charehjale

وبلاگ-کد لوگو و بنر
بررسی اجمالی زبان مکتوب تورکی در ایران ازسده ششم تا به امروز

بررسی اجمالی زبان مکتوب تورکی در ایران ازسده ششم تا به امروز

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی

بررسی اجمالی زبان مکتوب تورکی در ایران  ازسده ششم تا به امروز

زبان تورکی آذربایجانی(ایرانی) یکی اززیر مجموعه های زبان تورکی مادر میباشد. نزدیکترین گویش های تورکی به این زبان ، تورکی تورکمنی و تورکی استانبولی میباشد که این سه زبان تشکیل دهنده زبان تورکی غربی در عالم زبان تورکی میباشند.

از قرن  پنجم ، ششم وهفتم ه. ق به این طرف به خاطر ظهور دولتهای جدید ومقتدر در این مناطق ، اغلب آن دولتها چون در مجموع دین اسلام را پذیرفته بودند ، وبا شعار اسلام به قدرت رسیده بودند اغلب به خاطر رقابت با دولتهای هم جنس خود ، به دنبال مذهب پیشرفته وجدید بودند که خود را متمایز تر از سایر رقبای مسلمان خود بدانند.  ومجبور بودند برای آن اندیشه جدید – چه حق وچه نا حق – (قصد ما در این مقاله انتخاب حق از نا حق نیست)زبان ادبیات ویژه ای بکار ببرند. این تفاوت در تورکی آذربایجانی اغلب با آفرینش داستانهای : حماسی ، عشقی ومذهبی از نوع مذهب خودی و  نوشتن وترجمه کتاب آسمانی به تورکی آذربایجانی هویت   خود را اثبات کرده است. یکی از مشهورترین گنجینه ادبی تورکی آذربایجانی که شاید اولین اثر نیزدر زمینه فرهنگ وادبیات تورکی آذربایجانی  باشد ، همانا کتاب ده ده  قورقود است . در آذربایجان امروزی ما چندین مکان مقدس بنام دده قورقود ( باباگورگور) هنوز هم از قداست باشکوهی برخوردار است. مانند : “بابا گورگور اوجاغی ” در سی کیلو متری سراسکند در مرکزهئشدری در نزدیک ده ملاجیق ونظر کهریزی1 ازدیگرسندهای معتبرتورکی آذربایجانی ، ترجمه های تورکی آذربایجانی  قرآن مجید میباشد که یکی از آنها ترجمه ای 2500 کلمه ای است که توسط محمد حاج دولتشاه در شیرازمرکز امروزی زبان فارسی نوشته شده است .  نوشته شده است .این مصحف تورکی به شماره 73 ت در موزه آثار تورک استانبول نگهداری میشود. این قران تورکی به سال 734 هجری در زمان حکومت ابوسعید بهادرخان بن اولوجایتو (716-736 هجری ) میباشد .2

گرچه آثار بجا مانده ازآن تاریخ شکل اصلی زبان تورکی آذربایجانی را تشکیل شده بود ولی تا قرن دهم ویازدهم هجری ، همین زبان با قدرت کامل درکل گستره زبان تورکی غربی ادامه داشت . بطوریکه شاعران مطرح آن روزگار دیوانهای خود را اغلب برسه مرکز دولتی وادبی آن روزگار اهدا میکردند .  و در هرسه حوزه همان دیوانها قابل فهم وخواندن بود . به عبارتی دیوان محمد فضولی، زبان واحد و رایج کل منطقه زبان تورکی غربی بود.

