charehjale

وبلاگ-کد لوگو و بنر
نقشه سرزمین های ترک - نقشه ایران turkic People in iran- Iran _ Ethnic_ Map

نقشه سرزمین های ترک - نقشه ایران turkic People in iran- Iran _ Ethnic_ Map

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی

   نقشه سرزمین های ترک  - نقشه ایران    turkic People in iran- Iran _ Ethnic_ Map


جـمعـیـت واقـعـی تـبـریـز

 جـمعـیـت واقـعـی تـبـریـز  

   2124960 نفر   یا   2309330  نفر   حتی    2566415  نفر   

از وبلاگ :http://turkshiiri.blogfa.com/

 با سند و مدرک می توان براحتی گفت که جمعیت تبریز میانگین2150000 نفر  و 2570000 نفر می باشد .  

درمقاله ی بعدی بطور دقیق بررسی خواهم نمود و تقلب سازمان آمار ایران را به شما نشان خواهم داد خودتان قضاوت کنید شیراز با 90000 هزار خانوار کمتر از تبریز جمعیتی بیشتر از تبریز دارد . بقیه افشاگری ها در مقاله بعدی ... 

دوستان در آمار سال 90  جمعیت تبریز حدود 1500000 نفر اعلام شده که با حومه یعنی جمعیت شهرستان تبریز حدود 1750000 نفر ذکر شده است. 

 میخوام نظریبر آمار سال 85 بیاندازید جمعیت تبریز درسال 85 1400000 نفر می باشد که در 5 سال حدود 80 هزار نفر رشد داشته اما جمعیت شهرهای مثل مشهد رشد 400 هزار نفری - اصفهان رشد 250 هزار نفری - کرج رشد 250 هزار نفری - شیراز رشد بالای 200 هزار نفری داشته است اما چرا جمعیت تبریز رشد 80 - 90 هزار نفری داشته است به نظر شما با عقل جور در میاد که شهر شیرازی که درسال 85 حدود 200 هزار نفر از تبریز جمعیتش کمتر بوده درسال 90 فقط 40 هزار نفرجمعیتش کمتر باشه مگر همه شهرهایی که ذکر شد رشد و پیشرفت میکنند ولو تبریز یکجا وایساده وحدالقل رشدش لاک پشتی بوده تبریز در سال 1355 جمعیت 1 میلیون نفری داشته اکنون بعد از گذشت 35 سال 500 هزار نفر جمعیتش زیاد میشه اما جمعیت اما شهر شیراز که کمتر از 500 هزار نفر جمعیت داشته رشد ش بالای 1 میلیون است  نقطهجالبتر اینکه در آمار 90 تعداد خانوار شهرستان شیراز برابر است با 481473 خانوار  که جمعیتش 1700000 علام شده است و شهر ستان تبریز با 513283 جمعیتش 1700000 اعلام شده است شهر شیراز از تبریز حدود 95000 خانوار کمتر است چطور می شود که جمعیت شیراز با 95000 خانواده کمتر نسبت به تبریز جمعیتش حتی در امار 90 حدود 10 هزار نفری هم بیشتر از تبریز است .  

بنا به امار خانواری که سازمان ممتقلب آمار ایران داده تبریز درسال 90 513283  خانوار دارد که جمعیتش شده 1700000 نفر و شیراز با 418473 جمعیتش شده 1710000 نفر که هر خانواده شیرازی 4.1 نفر حساب شده - اگر هر خانواده ی تبریزی را 4.1 حساب کنیم جمعیتش برابر است با 2124960 نفر که جمعیت هر خانواده تبریزی حدالقل 4.5 الی 5 نفر می باشد که با 4.5 نفر می شود 2309330 نفر  وبا ائتساب خانواده ی 5 نفری که حتی به نظر من بیشتر از 5 نفر می باشد جمعیت تبریز برابر است با 2566415 نفر حالا خودتان قضاوت کنید  

