charehjale

وبلاگ-کد لوگو و بنر
آداب و رسوم عروسی‌ ترکهای خراسان

آداب و رسوم عروسی‌ ترکهای خراسان

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی

آداب و رسوم عروسی‌ ترکهای خراسان

نویسنده : اسماعیل سالاریان

اشاره : آداب، رسوم و فرهنگ هر ملت سرشار ازغنا و ظرافت‌های خاصی است. این فرهنگ در بطن خود دارای خرده فرهنگ‌هایی است که شالوده و اساس فرهنگ آن ملت را پی‎ریزی می‌کند. باورها و آرزوهای هر ملتی را می‌توان در آداب و رسوم و آیین‌های ملی و مذهبی آن ملت جستجو کرد. آیین‌های عروسی، جشن‌های اعیاد، برداشت محصول، نامگذاری و ...، عزا، باران خواهی و... آیینه تمام نمایی است که فرهنگ هر قوم و ملتی را برای ما بازخوانی می‌کند. بازخوانی فلسفه و چگونگی به وجود آمدن آنها می‌تواند، راهگشای ما در شناخت باور‌های اساطیری آن قوم و ملت باشد. اما این بازخوانی و کنکاش کارهای آکادمیک لازم دارد که خارج از سطح معلومات و توانایی‌ های یک نفر می ‌باشد.

در ادامه به بررسی مراسم و آیین‌های فولکوریک عروسی‌ ترک های خراسان براساس تجربیات خود و شنیده های از پدر و مادر و سایر بزرگترها در شهرستان بجنورد و روستای ترک نشین گریوان و روستاهای اطراف آن واقع دربخش مرکزی بجنورد می‌پردازیم. البته این مطلب بیشتر درباره‌ی ‌عروسی تمام ترکهای خراسان کم و بیش صادق است. هسته‌ ی‌ اصلی آن بجنورد و روستای گریوان می‌باشد. بعضی از مراسم رفته رفته دراثر تاثیر فرهنگ اقوام دیگر و تبلیغات منفی یکسان سازی فرهنگی به بوته ‌فراموشی سپرده شده اند.


خوراسان تورکلرنین ائولنمه توره نی : (آداب و  رسوم  عروسی ترکان خراسان )

ترک های خراسان نیز دیرینه دلدادگان و پرچمدار شکوه فرهنگی هستند که، توانسته‌اند فرهنگ نیاکان خود را به زیبایی بر دوش بکشند و در خراسان بزرگ به ترک بودن خود ببالند و افتخار کنند. ترک های خراسان، بذر افشانده شده تاریخند که در دل هر دشت و مزرعه ای، در ستیغ هر کوهی، در زلالی هر جویباری، هم نفس صادق خاک خود و خاطره بوده است.

 هر از چندی، صدای ساز بخشی ها سورنا و دهل و قوشمه و تار در ده ، شهر، کوه و دشت می پیچد، ضرباهنگ قلبی با قلب دیگر هم نوا می شود. شور، شادمانی و عشق درهم تنیده است. بوی اسپند ، سرخی سیب و انار، لبخند بر لبها، نجابت اسب عروس، هلهله و شادی مرد و زن، پیر و جوان، دستهای به شوق بالا رفته تا در گرفتن انار از هم سبقت بگیرند، همه و همه یعنی باز عروسی ترک های خراسان است.


قارداشلیق (پیمان برادری)

دربین ترکان خراسان رسم است که پسران قبل از تشکیل زندگی و عروسی، با یکی از دوستان صمیمی خود پیمان اخوت و برادری می بندند و به اصطلاح با هم قارداشلیق می شوند. در تمام مراحل عروسی، تدارکات و به هنگام عروسی، هدایت کاروان عروس به عهده قارداشلیق اوست.

