مهندس محمدصادق نائبی
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیمهندس محمدصادق نائبی
از نظر زبانشناسان ، زبان ترکی زبانیست شکرین ، بغایت زیبا و دلنشین و
اصیل و قانونمند با ریشه ای هزاران ساله. تمام قواعد و گرامر این زبان هنری
و شکری موزون و مبتنی بر ملودی است تا جائیکه بعضی زبانشناسان ،
اختراع آنرا فوق بشری و اعجاز گونه و اعجاب انگیز خوانده اند. Man Muller ،
انگشت به دهان از عظمت فوق بشری زبان ترکی ، چنین سخن می راند:
«زمانیکه ما زبان ترکی را با دقت و موشکافانه می آموزیم با معجزه ای روبرو
می شویم که
خرد انسانی در عرصة زبان آنرا آفریده است»(1). Herman Vanbery
از نظر زیبائی و کمال ، جایگاه آنرا بالاتر از زبان عربی می داند(1).
در زبانشناسی تطبیقی ، فصل بسیار جذاب ، شیرین و علمی اتیمولوژی ،
به ریشه شناسی کلمات بصورت علمی می پردازد. می توان بوسیله علم
اتیمولوژی ، تأثیر زبانهای مختلف روی هم را دید. زبان غالب ، زبانی است که
توانمند بوده و زبان دیگر را تحت سیطره خود درآورده است ، طوریکه گاهی
زبان مغلوب به گویشی از زبان غالب تعبیر می شود ، مانند زبان فارسی که
بنا به آخرین نتائج علمی و تحقیقاتی سازمان یونسکو بعنوان 33 مین گویش
زبان عربی معرفی شد و بصورت زبانی مستقل پذیرفته نشد(2). تأثیر زبانها
روی هم گاهی برای دو زبان همسایه جغرافیائی اتفاق می افتد ، مانند زبان
عربی و فارسی. گاهی برای دو زبان همسایه ادبی پیش می آید ، مانند
زبان انگلیسی و فارسی که هر دو از زبانهای هند و اروپائی اند. اما گاهی
یک زبان با درنوردیدن قله های زمان و مکان ، همه را به تسخیر می کشد ،
مانند زبانهای ترکی و انگلیسی.
زبان ترکی بعنوان کهنترین زبان دنیا و با متکلمانی که شرق و غرب عالم را
تحت حاکمیت خود درآورده بودند ، جا پائی در تمام زبانهای دنیا دارد. شاید
زبان و مکانی وجود ندارد که تحت تأثیر این زبان قرار نگرفته باشد. البته این
تأثیر در کنار گستردگی جمعیتی و وسعتی حکومت ترکان ، ناشی از
توانمندی و زیبائی و قانونمندی زبان ترکی نیز بوده است. برای بررسی
میزان تأثیرگذاری زبان ترکی بر زبانهای صاحب نام جهان کافیست به گزارش
سال 2002 مؤسسه A.M.T تحت مدیریت برجسته ترین زبانشناسان اروپا و
آمریکا نظری داشته باشیم. طبق این گزارش ، 20% واژگان انگلیسی ، 40%
واژگان ایتالیائی ، 17% واژگان آلمانی و 10% از واژگان فرانسوی از زبان
ترکی گرفته شده اند.
زبانی که بتواند در آنسوی عالم چنین نفوذی در زبانهای غیر همنوع (ترکی از
زبانهای اورال ـ آلتای و زبانهای مذکور از زبانهای هند ـ اروپائی) داشته باشد ،
بی تردید تأثیر عظیمی روی زبان همسایه خود ، پارسی ، خواهد داشت. دو
قوم همسایه مانند ترک و فارس که صدها سال باهم زندگی کرده و در کنار
هم بوده اند و با هم وصلت نموده اند ، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی روی هم
تأثیر نزدیک و متقابل داشته اند و این تأثیر متقابل فرهنگ ها اجتناب ناپذیر
می باشد. از جمله این تأثیرات ، می توان به تأثیر فرهنگ ، آداب و رسوم ،
اصطلاحات ، مثلها ، متلها ، داستانها ، لغات و حتی قیافه اشاره داشت که
اکثراً با ازدواجها وارد فرهنگ دیگر می شود.
تأثیر زبان ترکی بر فارسی در تاریخ اجتناب ناپذیر بوده طوریکه John Perry ،
مورخ نامی ، می نویسد:«همانگونه که زبان عربی بعنوان زبان مبلغین
اسلام تأثیر زیادی روی فارسی داشته است، پس تعجب آور نیست که زبان
ترکی بعنوان زبان مبلغین شیعه ، تأثیر ژرفی در فارسی داشته باشد»
تحقیق روی تأثیر زبان و فرهنگ ترکی روی فارسی بخاطر همان سیاستهای
ضد ترکی سده گذشته ، هنوز تکمیل نشده است. این افراد با علم به
عظمت زبان ترکی ، با استهزاء و به سخره گیری سعی در کتمان این
حقیقت کرده اند اما ورود کتابی تحقیقی و آکادمیک با نام «واژگان زبان ترکی
در پارسی» اثر آقای مهندس محمدصادق نائبی بسیاری از این ابرها را کنار
کشیده و آفتاب درخشان زبان ترکی در ایران عیان تر کرده است (3). در ادامه
این تحقیق ، چند کتاب دیگر با همین موضوع وارد بازار شد.