در دوران حکمرانی سلطان حسین بئی قره ، با کومک وزیر با تدبیرش امیرعلیشیر نوایی ، زبان تورکی جغتایی رشدو نفوذ این ادبیات را در منطقه فراهم ساخت. بطوریکه پس از آن تاریخ شاهد ورود و نفوذ کلمه های تورکی در ادبیات زبان فارسی هستیم . با خیزش مکتب ادبی هرات در آن دوره ، افول زبان فارسی شروع و رفته رفته زبان شعری فارسی به یک فطرت دچار شد که پس ازآن زبان فارسی از دوران طلا یی خود فاصله گرفت . و گسلی در آن بوجود آمد که حتی ابداع سبک شعی هندی هم نتوانست آنرا نجات داده ، خود سبک هندی نیز کم کم به قهقرائی رفت .  زیرا تعداد متکلمان این زبان مشخص بود .  همزمان با  گسترش و استیلای زبان تورکی جغتایی در آن دوره ، شاهد تولد زبان ادبی وشعری در آذربایجان نیز هستیم . نهضت حروفیه با انتخاب مذهب تازه پا گرفته آن دوره و انتخاب آن مذهب برای اداره دولت خود، نخستین قدم های  مذهب شیعه را فراهم ساخت. بخشی ازحرفیه خود را “اهل حق” و “سئرطالب” میخواندند. (وگاهی از طرف دیگران به غلط علی اللاهی و گوران و….خوانده می شدند)

البته شاعرانی مانند حکیم ابوالقاسم نباتی که در اهل حق بودن او شکی نیست میفرماید :

ازلده سئومیشم من بیر شاهی

الله دییر اونا علی آللاهی

هرکیم دئیه اونا آلله کافردیئر

شکاک دیر اودا نباتی تک واللاهی3

حضرت شهریار نیز در این رسا میفرماید :

نه بشر توانمش خواند

نه خدا توانمش گفت

متحیرم چه نامم

شه ملک لا فتا را4

گرچه اهل میگویند علی(ع) خدا نیست ولی از خدا هم جدا نیست.  این مذهب جدید تغییر کلی را هم در شکل ظاهری مردم وهم تغییر جدید در ادبیات را  می خواست . بطوریکه تا آن دوره ظاهرمسلمانان با ریش بلند و نداشتن سبیل مشخص میشد. این تورکان نخستین تغییررا در ظاهر خودیعنی تراشیدن ریش و گذاشتن سبیل راه خودرا از رقبای خود جدا کردند. در آذربایجان برای تمیز این دولت از دولتهای دیگر تورکها ، ادبیات وزبان مخصوصی نزج میگرفت . حروفیه زبان تورکی ویژه خود را زبان مقدس ومذهبی معرفی کرد و شاعران خودرا بنام گویندگان نوعی وحی “کلام ” خدایی قلمداد نمود. اهل حق های دیگر زبانها نیز، از هرزبان دیگری هم که بودند ، زبان تورکی را مقدس دانسته وحتی به خاطر خدمت به مذهب خود ، شعرای “فارس” و”کرد” زبان ، به زبان تورکی رغبت نشان داده به سرودن شعرتورکی پرداخته و دیوان “کلام” بیست وچهارکلام گوی آن دوره را به زبان اصلی در خانقاههای خود میخواندند هم اکنون نیز در خانقاههای “کردها” نام “قوشچو اوغلو” و دیگر کلام گویان تورک به قداست خود باقی است.

با ظهور دولتهای مقتدر “قره قویونلو” و”آق قویونلو” اهمیت زبان و ادبیات تورکی آذربایجانی تکمیل و جای خود را در بین هم جنس های خود باز کرده وحتی پیشی گرفت . در این دوره ما شاهد ترجمه کامل قران به زبان تورکی آذربایجانی هستیم . قره یوسوف بانی حکومت قره قویونلو خود با صدای رسا قرآن را به زبان تورکی میخواند.