 

ائلچی‌لیق (خواستگاری)

وقتی جوانی قصد ازدواج داشته باشد به خاطر شرم و حیا و آداب خانوادگی نمی‌تواند، آن را با پدر و مادر خود در میان بگذارد و آن را به خواهر، خاله، عمه و یا اقوام نزدیک دیگر می‌گوید و آنان قضیه را به پدر و مادر وی می‌گویند. اگر پسر مشکلاتی از قبیل سربازی نداشته باشد، برایش آستین بالا می‌زنند. پس ازجویا شدن نظرات پسر در باره دختر مورد نظر و مشورت با اقوام نزدیک، مادر یا خواهر بزرگ وی به خواستگاری می‌رود. فرد خواستگار که به او « ائلچی » می‌گویند با مخاطب قرار دادن مادر عروس آینده و با بیان این مطلب:

- بیزیم اوغلومئزه نؤکرچیلیغه قبول ائد‌ی ینگئز ( پسر ما را به نوکری قبول می‌کنید.).  سر صحبت را باز می‌کند. اگر مادر عروس با این وصلت موافق باشد، با بیان این مطلب:

- قیز دا ائززئنگیزکی ( اؤزونوز کئ )، اوغلان دا ائززنئگیزکی دی (دختر و پسر هر دو مال شماست).

می گوید: اجازه بئرئن باخه ی قیزینگ، آته سئنیگ و قارداشینیگ نظرئ  نه دیر. سورا سیزه خه ور (خبر) بئره ئ (اجازه بدهید، ببینیم نظرخود دختر، پدر و برادرانش چیست. بعداً به شما جواب می‌دهیم.)

در صورتی که خانواده عروس از بن و بیخ با این وصلت مخالف باشند. می‌گویند:

- بئزده قئز یوخدی ( ما دختر نداریم! ).

پس از دو سه بار رفت ‌و‌ آمد، اگر خانواده عروس جواب بله گفت، چند نفر از بزرگان خانواده‌ی داماد برای صحبت درباره باشلیق (مهریه و جهیزیه) و قرار مدار عروسی به خانه عروس می‌روند.

 

باشلیق (مهریه و شیربها)

شیربها، قبلا رایج بود و الان به ندرت وجود دارد. هر چند گروهی آن را مذموم می دانند ولی این رسم در فرهنگ از یک دیرینگی برخوردار است.  در عین حال بحث دفاع از این رسم مطرح نیست، بحث رایج بودن آن است. پولی که به عنوان شیربها گرفته می شد صرف خرید جهیزیه عروس و لباس دامادی می گردید و به آن باشلیق می گفتند.

 قبلا در رسم و رسوم بعضی ازخانواده‌ها، پس از مشخص شدن مهریه مقداری از آن را به عنوان شیربها تعیین می‌کردند و بعضی‌ها شیربها را جدا تعیین کرده که باید خانواده داماد آن را برای کمک در تهیه جهیزیه به خانواده عروس بپردازد و آن هم به اقتصاد خانواده عروس بستگی داشت. اگر خانواده عروس از لحاظ اقتصادی غنی بود زیاد به شیربها اهمیت نمی‌داد و یا اصلا آن را نمی‌گرفت. عده‌ای هم به جای شیربها سه، چهار تکه از وسایل جهاز را می‌خریدند. درحال حاضر شیربها مطرح نمی شود.

این حقیر (نویسنده مقاله) در مورد مهریه‌ها از حدود صد سال پیش تا حالا از پیر مردان و پیر زنان شنیده‌ام که از چند تومان به صدها میلیون‌ تومان رسیده‌است، درحال حاضر تعیین سکه طلا از چهارده عدد به بالا رایج است. در هیچ کدام از مراحل خواستگاری داماد و عروس خودشان حضور ندارند.

 

قند سیندیرماق(بله برون)

 پس ازقرار و مدار و مشخص شدن وضعیت این وصلت، خانواده داماد با دعوت از اقوام و دوستان در یک شب معین مقداری مواد غذایی مثل برنج، روغن (سابق روغن زردحیوانی بود )، قند و... به همراه مقداری شیرنی جات و دو عدد « کله قند » به خانه عروس می‌برند. دراین مراسم اگر عاقدحضور داشته باشد، پس از خواندن صیغه محرمیّت و پس از تعیین شیربها، دو نفر از بزرگان طرف عروس و داماد در بالای مجلس می نشیتند و پس از فرستادن صلوات بر محمد و آلش تا یکی از آنان که دارای کبر سن و تجربه بیشتر دارد، دو کله قند را در دست می گیرد و طوری دو کله قند را بر هم می زند که سر دو کله قند می‌شکند و در فاصله مناسب و یکسانی جدا شوند. طوری که دو سرکله قندها یکسان و یک اندازه از تنه کله قند جدا گردند. و با شکستن کله قند حاضران با کف زده می‌گویند:

- قوتلو و مبارک اولسون ( مبارک باد.) به این عمل « قند سیندیرماق» گویند.