کتاب «واژگان زبان ترکی در پارسی» تحقیقی است جامع و گسترده زیر نظر
دکتر محمدزاده صدیق که در بین 27 مرجع معتبر بصورت مستقیم و دهها
مرجع بصورت غیر مستقیم تحقیق شده است. این تحقیق نزدیک به 5/1
سال به طول انجامیده و نهایتاً رد پای بیش از هزار واژه اصیل ترکی در
فارسی مشخص شده است. قطعاً اگر کلمات ترکیبی را هم در نظر بگیریم ،
دخیل بودن هزاران واژه ترکی در فارسی به اثبات خواهد رسید.
به قول آقای نائبی «ورود خیل کلمات متنوع و پُرنقش ترکی در فارسی از
طریق دو کانال بوده است: یکی شاهان ترک و دیگری ترکان پارسی گو.
ترکان اشکانی ، غزنوی ، خوارزمی ، سلجوقی ، تیموری ، ایلک خانی ، آق
قویونلو ، قارا قویونلو ، صفوی ، قاجار و غیره که بیش از 75% از دوره
اسلامی را در ایران حاکمیت داشته اند ، در ارتباطات حکومتی خود
اصطلاحات حکومتی عدیده ای را با خود به زبان فارسی برده اند. البته بخاطر
حاکم بودن صدها سالة ترکان هون ، آوار ، بلغار و غیره بر تمام دنیا ، این
گسیل شدن لغات ترکی را در زبانهای دیگر هم می توان یافت و تا جائیکه
حضور ذهن داشته ام نمونه هائی چند از انگلیسی و عربی را آورده ام ولی
این خود پژوهشی مستقل می طلبد. اما در مورد ترکان پارسی گوی ،
بلاشک مولوی بزرگترین ترک پارسی گوی بوده است چراکه صدها لغت ترک
را برای بیان احساس و منظور خود در اشعار فارسی اش آورده است. همین
نقش را صدها ترک پارسی گوی دیگر از جمله: خاقانی شیروانی ، نظامی
گنجوی ، صائب تبریزی ، فضولی ، پروین اعتصامی و شهریار نیز بعهده
داشته اند. همین ترکان پارسی گوی ، پایه گذار دو سبک شعری از چهار
سبک شعر فارسی شدند: سبک آذربایجانی و سبک هندی. ضمن اینکه آنها
در زبان مادری خود نیز صاحب سبک خاصی بوده اند و اینرا در اشعار ترکی
مولوی و شهریار می توان ملاحظه کرد(3)».
کتاب حاضر ، تحقیقی است آکادمیک و علمی که در نوع خود فتح بابی در
این مقوله می باشد. کتاب پس از مقدمه دکتر محمدزاده صدیق که استاد
راهنمای مؤلف بوده است ، شروع شده است. گرامر فشرده ای از زبان و
ادبیات ترکی در ادامه آورده شده است. سپس واژگان ترکی دخیل در پارسی
آمده است. لغات مورد اشاره به دقت و ظرافت شکافته شده و ریشه (کؤک)
و پی افزوده (اک) تفکیک شده اند. قانونمند بودن زبان ترکی و ریشه داشتن
تمام کلمات کمک شایانی در رسیدن به حقایق داشته است. گاهی نیز
کلماتی مانند خان ، بیگ ، قاب ، من ، او ، قات ، قاچ و غیره که تک هجا
هستند ، با اتکاء به قدمت و سابقه تاریخی آن در زبان ترکی ، ریشه
شناسی شده است. سرتاسر کتاب یا با استخراج ریشه کلمه و یا با ادله
تاریخی به کشف واژگان زبان ترکی از میان دهها هزار واژه پارسی پرداخته
است. گاهی برای کلمات نامأنوس که ممکن است عده ای کاربرد آن در زبان
فارسی را منکر باشند ، شاهد مثالهائی از شاعران و نویسندگان نامی آورده
اند. جهت پرهیز از اطاله کلام ، روی اتیمولوژی واژه ها بسیار فشرده و
مختصر بحث شده است اما باز کتابی شده است با بیش از 200 صفحه.
امید که این کتاب و کتابهائی از این نوع بتواند زبان و فرهنگ و ادبیات ما را
لااقل به هموطنان خودمان بشناساند. شناخت ناکافی از زبان و تاریخ و
ادبیات ترکی ، معادل خواهد بود با شناخت ابتر تاریخ و ادبیات ایران. تاریخ و
ادبیات ترکی هزاران سال بر این کشور حاکم بوده است و نمی توان از کنار
آن با اغماض گذر کرد. تلخ یا شیرین ، واقعی یا حقیقی ، دیروز یا امروز ، باید
یا شاید ، به هر حال تاریخ و ادبیات ترکی باید شناخته شود و اوراق پاره
شده از تاریخ و ادبیات ایران باید به جای خود برگردانده شود. به امید چنین
روزی