یوسف صدیق  شاه کامران   خواند قران را به تورکی روان5

جهانشاه حقیقی آن شاه شاعر نامدار دیوانش- که صبغه مذهبی دارد –  نوشت ودر ترویج شیوه خاص امروزی زبان تورکی آذربایجانی گوی سبقت را از دیگرشعرا و  سلطانهای هم نوع خود را ربود و حضرتش پیشقراول شاه شاعران تورکی میباشد که پس از او شاهانی مانند شاه اسماعیل صفوی به زبان تورکی آذربایجانی شعر سروده اند. جهانشاه نخستین شاه شیعه است که “گوی مسجد” را به صورت مسجد شیعه ساخت که درآن مسجد نام خلفای راشدی به چشم نمی خورد و بجای آن اسامی پنج تن آل عبا به چشم میخورد .  همان شاه در راه اندازی مقبره حضرت معصومه در قم همت گماشت. ودر وقفنامه ایکه از آن شاه در دست وراثش در شهر قم هنوزموجود است ، جهانشاه خودرا از نژادتورک دانسته است. 6

در دوره حکومت “آق قویونلو”  ، به دستور “اوزون حسن” کتاب آسمانی در تبریز به زبان تورکی آذربایجانی ترجمه و نوشته  شد که این کتاب مقدس ونفیس وگرانبها هم اکنون در کتابخانه بارگاه حضرت امام رضا(ع) زینت بخش آن مجموعه است. 7

در دربارهای قره قویونلو وآق قویونلو انشکاف زبان وادبیات تورکی آذربایجانی ، به حد اعلای خود رسید . بطوریکه در ایران آن دوره دیگر ادبیات وزبانها ، به گوشه تنهایی خود عادت کرده و بطور منصفانه وطبیعی به تعداد متکلمانش بحساب آمدند. در دوره صفویه زبان تورکی آذربایجانی به اوج قدرت خود نزدیک شد  و تورکی آذربایجانی جای دیگر زبانها را در دربار وحتی مکاتبات دولتی را گرفت . شاه اسماعیل صفوی زبان تورکی آذربایجانی را زبان رسمی کشور ودولت تازه تاسیس صفویه انتخاب نمود. از این تاریخ به بعد دیگر ملت تورک زبان ایران ، مالک دولتی شده بود که زبان ملتش ، زبان دولتش هم بود. کثرت شعرای آذربایجانی در این دوره آن چنان میباشد که در بررسی زبانهای تورکی آن دوره ، زبان تورکی آذربایجانی  درصدر همه زبانها و گویش های تورکی میآمد .