-فرد" قارداشلیق" که از دوستان صمیمی داماد است این دو تکه کله قندها را می گیرد . این تکه های کله قندها به عنوان سئونجی یا موشتولوغیا مژدگانی به داماد و عروس داده می شوند و ازداماد مژدگانی می گیرد.

با شکسته شدن کل قند هلهله و شادمانی و کف زدن ادامه می یابد. نخستین کار پس از آن تکه نمودن قندهاست که تکه های بزرگ بین مهمانان تقسیم می شود و تکه اول به داماد داده می شود. نوک قندها را نیز به خانواده عروس و داماد می دهند تا آن را به یادگار نگهدارند و شیرینی و حلاوت آن شب پرخاطره همواره در مقابل دیدگانشان باشد.

بعد ازآن با شیرینی و میوه از حاضران پذیرایی می‌کنند. این پذیرایی را « شیرنی یئمک» گویند.


(عروسی ترکهای شیروان)


اوزوک تاخما (گلین نشان ایدماق) :

فردای شب قند سیندیرماق چند نفر از زنان خانواده داماد به همراه مقداری هدایا، یک انگشتری طلا برای عروس می‌برند. اوزوک به معنی حلقه ازدواج و به این مراسم « اوزوک تاخما " می‌گویند. از آن پس دختر را "نشانلی" و یا " گََِلین " (عروس) و پسر را " کوره ره کن" (داماد) ، دختر و پسر را « آداخلی » ( نامزد ) و دوران نامزدی را « آداخلی‌لیق » می‌نامند. تشکیل زندگی مشترک را ائولنمک گویند


 گلین و کوره کن سالام (عروس و داماد سلام )

چند روز پس ازجشن عقد کنان، خانواده های عروس و داماد فامیل نزدیک طرفین را به صرف شام دعوت می کنند و به عروس و داماد کادو هدیه می دهند به این مراسم ها اگر در منزل داماد صورت گیرد "گلینه سلام بیرماق" و اگر در منزل عروس صورت گیرد " کوره کنه سلام بئرماق " گویند.


 رسم یاش توتماق :

درگذشته تازه عروس ها به نشانه ی احترام به مردان فامیل داماد و زنان مسن خانواده آنها، بوسیله روسری بینی تا چانه خود را می پوشاندند. پوشاندن نیمه پایین صورت توسط زنان با استفاده از روسری و چادر را " پاشماق توتماق" گویند.

عروس به رسم احترام صورت خود را می پوشاند. چادری که معمولا سفید رنگ است و داماد برایش خریده است را تا آنجا پایین می آورد که صورتش دیده نشود. عروس حتی گاهی تا چند ماه با پدر و برادران داماد و حتی با مادر او حرف نمی زند و به ندرت با نزدیکان او سخن می گوید.

در قدیم هرگاه عروس، خانواده داماد را می دید سعی می کرد با آنان روبرو نشود و در صورتی که سوالی از او پرسیده می شد سعی می کرد با ایما و اشاره به سوال پاسخ دهد. این رسم نوعی احترام تلقی می شد. حسن کار این بود که تا مدتی ستیزه جویی لفظی، سخن چینی و ... به حداقل می رسید و عروس همچنان مورد احترام باقی می ماند.

اگر خانواده می‌خواستند که عروس با آنان هم سخن شود و از آنان روی نپوشاند باید هدیه‌ای به عروس می‌دادند. این رسم امروز در برخی روستاها رایج است و عروس حتی پس از مراسم عروسی و خانه شوهر رفتن به پدر داماد کلامی نمی‌گوید و از او روی می پوشاند.

در گذشته داماد نیزهرگاه می خواست به نامزدی برود و باید خواهر داماد یا یکی از نزدیکان قبلا موضوع را به خانواده عروس خبر می داد و داماد سعی می کرد پس از گذشت پاسی از شب و به طوری که با پدر و برادران عروس روبرو نشود درخانه‌ای که قبلا برایشان فراهم شده است به نامزدی می رفت و در تاریکی شب قبل از سپیده صبح نیز باید خانه عروس را ترک می کرد.


