینجا محافظ آتش)
آتروپاتئن: (سرزمین محافظان آتش)
بنابراین ریشه کلمه "آتروپاتان" به شکل زیر است:
اود + ار + پات + آن (پسوند جمع که از زبان ترکی به زبانهای فارسی و ارمنی قرض داده شده است): یعنی سرزمین محافظین آتش. پس از استیلای اعراب، آتروپاتن تبدیل به "آزربایجان" شده است.
نام و ریشه آزربایجان از نظر استاد "پرویز یکانی زارع":
استاد پرویز یکانی زارع مورخ سرشناس در باره اسم آزربایجان اینچنین می گوید: کلمه آزربایجان در اصل از " هازار بای گان " متشکل از " هآذ+ ار+ بای+ گان یا قان معرب شده یعنی جان" می باشد.
" هآز یا هآس " نام قومی از ترکان قدیم بوده و در نوشته های قدیم" اورخون یئنی سئی" نامبرده شده است. عده ای از پژوهشگران از جمله " بارتولد" وابستگی هآزها را با قبایل "توروک" که کتیبه های آشوری از ۱۴۰۰قبل از میلاد آنها را ساکنین اطراف دریاچه اورمی معرفی میکنند, محتمل میدانند. همچنین هآز در لغت ترکی معنی اوغور و نیت خیر میدهد.
"آر" دارای منشا, ترکی بوده و به معنی انسان می باشد. این واژه بصورت پسوند به واژه های دیگر چسبیده و نام قبایل را بوجود می آورد. مانند: ( آوار- خزار یا خزار- ماجار یا مجار- قاجار یا قجر و...). هآزآر به معنی قوم و قبیله ای که بعد ها با تغییرات مختصری در فارسی و عربی به " آزر" تبدیل شده است. چون شخص زرتشت (در ترکی یعنی کسی که کامل می فهمد) و مادرش "دغدو" (در تورکی یعنی کسی که زائید) و خدای شان " اهار ماجدا " (در تورکی یعنی برترین و بالاترین روح انسانی) متعلق به فرهنگ و مردم تورک این منطقه بوده اند و با توجه به تقدس آتش در دین زرتشت بعدها این کلمه در میان پارسیان مرتبط به آتش شناخته شد که چندان درست نیست، البته خورشید و آتش دراعتقادات تورکان سخا بسیار محترم و نجات بخش انسانها شناخته می شدند چرا که با کمک نور و آتش بود که تورکها توانستند سد آهنی که ذوالقرنین در برابرشان ساخته بود را به آتش کشیده و وارد این جهان بشوند).
" بای" یا "به ی" یا " بیگ, بیک" به معنی غنی, توانگر, رئیس, قبیله, حاکم و... از طرفی "بایماق" در ترکی به معنی تکامل و پیشرفت می باشد.
"گان" در زبان ترکی با قبول تغییرات اوایی به "قان" ( و در زبان عرب به جان) مبدل شده و دارای معانی زیادی چون : پدر, خاقان و... می باشد, و "قان" در ترکی علامت فاعلی با تاکید و مبالغه است (چالیشقان) و بایقان به معنی تکامل یافته و بسیار پیشرفته، همچنین از پسوند "گان" به معنای محل استقرار و زندگی اقوام استفاده می شود مانند زانگان (زنجان)، گوگان، ممگان و غیره.
پس آزربایجان در صورت اصلی "هازار بای گان" بوده است یعنی محل زندگی قوم "هاز"، کلمه هازار در طول زمان به خزر نیز تبدیل شده است