جمعیت واقعی تبریز حداقل حداقل 2600000 نفر در سال 90 می باشد که بنا به مقایسه شهرهای تبریز -مشهد - اصفهان - شیراز - مشهدی که وسعتش حدالقل برابر  با تبریز است جمعیتش حدود 3میلیون نفر میباشد . به نظر من جمعیت شهرهای ایران واقعی نوشته شده اند بجز شهرهای تبریز و شیراز البته من چون درگیر این مسئله بودم که چطور میشود شیرازی که سال 85 حدود 200 هزار نفر کمتر از تبریز جمعیت داشته سال 90 حتی 10 هزارنفر هم بیشتر جمعیت داشته باشد  

لطفا قبل از خواندن مقاله دو تصویر زیر را مقایسه کنید http://tabrizemodern.persiangig.com/ark/2.jpg http://tabrizemodern.persiangig.com/ark/1.jpg تصویر اول مربوط به تصویر ماهواره ای مشهد با شهر های اطراف همچون طرقبه و تصویر دوم مربوط به تصویر ماهواره ای تبریز با شهرهای اطراف همچون سردرود است و با یک نگاه ساده کاملا معلوم میشود که محدوده شهری تبریز نه تنها از مشهد کوچکتر نیست بلکه شاید بزرگتر هم باشد. و یا حتی اصفهانی که اندکی بزرگتر از این دو شهر است. ولی با این تفاوت که مشهد و اصفهان به خاطر محدودیت طبقاتی در ساخت و ساز توسعه عمودی پیدا نکرده و یا کمتر مجال توسعه عمودی یافته اند و این در حالی است که تبریز بعد از تهران بیشترین توسعه عمودی را برای خود ثبت کرده است. اما هدف از این مقیاس ها و اندازه گیری ها چیست. همان طور که شاید مستحضر باشید امروز آمار جمعیتی شهرهای ایران با توجه به سرشماری سال 90 اعلام گردید که در آن مشهد با نزدیک به سه میلیون نفر جمعیت دومین شهر پر جمعیت و اصفهان با بیش از 2 و نیم میلیون بعد از تهران و مشهد و کرج به عنوان چهارمین شهر پر جمعیت کشور شناخته شدند و تبریز نیز با 1.5 میلیون نفر رتبه بعدی را اذعان خود کرد. حال سوال اساسی اینجاست که چگونه در شهری که از غرب تا شرق آن مردم در مجتمع های مسکونی با تعداد طبقات بالای 15 و تا 33 طبقه زندگی میکنند و در هر کوی و برزنی حداقل ساختمانی 7 طبقه سر برافراشته جمعیت نصف شهری است که در آن محدودیت ساخت و ساز بیش از دو طبقه از سوی یونسکو اعمال گردیده است؟ گرچه مساحت شهرها از نظر سطح نقشه برابر است؟ چگونه شیرازی که در نقشه از تبریز کوچک تر است و تا کنون حتی برج مسکونی بالای 10 طبقه نزده جمعیتش با تبریز تقریبا برابر است ولو 50 هزار نفر کمتر؟ در کشوری که بودجه آن با توجه به جمعیت شهرها تقسیم میشود کمتر از حد واقعی آمار را گفتن چه معنا دارد؟ در شهری که بعد از تهران دومین بلند مرتبه ساز کشور است و تمام برج هایش نیز ساکن دارند با کدام مبنایی جمعیت اش نصف شهری است با محدودیت ساخت و ساز؟ در شهری که بیشترین تعداد اتوبوس های درون شهری را دارد فلذا شهردارش اعلام میکند تعداد اتوبوس ها اصلا پاسخگو نیاز مردم نیست جمعیتش از شهرای دیگر کمتر است؟ در شهری که 400 خودرو پلاک گذاری شده دارد یعنی با بعد جمعیتی 4 نفر 1600 نفر صاحب خودرو هستند و عده زیادی پیاده جمعیت 1500 نفر است؟ و سوال اصلی اینکه چرا در این آمار کمترین جمعیت را اقوام و قومیت ها به خود اختصاص داده اند؟