 رسم یووار :

 در دوران نامزدی خانواده داماد در انجام بعضی ازکارها به خانواده عروس کمک می‌کند. یکی از این کمک‌ها را «یو وار» می‌گویند. در روستاها، اگر دوران نامزدی درفصل تابستان باشد، خانواده‌ داماد عده‌ای را به عنوان کمک برای برداشت محصول به خانواده عروس دعوت می‌کند. تعداد این افراد براساس تقاضای خانواده عروس از 5 نفر به 30 نفر می‌رسد. این افراد پس از صرف صبحانه درخانه عروس راهی محل کار می شوند. به خاطر این که افراد به صورت رایگان کار انجام می‌دهند، خانواده داماد درقبال این کار وظیفه دارد، در «یو وار» افراد شرکت کننده که درآینده عروسی خواهند کرد، شرکت کنند. در این مراسم سعی می‌شود ازبزرگان فامیل‌های عروس مثل پدر بزرگ، عمو، دایی و .... دعوت نشود. این مراسم همراه با شوخی بگو و بخند می‌باشد. کسی که صدای خوبی داشته باشند، یئرلمه یا ترانه‌ ترکی و یا از داستان‌های آشقی برای حاضران می‌خواند. و افراد با گفتن:

«ساغ اول: زنده باشید» او را تشویق می کنند. عصر پدر یا برادر عروس نیم الی یک ساعت زودتر از وقت معمول با گفتن:

« الاقات : آللاه کؤمکگیز اولسون، آللرنیز آغریماسین یعنی خدا قوت بدهد خدا کمک تان کند، دست و پنجه‌تون درد نکند». پایان کار را اعلام می‌کند.

 افراد با گفتن: «مبارک اولسون ». محل کار را ترک می‌کنند. این افراد به پاس زحماتشان شام به خانه عروس دعوت می‌شوند.


عه ییدلیق (بایراملئق)

اگر دوران نامزدی با یکی ازاعیاد تلاقی کند. خانواده داماد چند نفر از زنان فامیل را برای عیدی بردن دعوت می‌کنند. دراین مراسم مقداری شیرینی، برنج، قند، روغن و... و هدایای مخصوص عروس مثل طلا، لباس وسایل آرایشی در مجمعه‌های مسی می‌گذارند و پارچه قرمز رنگی روی آن می‌کشند. مجمعه‌ها را دو سه نفر از تازه عروس‌ها و دختران دم بخت برمی‌دارند. معمولا با دست زدن و شادی کنان به طرف خانه عروس می‌روند و هر یک ازحاضران نیز با توجه به بضاعت مالی خود هدیه‌ای به عروس تقدیم می‌کنند. در قدیم موادی سوختی از قبیل نفت و گاز در روستا‌ها کم استفاده می‌شد و اکثر سوخت خانواد‌ها هیزم بود، دراعیاد یک نفر ازخانواده داماد مقداری هیزم بار الاغ کرده به خانه عروس می‌برد، خانواده عروس نیز با دادن هدیه‌ای از او تشکر می‌کردند، این هدایا اکثراً جوراب پشمی دست باف و یا یک قواره پارچه مخصوص پیراهن مردانه و یا همان پارچه قرمز رنگ بود.


قربان لیق ( قربانی تازه عروسها)

در بین ترکان خراسان رسم براین است که درعید قربان خونچه‌ای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده می فرستند. خانواده داماد درسینی خوانچه‌ای لباس ‌های تازه تدارک دیده شده برای عروس را تزئین می‌کنند و علاوه برآنها برای عروس، شیرینی، و گوشت قربانی براطرافش می‌گذارند و به همراه مقداری روغن وکله فند به خانه عروس می فرستند. درقدیم درعید قربان خانواده داماد یک گوسفندی را تزئین کرده به عنوان قربانی به خانه‌ عروس می‌فرستاد. این رسم باعث افزایش مهرو محبت و صمیمیت بین دو خانواده عروس و داماد و ترویج فرهنگ زیبا و سنتی ترکان به نسل جوان می شود.



(قربانلیق تازه عروس ترکان شمال شرق در رامیان )


 آخر چرشنبه لیک (جهار شنبه سوری تازه عروسها)

اگر دوراننامزدی با چهارشنبه سوری تداخل می‌کرد، اول شب داماد به همراه دو سه نفر مقداریهدایا برای عروس می‌برد که اصطلاحاً به آن  « عه ییدلیق » یا « بایراملئق » می‌گفتند.


