charehjale

وبلاگ-کد لوگو و بنر
مقایسه اجمالی ساختارها و قوانین فارسی و ترکی

مقایسه اجمالی ساختارها و قوانین فارسی و ترکی

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی

توسط : بیلینمز

این مقاله قسمتی از یک فصل از فصول یک کتاب انگلیسی ترجمه شده درباره مقایسه ساختارها و قوانین فارسی و ترکی است. این کتاب به نوعی کتاب محاکمه الغتین حضرت امیرعلیشیر نوایی را به یاد انسان می اورد

معمولا پایه هر زبان را افعال آن زبان و ریشه افعال یعنی فعل امر تشکیل می دهد.و می شود گفت که بقیه لغات و عبارات زبان از افعال گرفته می شود.

زبان شناسان تونایی و قدرت و ماهیت یک زبان را با افعال آن زبان مطالعه و طبقه بندی می کنند

زبانهایی که افعالش قانون پذیر و بدون استثنا باشند در بین زبان ها به عنوان زبان های قوی مطرح می شوند.

در این میان زبان انگلیسی با حدود 100 فعل بی قاعده از 5 زبان قدرتمند جهان حساب می شود.

نمونه بی قاعدگی در زبان انگلیسی

حال / گذشته / نقلیgone / went  / go

در
این میان زبانهای ترکی و عربی به علت قانون پذیری فوق العاده در صدر زبانهای قانونمند و قوی قرار می گرند.

ولی تفاوت زبان ترکی با زبان عربی در این است که قوانین زبان ترکی از زبان عربی آسان تر هستند و در ضمن استثنا ندارند  

زبان ترکی در بین زبانهای دنیا از لحاظ فعل و قوانین فعلی تنها با داشتن یک فعل بی قاعده قوی ترین زبان دنیا محسوب می شود .معادل افعال بالا در زبان ترکی به ترتیب زیر می باشد.


حال / گذشته / نقلی

گئدیر (( gedir / گئددی ((geddi  / گئدیردی ( ( gedirdi

مشاهده می کنید که ریشه فعل در همه موارد ثابت است

-----------

عدم وجود قوانین فعلی در فارسی

در این میان فارسی به علت قانونمند نبودن افعال در رده ضعیف ها به حساب میاید. نمونه بی قاعدگی در فارسی:

حال / گذشته / نقلی

می رود / رفت / می رفته

همانطور که مشاهده می کنید در فارسی ریشه ثابت نمی ماند و در تبدیل ماضی به مضارع فعل به طریقی نامعلوم بدون هیچ قانون تغییر می کند. 

فارسی زبانی فقیر در زمان های فعلی

به علاوه فارسی در زمان افعال نیز فقیر و ضعیف محسوب می شود و فاقد بسیاری از زمان ها می باشد. بطوری که حتی یکی از ساده ترین اشکال زمانی یعنی زمان آینده نیز وجود ندارد .برای رفع این مشکل در فارسی از فعل کمکی خواستن کمک می گیرند.

مثال :

انگلیسی:

I will go

ترکی:

من گئده جَگَم( mən gedəcaqam ) 

فارسی :

خواهم رفت

انگلیسی :

 I want go

ترکی:

گئدیمسه ییرم (Gedimsəyirəm) یا

من ایستیرم گئدم( mən istirəm gedəm) 

فارسی :

من میخواهم بروم

-------------

عدم توانایی فارسی در مجهول و گذرا کردن افعال:

در ضمن فارسی در افعال مجهول و گذرا کردن افعال مشکل اساسی دارد و توانایی این کار را ندارد

مثال در مجهول کردن

ترکی:

سئومک (sevmək) >>سئویلمک (( sevilmək

فارسی:

دوست داشتن>>دوست داشته شدن که معنی و مفهومی ناقص دارد

مثال در گذرا کردن

ترکی:

یاتماق yatmaq)  >>) یاتیتماق ( ( yatitmaq
اوخوماق ( oxumaq) >>اوخوتماق ( oxutmaq) >>اوخوتدورماق   (oxutdurmaq)

فارسی:

خوابیدن>>خواباندن

خواندن>>خوانداندن>>خواندانداندن

که تبدیل به چیزی خنده دار می شود

---------
نبود فعل اسمی در فارسی:


در فارسی چیزی به نام فعل اسمی وجود ندارد. فعل اسمی به فعلی گفته می شود که با اضافه شدن یک وند به اسم معنی اسم را به فعل تغییر می دهد. در فارسی برای رفع این مشکل از افعال کمکی استفده می کنند.

