یادداشت در روز نامه شرق در مورد فیتیله
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیمتن کامل یادداشت اصغر زارع کهنمویی در روزنامه شرق در مورد برنامه فیتیله
فیتیله برنامهای موفق، پربیینده و موثر است و بیش از هر آموزشگاه و سیستم آموزشی دیگری، در شکلگیری ذهنیت و تفکر کودکان ما نقش ایفا کرده است. مهمترین افتخار این برنامه بسیار موفق، کملغزش و کمخطا بودن آن است. در واقع، فیتیله یکی از حرفهایترین برنامههای تلویزیون است. آمار بینندهها و جوایز ملی و بینالمللی متعدد نشان میدهد که این برنامه در سطح استاندارد جهانی ساخته میشود.
حالا سوال مهم این است، چه اتفاقی افتاده که برنامهای حرفهای، معتبر، موثر و پربیننده، در خطایی بسیار فاحش، ده دقیقه تمام، به تحقیر و تمسخر میلیونها هموطن ترک ایرانی میپردازد و مسوولان و مدیران پخش هم، بدون کوچکترین تامل، این صحنه خشونت آمیز را روی آنتن میفرستند؟ چرا باید در کمخطاترین برنامه صدا و سیما، به بچههای ایران زمین آموزش بدهند که ترکها با فرچه دستشویی، دهان خود را مسواک میزنند؟ چرا باید پدر کودکِ ترک، انسانی نفهم، بی شعور، کودن و احمق بازنمایی شود؟ چرا میگویید، کودک ترک فرق فرچه دستشویی و مسواک را نمیداند؟
آن ده دقیقه ابلیسی، تنها یک اهانت در برنامهای نمایشی نیست، رمز شب تراژدی تحقیر است. کودکان ترکی که عموهای فیتیلهای این گونه تخریب و تحقیرشان میکنند، فردا در این جامعه مرتب توسط هموطنان خود یعنی همان کودکان و مخاطبان امروز فیتیلهای تحقیر خواهند شد چراکه آنان از عموهای مهربان و راستگوی فتیلیهای آموختهاند، هرکسی با آن لهجه صحبت کند، هالو و نفهم است.
اما مقصر کیست؟ مقصر اصلی، هرگز تهیه کننده، کارگردان، مسوول و جانشین بخش، ناظران مدیران مرتبط نیست، مقصر اصلی تفکر نژاد پرستانهای است که یک قرن پیش، کارگزاران فرهنگی پهلوی به مدد سیاستمداران و شرق شناسان غربی بنیان نهادند و با بنیادگذاری مکتبی غیر انسانی، ایران را پرآشوب ساختند، مکتبی که ایران را مساوی فارس میخواند و غیر فارسها را دیگریهایی میداند که باید به خودی تبدیل شوند. اندیشه نژاد پرسانهای که با آیین نامههای غیر انسانی و صریح، تلاش کرد، ترکها را به فارس تبدیل کند و ایران را یکدست سازد. خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام نژاد پرست پهلوی رفت و نتوانست رویای نابودی غیر فارسها را نظارهگر باشد. اکنون پهلوی رفته است و پهلویسم نیز پایان یافته اما اندیشه نابخردانه کنشگران فرهنگی عصر پهلوی، در بخش کوچکی از نهاد اندیشگی باقی مانده؛ اقلیت پر سر و صدایی که به صراحت به تبلیغ اندیشه پهلویسم میپردازند. نشانههای ترویج پهلوی و این تلاشهای غیر اسلامی و ضد انقلابی اینقدر پررنگ هست که شخصیت طراز اول نظام مرتب در باره آن هشدار میدهند. آخرین هشدار مقام معظم رهبری در این باره، بیستم مهر سال جاری بود که اتفاقا در دیدار مدیران سازمان صدا و سیما مطرح کردند.
با وجود هشدارهای رهبران و نص صریح قانون اساسی، عدهای قلیل اما پرسر و صدا و صاحب نفوذ، مرتب به تبلیغ اندیشه رضاخانی یعنی در ستیز دائم علیه حقوق بشر و بخصوص علیه زبان و فرهنگ اقوام فعال هستند. برنامه فیتیله اولین و آخرین مورد زنجیره اهانت و تحقیر نیست. فیتیله یک فقره از اهانتهای زنجیرهای است که بهنامهای دروغین و البته با عذرهای بدتر از گناه، تداوم دارند. زمانی در نظرسنجی آکادمیک، زمانی در روزنامه دولتی، روزی در مجله روشن فکری و اکنون در برنامه کودک فیتیله. البته هیچ یک از اینها مقصر اصلی نیستند. مهمترین دلیل فاجعه، ترویج اندیشه پهلویسم است.
اما چه باید کرد؟ آیا باید مرتب شاهد اهانتهای کلاسیک، عریان و سخیف علیه اقوام بخصوص ترک ها باشیم و برایش هزینه بپردازیم؟ آیا نباید آب گلآلود و مسموم را از سرچشمه بخشکانیم؟ آیا اخراج یک کارمند و یا صدور بیانیه عذرخواهی کافی است؟ تا کی باید جامعه ما شاهد تنشهای حاصل از اهانتهای قومی باشد؟ دو راه بیشتر نداریم، یا بگذاریم مبلغان اندک اندیشه پهلویسم آزادانه به انکار و تحقیر ادامه بدهند که راهی در برابر اندیشه اسلام و انقلاب است یا اینکه رویکرد اسلامی را در پیش بگیریم و با اتکا به مبانی آزادی فرهنگها و زبانها در اسلام، حقوق بشر و قانون اساسی، به سیاست تکریم واقعی قومیتها روی آوریم. حقوق زبانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان را محقق کنیم و با وضع قوانین مشخص، از هرگونه تبعیض، تحقیر، انکار و... جلوگیری کنیم. باید برای مقابله و جلوگیری با فجایع آینده، احکام قضایی بسیار سنگین علیه تمام کسانی صادر شود که اقوام را تحقیر میکنند، فرهنگ و زبان آنها را انکار میکنند و با اهانتها و تهمتهای رنگارنگ علیه نخبگان فرهنگی و مدافعان زبان و فرهنگ اقوام، مشغول نفرتپراکنی و بحرانسازی هستند. باید کاری کرد که تحقیر و تمسخر اقوام، امر عادی تلقی نشود و کسی نتواند جرات ارتکاب این خطا را داشته باشد.