چئلله لیک گلین ( چئلله تازه عروسها)

درمناطق ترک نشین خراسان رسم براین است که در شب چله خونچه‌ای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده می فرستند. خانواده داماد در سینی خونچه‌ای هندوانه‌ها را تزئین می‌کنند و علاوه برهدایایی برای عروس، شیرینی، میوه های گوناگون را اطرافش می‌گذارند و به خانه عروس می برند. شب دور هم جمع شده و شب نشینی می کنند.


توی توره نئ ( مراسم عروسی)

 یک عروسی چهار روز طول می‌کشید، روز اول « چاغیری یا خبراتماق : دعوت کردن» و «لباس آپار ماق یا لواس ائرتماق : لباس بردن» روز دوم «حنا توتماق : روز حنابندان» روز سوم «توی  : روز عروسی» روز چهارم «ایزگئرمیش (اوزو گورموش) : پاتختی». نام دارد.


تدارکاتعروسی

در روستاها پس ازچند ماه نامزدی معمولا با پایان یافتن کار‌های زراعت به خصوص اوایل پاییز عروسی‌ها شروع می‌شود؛ دراکثر مناظق خراسان چند روز مانده به عروسی مقدمات آن را فراهم می سازند. به خرید می روند و برای عروس و داماد لباس و لوازم مورد نیاز می خرند. برای دعوت مردم به عروسی کارت چاپ می کنند و آنرا توسط قارداشلیق به خانه های مدعوین می فرستند تا آنها را برای عروسی دعوت نمایند. جهاز عروس را یک روز قبل از عروسی به خانه داماد می برند. بعد از آن خانواده‌ عروس و داماد قوم و خویش و آشنایان را به عروسی دعوت می‌کنند. در حال حاضر عروسی ها در منازل و صورت زیاد بودن مدعوین در تالار برگزار می شود

در زمانهای گذشته در روستاها بعضی افراد روز عروسی خانواده عروس و داماد جداگانه میهمانان خود را ناهار می دادند. یک روز قبل ازجشن ازخانه داماد تمام مخارج جشن عروسی از قبیل برنج، گوشت، روغن به نام خرج بار، را همراه چند گوسفند پای کوبان به خانه عروس می فرستادند مردم نیز کمک هایی به نام سوری در مجمع های مسی گذاشته و روی ان را با پارچه های رنگی می پوشاندند و آن را بر سر گرفته به خانه داماد می بردند.

 

روز اول : چاغیری و  پالتار آپارماق « خبراتماق و لواس ائرتماق ( دعوت کردن و  لباس عروس بردن) : اولین مرحله از این دعوت‌ها مخصوص زنان است، دو نفر از زنان جوان یکی ازطرف خانواده داماد و یکی از طرف خانوده‌ عروس به خانه‌ اهالی مراجعه کرده، با دادن مقداری شیرنی و یا یک عدد سیب سرخ یا یک تکه قندکوچک آنان را به عروسی دعوت می‌کردند تا در مراسم لباس بردن برای عروس شرکت کنند. دراین مراسم خانواده داماد لوازم عروسی خریداری شده را به خانه عروس می‌برند، خانواده عروس با دادن انعام این وسایل را تحویل می‌گیرند و پس از رقص عروس و دادن شواش ( شاباش) از طرف حاضران یکی از زنان که اکثراً از فامیل‌های داماد است وسایل خریداری شده را به حاضران نشان می‌دهد. در بعضی مناطق مراسم لباس بردن در روز دوم یا روز بعد حنابندان همزمان با روز عروس آوران لباس های عروس به منزل او برده می شود.

در همان روز یک نفر آقا یا قارداشلیق نیز مردان را به عروسی دعوت می‌کند. اخیرا کارت دعوت عروسی ترکان خراسان به ترکی چاپ و ارسال می شود . متن یک نمونه از این کارت بصورت زیر است:

تورکچه اوخوندو :

اولو تانرینین آدی ایله : گلین قیز:  ....          به­ی اوغلان: ....

سئویملی و سایین .... جنابلاری : آتا آرزیسی، آنا ایسته ­یی چاغالارینین سئوینجیدیر. ایندی ایسه ایکی گنج اینسان عؤمورلرینین بو چاغیندا ال اله وئریب و بیرگه یاشاماق اوچون بیر شادلیق تؤره ­نی قوروبلار. اونلارین آرزیسی سیزلرین ایشتیراکیدیر. گلین اونلارین سئوینجلرینه قاتیلاق!

.... عاییله­ سی                .... عاییله ­سی

چاغ: جومعه.... ساات .... دان ساعات .. یئر: نادرین باغلار باغی ، ...