مثال

ترکی:

قره( qərə)>> قره له مکqərələmək )>> ) قره لن مک(qərələnmək)  >>قره لش مک (qərələşmək) 

فارسی:

سیاه >>سیاه کردن >> سیاه شدن  >>رفته رفته سیاه شدن


فقدان قوانین فنوتیکی در فارسی

زبان ترکی دارای قوی ترین قانون فنوتیکی یعنی قانون هماهنگی اصوات که اصوات را به اینجه و قالین تقسیم می کند است. در مقابل در فارسی قوانین فنوتیکی وجود ندارد و در اکثر موارد اصوات در افعال بشکل عامیانه بکار می رود

مثال عدم قانون فنوتیکی در فعل امر

در ایجاد فعل امر معلوم نیست که از کدام شکل بِ یا بُ استفاده خواهد شد

رفتن>>بُرو

مردن >>بِمیر

آمدن>>بیا


اجبار:

گلمه لی دی Gəlməlidi >>باید بیاید

گرک گله Gərək Gələ >> باید بیاید

گلمه لی یدی Gəlməli idi>>لازم بوده که بیاید؟؟؟

گلمه لی میش gəməlimiş >>؟؟؟


---------

به علت طولانی بودن این کتاب از ادامه بحث خودداری می کنیم . فقط در پایان مثال هایی از ساختار ها و قواعد فعلی زبان ترکی -که واقعا فوق العاده هستند- و ترجمه فارسی آنها-که بدون هیچ گونه قانون و شکل ساختاری هستند - آورده شده است که در اکثر موارد حتی در فارسی قابل معنی کردن نمی باشد .
به تغییرات شکل افعال توجه کنید

مصدر:

گلمک ( gəlmək) >>آمدن


امر:

گلسین gəlsin>>بیاید


التزام:

گله ( gələ) >>بیاید؟؟؟


نهی:

گلمه( gəlməsin) >> نیاید


مضارع اخباری:

گلیر( gəlir) >> می آید


مضارع اخباری استمراری:

گلیری( gəliri )>> دارد می آید

)مجبورا در فارسی از فعل کمکی داشتن استفاده میشود که از لحاظ معنی هیچ ربطی ندارد(

حال در گذشته:

گلیردی( gəlirdi) >> داشت می آمد

...............

گلیرمیش gəlirmiş >>داشته می آمده؟؟؟


ماضی:

گلدی( gəldi) >> آمد

ماضی نقلی:

گلیپ (gəlip) >>آمده

سوال ماضی نقلی:

گلیپدی( gəlipdi) >> آمده؟؟؟

ماضی بعید:

گلمیشدی( gəlmişdi) >> آمده بود

ماضی بعید استمراری:

گلمیشیدی( gəlmişidi) >>...؟؟؟

شرطی:

گلسه( gəlsə) >> اگر بیاید


آرزویی:

گلئیدی (gəleydi )>>ای کاش بیاید


توانایی1 :

گلر( gələr) >> می تواند بیاید

توانایی2 :

گله بیلر ( gələ bilər) >>می تواند بیاید

عدم توانایی:

گلنمز ( gələnməz) >>نمی تواند بیاید

گلنمزیمیش ( gələnməzimiş) >>نمی توانسته که بیاید؟؟؟

...........

گلنمیین( gələnmiyən) >>... ؟؟؟

آینده1  :

گلجاق( gələcəq)>> خواهد آمد


آینده2 
:

گلجاقدی ( gələcaqdı) >>می خواست بیاید؟؟؟ >>ایستیردی گلسین ( (istirdi gəlsin

آینده در گذشته:

گلجاقیدی (gələcaqıdı)>>می خواست بیاید؟؟؟


آینده :

گلجاقیمیش ( gələcaqımış)>>می خواسته بوده که بیاید؟؟؟

...:

گلنمیه جاقیمیش gələnmiyəcaqımış)>>) نمی توانسته بخواهد بیاید؟؟؟


و هزاران ساختار فوق العاده دیگر که در بحث نمی گنجد.


  • [ ]

  • دریافت کد فیدخوان