عشایر ترک نژاد اردبیل - مغان - مشکین شهر - آستارا - طایفه ی الارلو

                 طایفه ی الارلو  
                                           از وبلاگ :http://khotbehsara.mihanblog.com/page/15
 
طایفه ی الارلو: این طایفه در جنگ زمان فتحعلی شاه قاجار و در پی جنگ ایران و روس از روسیه وارد خاک ایران شدند و نیمی از اقوام خویش در ان زمان در روسیه باقی ماندند طایفه ی الارلو جزو قدرتمندترین و جنگجوترین طوایف شاهسون محسوب میشود که فواید زیادی به کشور و مردم ایران انجام داده. محمدقلی خان الارلو :
از مشاهیر بزرگ و عشایر دشت مغان و اردبیل است که در دوره ی ناصرالدین شاه قاجار به خاطر ازاد اندیشی و مخالفت با استبداد دستگیر و زندانی شد او در پیدایش نهضت مشروطه خواهی با برقراری ارتباط نزدیک با میرزا علی اکبر اقا مجتهد اردبیلی و سایر ازادیخواهان اردبیل به حمایت از ان نهضت برخاست و با لقب سیف الملک یا سیف الوله از سوی انجمن ولایتی اردبیل به عنوان حکمران ان شهر منصوب شد و به پشتگرمی قدرت و نفوذ ایلی خود به ازادیخواهان کمک کرد.
زندانی شدن محمدقلی خان الارلو در ذوره ی ناصرالدین شاه قاجار و اشنایی وی با ستارخان :
معمرین بر این باورند که محمدقلی خان الارلو به واسطه ی ارتباط نزدیک با سادات و خوانین نمین در جریان حوادث و اتفاقات دنیای ان روز و فعالیت های بیدارگری روشنفکران ایرانی قرار میگرفت و از این جهت در میان عشایر اوجارود و طالش از افراد ازاد اندیش به شمار میرفت .

به خاطر همین فعالیت ها در سال 1304 ق دستگیر و در زندان  نارین قلعه ی اردبیل محبوس شد در همین زندان با ستارخان که که در سنین نوجوانی به دستور ولیعهد مظفرالدین شاه (مظفرالدین میرزا) زندانی شده بود. اشنا شده و با همدستی هاشم خان قوجه بیگلو او را از زندان فراری و در میان  طایفه ی خودشان پناه داد.

شهادت محمد قلی خان الارلو به دست روس ها:
محمد قلی خان الارلو در زندان قرون وسطایی یپرم خان ارمنی محبوس و به دلایل واهی از ایل و تبارخود وی را جدا کرده بودند.

اما محمد قلی خان الارلو هم کسی نبود که بپوسد وی با برنامه ریزی های زیرکانه در اواخر سال 1330 ق از زندان گریخت و از راه رشت عازم اردبیل شد. اما روس ها او را در استارا ذستگیر کرده و به دست حکمران اردبیل دادند و به طرز فجیه و ناجوانمردانه و غیر انسانی و با وحشیگری تمام وی را به دار اویختند.

بدین ترتیب بزرگمردی دیگر از نهضت شاهسون های مغان و سرکرده ای کاردان و صالح و نیک اندیش  شهد شهادت را چشید و قربانی توطئه ی روس ها و حکمرانان دولت مشروطه ایران شد.

نجفقلی خان الارلو :
نجفقلی خان الارلو پسر ارشد محمد قلی خان الارلو بود. وی فردی بود شجاع و نترس و غیور و وارث عزت و افتخار خاندان خود در مبارزه با بیگانگان وفردی رعیت پرور و مردمدار و با غیرت بود. که در میان عشایر شاهسون مظهر غیرت و مردانگی و دلاوری بود. و اوج قدرت طایفه ی الارلو را در زمان نجفقلی خان میتوان دید که به راستی این طایفه را به امپراطوری قدرتمند تبدیل کرده بود.