حضور بخشی ها (آشیق ها)

در مراسم عروسی معمولا بخشی ها حضوردارند اشعار که بخشی ها می خوانند و آهنگ هایی که می نوازند در پست های جداگانه منتشر خواهد شد.

(عروسی ترکان شمال شرق در رامیان)


نوازندگی عاشق‌ها:

آوای سرنا و دهل و تار و یا قوشمه نسیم دل انگیزی است که هر عروسی ترک های خراسان وزیدن می گیرد. با شنیدن صدای موسیقی زن و مرد، پیر و جوان جمع می شوند. مهمانان از راه های دور و نزدیک می رسند. میزبانان به استقبال می روند. نوازندگان هم مانند مراسم شیرینی خوری با نوای ساز خود  مانند دهل و سرنا و قوشمه و ... اخیر ساز های الکترونیک نوازی به پیشواز مهمانان می آیند. بوی اسپند در فضا می پیچد. حالا مردم جمع شده اند. زنان با لباس های رنگارنگ که به بهار و خزان می مانند حضور دارند. پیرمردان با ترنم دلنشین رقص را آغاز می کنند. معمولاً پیران آهنگ سنگین را رقص مناسب می دانند. پس ازآن میدان به جوانان سپرده می شود و رقص تند و تندتر می شود. سپس رقص زنها آغاز می شود. رقص زنها بر خلاف مردان بسیار سنگین است. 

 حرکات هماهنگ زنان ملبس به پوشش رنگارنگ، توام با وقار و متانت با حرکات موزون و ریتمیک با هماهنگی عضلات و ابهت شان که به صورت دایره وار به رقص درآمده اند تماشایی است. گاه نیز زنان و مردان بطور جداگانه هر یک در مجالس خود دایره‌وار به رقص می پردازند.



(رقص فولکلوریک عروسی ترکان نوخندان: رقصی توام با وقار، حرکات  موزون و ریتمیک با هماهنگی عضلات با آهنگ ساز بخشی ها )


حضور داماد :

داماد که مهمان قارداشلیق است. پس از آراستگی سر و صورت لباس دامادی را برتن می کند. تعدادی از جوانان به سراغ داماد می روند. داماد و قارداشلیق در کنار هم در میان شادی جوانان به عروسی نزدیک می شوند. نوازندگان به پیشواز داماد می آیند، او نیز شادباشی به عنوان هدیه می دهد. حالا همه منتظر داماد هستند. داماد وارد صحن عروسی می شود. با مهمانان احوالپرسی و روبوسی می‌کند. پس از احوالپرسی داماد وارد معرکه رقص می شود. دوستان و اطرافیان داماد هم رقص را آغاز می کنند. شاباش‌های پیایی داماد توسط اطرافیان در این شب به یاد ماندنی است.

معمولا در این شب پدر و مادر، خواهر و برادران داماد در حلقه خانوادگی می‌رقصند. دراینجا هدیه یا مبلغ شاباش از سوی مردان به داماد داده می شود، و در مورد زنان نیز شادباش ها به عروس داده می شود.


روز دوم : حنا توتماق « خنا گونی روز حنابندان» : دومین روز عروسی مخصوص حنابندان است، در این روزخانواده داماد عده‌ای را برای بردن مقداری لوازم و شیرنی به خانه عروس دعوت می‌کنند و این افراد پس از بردن اجناس نهار را در خانه عروس صرف می‌کنند دراین مهمانی جهاز عروس را لیست کرده و پس از امضای داماد و چند نفر از ریش‌سفیدان به عنوان شاهد جهاز را به خانه داماد می‌برند. در شب، باز میهمانان برای مراسم حنابندان به خانه داماد دعوت می‌شوند.

شب قبل از مراسم عروسی و بردن عروس به خانه داماد در منزل پدر عروس مراسمی بنام حنا بندان اجرا می شود. حنا بستن نشانه شادی است. این رسم، معمولاً شب قبل از عروسی در منزل پدر و مادر عروس برگزار می شود. در قدیم ازآنجاکه حمام روستاها عمومی بود، صبح روزحنابندان، عروس و داماد را جداگانه همراه با شادی و پای کوبی و پذیرایی باشیرینی و اسپند دود کردن به حمام می بردند. دراین روز اول صبح چند نفر داماد را به حمام می‌برند که به آن « بَی‌لیک حامامی / حمام دامادی» می گفتند. سابق همراه با ساز آواز بود ولی الان به صورت ساده برگزار می‌شود.  .

