آواشناسی سه سنگیاد ترکی باستان
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیدکتر ح. م. صدیق
بنا به اصل سوسوری، در همهی زبانها خمیرمایهی[1] آوائی، یکسان است و از اندام آوائیِ همانندی تولید میشوند، ولی قالبهای[2] آن از زبانی به زبان دیگر فرق میکند.
بررسی نظام آوائی ترکی باستان نشان میدهد که این زبان نخستین زبان فطری و طبیعی بشر بوده است. در اینجا به بررسی نظام آوائی شیوهی ترکی باستان، یعنی شیوهی گؤی تورک از سه سنگیاد، میپردازیم.
کمی اختلاف قرائت آوائی: در تعیین ماهیت و کیفیت تلفظ فونمها و آواهای نگاشته شده در سنگیادهای ترکی باستان، اهل فن همگی با تکیه به دادههای زبانشناسی، با حدس و گمان و ظنهای قریب به یقین عمل کردهاند. چرا که اکنون کسی بر جای نیست که به ترکی باستان سخن گوید. اما به هر انجام، شیوههای امروزین ترکی، بویژه ترکی اصیل ایرانی، ادامهی منطقی ترکی باستان به شمار می رود. از اینرو، ما ایرانیان بهتر میتوانیم چبود فونمهای ترکی باستان را تعیین کنیم.
الفبای باستانی ترکی که امروز به آن «الفبای گؤی تورک» اطلاق میکنیم، براساس قانون هماهنگی آوائی زبان ترکی اختراع شده است. بسیاری از ترکی پژوهان و متخصصان ترکی باستان، این الفبا را «شایستهترین سیستم الفبائی برای زبان ترکی» میشناسند. این ویژگی خود، سبب شده است که پژوهندگان سنگیادهای ترکی باستان، لغات و واژههای این سنگیادها را به درستی قرائت کنند. به گونهای که اختلاف قرائت میان آنان بسیار کم و اندک است.
اینجا آواهای ترکی باستان را در دو گونهی واکهها و آواکها بررسی میکنیم:
در این بررسی، در دادن امثله و شواهد برای واکهها و آواکها، در مقابل برخی از مثالها به محل کاربرد آنها در سنگیادها نیز اشاره کردهایم و در نگارهنویسی الفبای کهن، سیستم آوانویسی برگزیدهایم. برای سهولت مراجعه، سه رمز زیر رانیز به کار بردیم:
ک ← سنگیاد کول تیگین (= گول تیگین).
ب ← سنگیاد بیلگه قاغان.
ت ← سنگیاد تان یوقوق.
واکها:
نشانه برای واکهی پسینکامی باز و کوتاه «آ A» و پیشینکامیِ کوتاه «أ/ ا - Ə/ E» است. گاه در آغاز و همیشه در پایان واژه میآید.
« »: آچ (در معنای گرسنه) aç در ترکی آذری: آج.
« »: آداک (در معنای پا) adaq در ترکی آذری: آیاق.
« »: بیلگه (نام و لقب در معنای دانشمند، دانا) Bilgә در ترکی آذری: بیلیجی / بیلن.
واکهی پیشینکامی «ای İ» و پسینکامی «ئی I»، در آغاز، میان و پایان واژه میآید. در واژههای ثقیل الصامت ترکی «I» و در واژههای خفیف الصامت «İ» تلفظ میشود.
« »: il ایل در معنای ملّت و ایل.
« »: idi ایدی ıdı در معنای صاحب در ترکی آذری معاصر[3]: ایه و یئیه.
« »: Taŋri تانگری در معنای خدا در ترکی آذری: تانری.
واکهی پسینکامی ثقیل لبی و باز اُ (o = ضمهی خفیفه) و واکهی ثقیل او (u = ضمهی ثقیله) که در آغاز، میان و پایان واژه میآید. در هجای نخست صدای o ویا u میدهد. ولی در هجاهای بعدی صدایی مانند u دارد. این نشانه اگر در هجای نخست آید، در هجای بعدی حذف میشود.
« »: اول ol در معنای او در ترکی آذری اوْ (در متون کلاسیک: اول).
« »: اولوس ulus در معنای ملّت، در ترکی آذری به همین تلفظ.
« »: اوزون uzun در معنای دراز، در ترکی آذری به همین تلفظ.
« »: اوتوز otuz در معنای سی، در ترکی آذری به همین تلفظ.
« »: آلتون altun در معنای طلا، در ترکی آذری آلتین altın.
واکهی پیشینکامی خفیف لبی و بستهی او (ü = ضمهی ثقیله) و واکهی پیشینکامی لبی و باز اؤ (ö = ضمهی بسته) در آغاز، میان و پایان واژه میآید. در نخستین هجای واژه صدای ö و در هجای باز پسین صدای ü میدهد.
مانند:
« »: اؤز öz در معنای خود، در ترکی آذری به همین تلفظ.
« »: تؤرت tört در معنای چهار، در ترکی آذری: دؤرد.
« »: تورک türk.
« »: اوچون üçün ادات به معنای: برای، به خاطر، در ترکی آذری به همین تلفظ.
آواکها:
آواک ثقیل پسینکامی دو لبی طنین دار «ب B» که در آغاز میان و پایان کلمه میآید.
« »: بودون budunدرمعنای ملّت و مردم، در ترکی آذری با تلفظ بوتون bütün در معنای تمامی و در نامهای جغرافیایی با تلفظ باتان batan مانند لؤک باتان، اکباتان، آسباتان، و جز آن برجای است.
« »: سوب sub در معنای آب، در ترکی آذری با تلفظ سو su، در فارسی با حادثه ادغام و ابدال و اسقاط به صورت آب داخل شده و در زبانهای اروپائی به گونهی soap بر جای مانده است.
« »: بو bu در معنای «این»، در ترکی آذری به همین تلفظ.
این نشانه در کلمات پیشینکامی خفیف الصامت به شکل (ک ـ ب ـ 41) میآید. مانند:
« »: bağ در ترکی آذری: بیگ.
« »: بیلگه Bilgə بیلیجی (ت ـ 1).
« »: بیز biz (ک ـ 19) ما.
آواک کَر پیوستهی پیش زبانی «چ Ç» که در آغاز، میان و پایان کلمه میآید. مانند:
« »: چؤل çöl در معنای صحرا و بیابان، در ترکی آذری به همین تلفظ بر جای است.
« »: کیچیگ kiçig در معنای خرد و کوچک، متضاد و بزرگ، در ترکی آذری به همین تلفظ بر جای است، در فارسی دخیل و به صورت کوچک küçәk تلفظ میشود.
حرف «د D» با تلفظ پسینکامی ثقیل به صورت () و با تلفظ پشین کامی خفیف به صورت () نوشته میشود. مانند:
« »: adak در معنای پا، در ترکی آذری به تلفظ آیاق.
« »: قاتیقدی katıgdı در معنای محکم و سخت، در ترکی آذری به تلفظ قاتی، در ترکی خراسان به تلفظ کاتا kata اکنون بر جای است.
« »: آدگو adgü در معنای خوب، در ترکی آذری به تلفظ «ایی» بر جای است.
« »: بود bod (ت ـ 4) در معنای بدن. در ترکی آذری: بود bud (ران) و بدن.
دخیل در فارسی و عربی: بدن.