به قدرت میتوان گفت که اگر جنگ خودزنی و برادر کشی چالدیران نبود ، زبان تورکی غربی دیگر به سه بخش تورکی تورکمنی ، تورکی آذربایجانی وتورکی استانبولی  تقسیم نمیشد وهمان زبان تورکی آذربایجانی بجای آن دو زبان نیز بکار گرفته میشد . زیرا در روزگاری که شاه اسماعیل صفوی به زبان مادری خود تورکی آذربایجانی شعر میسرود و فرمان صادر میکرد ، شاه سلیم عثمانی ، در دربار خود به زبان فارسی شعر میگفت و ای بسا  در تمسخر شاه اسماعیل صفوی بخاطر انتخاب زبان شعری ودرباریش داستان سرایی میکرد . در آندوره همه فرمانها و قراردادهای بین دولتهای دیگر به زبان تورکی آذربایجانی نوشته میشد .با تبعیت از شاه اسماعیل دیگر شاهان صفویه کماکان به بدعتی که شاه اسماعیل گذاشته بود وفادار ماندند. در اثبات این ادعا  محقق بزرک تورک “سلیم رفیق رفی اوغلو” متن فرمان تورکی متعلق به شاه اسماعیل را آورده است . همچنین محقق مجاری ” فکته لایوش” در کتابی که از شاهان صفویه آورده ، اشاره به دو فرمان تورکی  را نموده است . در کتابیکه از پروفسور فکته لایوش باقی مانده معلوم میشود که زبان متداول در دربار شاه صفی(1628-1642)  تورکی بوده وشاه صفی این نامه را به امپراطور مجارستان “فردیناند دوم” نوشته  و سلطان حسین صفوی(1694-1642) این نامه را به  حاکم ساکوسونا “فردریخ آگوستا ” فرستاده بود که خوشبختانه چون این نامه ها در ایران نبود از گزند حوادث ناگوار سالم مانده است . بنا بر این شاه حسین صفوی در دربار خود در مرکز آن روزی ایران  یعنی اصفهان به تورکی  سخن گفته وبه تورکی مینوشته است. محقق آذربایجانی پروفسور “عزیزآقا محمدزاده” در کتاب خود سند یک نامه از شاه طهماسب را آورده است . که به تورکی نوشته است . در کتاب “منشات” که نویسنده ومحقق نامی آذربایجان ” علی مصطفی چلبی” نوشته  به انبوهی از نامه های رسمی ودولتی واداری مربوط به دوره صفوی برمیخوریم که در آن کتاب جمع آوری شده است  این اسناد مبین آن است که از قرن ششم  تا قرن سیزدهم  موقعیت زبان تورکی آذربایجانی خیلی برجسته بوده است  ودر این قرون زبان وادبیات تورکی آذربایجانی ، زبان رسمی ودولتی آن عصر ها بوده  ورفته رفته اصطلاحات تورکی آذربایجانی بصورت بین الخلقی این منطقه تبدیل شده بود به صورتیکه امروزه نیز همان لغات واصطلاحات جزو کلمات کلیدی در کل نجد ایران میباشد .  واژه هایی همچون : جارچی ، چاپار، کشیک، قوشون، چریک، سنگر، سورون، یاراق، ساسلی، آیاق چی، آغا ، خانم، آلتون، قیزیل ، آنالیق ، آتالیق، یایلاق، قیشلاق ، دارغا، آران ، اون باشی ، یوزباشی، توپچی، تفنگچی ، بیگلربیگی، باسماچی ، قاپیچی ، فراش، قوشچوو… سایر اصطلاحات تورکی آذربایجانی متداول در نجد ایران امروزی اغلب در اثرقدرت لایزال فرهنگ وادبیات زبان تورکی آذربایجانی دولتهای به پا خاسته آن دوره میباشد که از اینطریق برجستگی و تمایز خودرا در بین دیگر زبانهای تورکی غربی نمایان ساخته اند. درخت تناور امروزی زبان وادبیات تورکی آذربایجانی که در گستره جغرافیایی کل ایران حداقل نصف جمعیت را به خود اختصاص داده است ، بر روی آن تنه تنومند ایجاد شده است که از قرن  ششم ، هفتم وهشتم ه. ق.  به این طرف از زبان تورکی غربی مشتق شده است که کماکان این زبان ، قابل فهم ودرک به زبانهای تورکی استانبولی و تورکی تورکمنی میباشد. متاسفانه حکومت رژیم پهلوی تا به امروز آنچه که نژاد پرستان به کمک مستشاران امریکایی، انگلیسی  وکلا غرب میدانستند در سرکوب زبان تورکی آذربایجانی بکار بردند وتا حدودی در تخریب این زبان موفق بوده اند .


1- محلی است در منطقه هئشدری آذربایجان. نزدیک دهات آشایش، تیلیم خان ، ملاجیق ولکلرکه مکانی است مقدس بنام ” باباگورگوراوجاقی” ( دده گورگود  )

2- گذری برتاریخ ترجمه و تفسیرهای تورکی قآن مجید نوشته مهدی الهیاری  ترجمان وحی سال شانزدهم شماره اول بهاروتابستان 1391شماره پیا پی 31

3- دیوان نباتی چاپ تبریز  به کوشش دکتر صدیق

4- دیوان فارسی استاد شهریار ، شعر علی ای همای رحمت

5- گذری برتاریخ ترجمه و تفسیرهای تورکی قرآن مجید نوشته دکترمهدی الهیاری تبریزی

6- نقدی برمقاله دیوان جهانشاه حقیقی دایره المعارف اسلامی زیرنظرکاظم بجنوردی. نوشته : مهدی تبریزی

7- مقدمه ترجمه تورکی قرآن مجید نوشته دکتر میزه اسماعیل دوزال لی از سری انتشارات ترجمان وحی


  • [ ]

  • دریافت کد فیدخوان