 درشب حنابندان بعد از صرف شام خانواده داماد مجمه های حنا را که به صورت های مختلف تزئین شده همرا با گل، اسپند و لباس و غیره به خانه عروس می آورند و دستان عروس را حنا می گیرند. برای اینکار، خواهر یا یکی از دوستان عروس حنا را در دست عروس می گذارد و ابتدا پسربچه ای حنا را ازدست او می گیرد و بعد نوبت بقیه خانم های حاضر در جشن می رسد.

معمولا از هردو فامیل تعدادی دعوت می شوند اقایان در اتاقی جداگانه با شیرینی و میوه و گاها با شام پذایرایی می شوند. در بین خانم ها عروس و داماد را روی چهار پایه و امروزی ها روی صندلی و مبل نشانده و در ظرفی حنای مخصوص از طرف خانواده شان را که گاها با چند برگ گل تزیین شده وسط جمعیت می آورند و یکی ازخانم ها مقداری ازحنا تقریبا اندازه گردو را در کف دست عروس خانوم و اقا داماد نهاده و هر دو دستشان روی سرشان می گذارند ( معمولا دست راست ) و بقیه مدعوین برسم تبرک مقداری حنا از دست عروس و داماد بر می دارند و این عمل ادامه می یابد تا به همه حنا برسد و بعد از این مراسم خلعتی به عروس و داماد از طرف پدر و مادر هر دو داده می شود که معمولا مقداری پول و یا سکه است. گذشته‌ها در مراسم حنابندان لای انگشتای داماد سکه‌هایی گذاشته می‌شد و بچه‌ها آنها را می‌کشیدند اما این رسم امروزه منسوخ شده‌است. سپس حاضران به عنوان شاباش گوشه‌ی پولی را به حنا زده، در دست داماد می‌گذاشتند که امروزه با آداب خاصی اجرا می‌شود. مراسم حنابندان را پدر داماد شروع می‌کند که اگر پدر در قید حیات نباشد، مادر، برادر و یا یکی از نزدیکان ریش سفید شروع کننده مراسم خواهد بود. پس ازحنابندان شروع به رقص و پایکوبی می کنند. در پایان مراسم حنابندان شام آبگوشتی می خورند.


روز سوم : گلین چیخارتماق (جشن عروسی) : جشن عروسی پایان سلسله جشن های عروسی است و شروع زندگی مشترک، این جشن در منزل داماد و در ظهور و عصر برگزار می شود و هزینه های آن بر دوش خانواده داماد است.

عروس و داماد با تشریفات خاصی به آرایشگاه رفته و پس از آن داماد با ماشینی یا که تزئین شده به همراه قارداشلیق و مدعوین به منزل عروس رفته و عروس را به منزل خودش می برد و قبل از وارد شدن عروس به منزل داماد، جوانان در شهر و روستا همراه با نواختن ساز درحیاط منزل داماد پایکوبی می کنند.

در قدیم در روستاها قارداشلیق داماد از قبل اسبی را تزیین می کرد تا عروس را روی آن بنشاند. بعداز ظهر روز عروسی، قارداشلیق داماد به همراه فامیل و مدعوین برای آوردن عروس به طرف خانه عروس راه می افتادند. هنگام ورود به منزل عروس، خانواده عروس با مجمه ای پر از نقل و شیرینی و دود کردن اسپند به استقبال آنها می آمدند. مدعوین مبلغی بعنوان شواش و کمک به خانواده عروس در آن می گذاشتند. پدر یا برادر عروس، نانی را به کمر عروس با شال سفید یا سبز می نشاندند. به این نیت که اولین فرزندشان پسر باشد، پسر بچه ای آیینه به دست جلوی اسب عروس راه می افتد. در بین راه دوستان داماد با پای کوبی و رقص در شادمانی سهیم می شدند.


(کاروان عروس آوران ترکان درگز: عروس سوار بر اسب تزیین شده و بخشی ها در پیشاپیش آن، همراهان کف زنان و شادی کنان)


آلما آتماق (پرتاب سیب) :

داماد نیز به محل بالاتری نظیر راه پله یا پشت بام رفته و انار ، سیب و تکه قند از بلای سرعروس به سمت  مدعوین و بین جمعیت پرتاب می کند. در انتهای این مراسم  عروس به منزل می رود و جشن تا آخر شب ادامه می یابد .

درقدیم عروس را، لباس قرمز بر تن می کردند و او را سوار براسب کرده و به خانه داماد می بردند. وقتی که کاروان عروس آوران به درخانه داماد می رسیدند داماد انار، و سیب سرخ، را به همراه چند تکه قند در دست می گرفت و به سمت  مدعوین و از بلای سرعروس پرتاب می کرد.

در این هنگام، داماد به همراه قارداشلیق خود به پشت بام خانه یا به محل بلندی که برای این منظور آماده سازی شده است، رفته و هنگام رسیدن عروس و همراهانش به نزدیکی خانة وی، انارهای درشت و سیب های سرخ و تکه های قندی را که از مدتها قبل برای این منظور تهیه کرده اند، با تمام توان و از بالای سراو به میان جمع بدرقه کنندگان عروس پرتاب می‍ کند.

پس از مراسم آلما آتماق، عروس ابتدا وارد خانه نمی شود، مگر اینکه پدر داماد سکه ای یا هدیه دیگری را به عنوان رونما به عروس هدیه دهد. وقتی عروس وارد حیاط خانه می شود مادر و خواهران داماد اسپند دود می کنند و نقل و نبات و شیرینی به همراهان می دهند. صبح روز بعد از عروسی، عروس باید صبحانه را برای خانواده داماد آماده کند و خانواده داماد نیز لباس، پول، پارچه ای را به عنوان خلعت به عروس می دهد.


«توی پایلی یا تویانه»

اگر عروسی «توی پایلی یا تویانه» باشد، به همه خلعت می‌دهند. تویانه یا توی پایلی به عروسیی گفته می‌شود که در آن و در شب عروسی پس از صرف شام افراد شرکت کننده مقداری پول به عنوان تویانه به صاحب عروسی هدیه می‌دهند. این پول را یک نفر یا قارداشلیق جمع کرده و درحضور حاضران می ‌شمارد تا همه بفهمند که چه کسی، چقدر پول می‌دهد. در گذشته‌ها خبر کردن، جمع کردن پول و کارهای دیگری را " قارداشلیق" انجام می‌داد و درقبال آن انعامی می‌گرفت. اما الان بسته به نظر صاحب عروسی است که چه کسی این کار را انجام دهد. اگر عروسی تویانه نباشد، صاحب عروسی در شب عروسی همه را به شام دعوت می‌کند و فردای آن روز زنان برای پاتختی کادو و یا پول می برند.

یئنگه : راهبر زن درعروسی، زنی که عروس را آرایش کرده، به حجله برده و به داماد می سپارد؛که زن عمو، دائی و یا برادر می باشد.


روز چهارم : اوزو (ائزی) گئرمئش (جشن پا تختی ) :  فردای شب عروسی خانم های خانواده عروس به خانه عروس می روند و بعد از صرف شیرنی و ناهار جشن می گیرند و درآخر مراسم مهمانان به عروس کادو می دهند.به این مراسم " ائزی گئرمئش" یا « دوواق قاپما : پاتختی» می‌گویند.

روز چهارم عروسی مختص زنان است. دراین روز همه زنان فامیل عروس و داماد برای ناهار به خانه‌ی داماد دعوت‌ دارند. پس ازصرف ناهار زنان هدایای خود را به صاحب عروسی تحویل می‌دهند و بعد از آن بزن و برقص «دوواق / روبند» عروس را بالای سرش جمع می‌کنند.


مراسم (آیاغ آشما) پاگشایی :

سه روز بعد ازعروسی، عروس و داماد به جهت عرض سلام و تشکراز پدر و مادرشان، به خانه آنها می روند که به آن «گیزلین شمشون» پا گشایی می گویند. دراین دید و بازدیدها پدر و مادرها به عروس و دامادها هدایایی تقدیم می کنند.

درقدیم عروسی‌ها هفت شبانه‌روز بوده پیرمردان و پیر زنان در « ناغیل‌لار/ قصه‌‌ها» به آن اشاره می‌کنند. وقتی قصه‌ای را تعریف می‌کنند. می‌گویند: یئدی گئن، یئدی گئجه توی توتدیلند و مورادینا لارنه یئتیش دلند، یعنی هفت شبانه روز عروسی گرفته و به مرادشان رسیدند.


  • [ ]

  • دریافت کد فیدخوان