در میان بزرگان و سرکردگان و بیگ زادگان طایفه ی الارلو نجفقلی خان جنگجوترین وشجاع ترین انها بود.

مردانگی و بزرگمردی نجفقلی خان بطوری زبانزد مردم عشایر قرار گرفته است که نویسندگان و هنرمندان متبحر با مطالعه و مدافعه در ابعاد مختلف زندگانی این جوانمرد عشایر سیمای واقعی او را در قالب داستان و رمان و فیلم سازی به تصویر کشیده نسل اینده را با صفات بارز وی اشنا سازند.

نجفقلی خان الارلو مردانگی و ازاد اندیشی را از پدر خویش یاد گرفت نجفقلی خان الارلو در دوره ی نوجوانی با حضور در میادین جنگ با اشغالگران روسی در مناطق اوجارود و مغان روحیه ی سلحشوری و جنگ اوری را در خود تحکیم بخشید.

درگیری های ایلی و طایفه ای و حضور و جنگ با اشغالگران روسی نجفقلی خان الارلو را با تجربه تر و ابدیده تر ساخت و ایشان را در برابر مشکلات واکسینه کرد.

در دهه ی 1330 ق بعد از شهادت پدرش محمد قلی خان الارلو به دست نیروهای اشغالگر روسی در اردبیل جانشین پدر شد و افتخار افرین تر نسبت به پدر خویش بود و جنگجویی و نترس بودن وی هنوز هم زبانزد مردم و طوایف شاهسون میباشد.

نجفقلی خان الارلو به مدت 10 سال با هماهنگی و همفکری میرزا علی اکبر اقا خدمات شایان و پر افتخار و از یاد نرفتنی به دولت و ملت ایران انجام داد.

جنگ و مبارزه ی نجفقلی خان الارلو با اشغالگران روسی :
از سال 1330 ق تا سال 1334 ق نجفقلی خان علاوه بر سرپرستی و ریاست بر طایفه ی خویش ریاست و فرماندهی و سرکردگی سایر طوایف متحد طایفه ی الارلو را نیز بر عهده داشت و دوشادوش دیگر فرماندهان با کفایت عشایر از جمله بهرام خان قوجه بیگلو و جواد خان امیر تومان حاج خواجه لو و حاتم خان گیگلو با دشمنان اشغالگر جنگیده و افتخارات دیگری بر صفحات زرین تاریخ مبارزه ی طایفه ی الارلو و تاریخ شاهسون افزود.
جنگ نجفقلی خان با بلشویک ها و نفوذ کمونیسم به اذربایجان :
نجفقلی خان را به عنوان پرچمداری شجاع و نترس در تاریخ مبارزه با نفوذ کمونیسم و سوسیالیسم در اذربایجان ایران میتوان معرفی کرد.

در این جنگ ها اوازه و شهرت نجفقلی خان به اوج و محبوبیت خویش رسید بطوری که او در بین قهرمانان حماسه ساز عشایر در مبارزه با بیگانگان قرار گرفت و افتخار افرین بود.

نجفقلی خان الارلو به همراه عموزاده اش غلام خان الارلو نقش رهبری و فرماندهی سواران جنگجوی عشایر را بر عهده داشته و با فنون و تاکتیک های حرفه ای فرماندهان روسی و بلشویک ها را غافلگیر کرده و در قلمرو ایران و اراضی اشغالی روس ها انها را تار و مار کرد.

نجفقلی خان علاوه بر مبارزه با نفوذ کمونیسم و عناصر بلشویکی در  ایران با فعالیت های سوسیال دموکرات های اردبیل نیز به مخالفت برخاست و با همفکری میرزا علی اکبر اقا در مقابله با تحرکات انان نقش اصلی را ایفا کرد و به عنوان پتانسیل دهنده ی این اقدامات در مقابله با تحرکات کمونیست های اردبیل بود.

رعیت پروری و مردمداری نجفقلی خان الارلو :

نجفقلی خان هم در میان مردم شهر اردبیل و هم در میان طوایف و عشایر دشت مغان و اردبیل از حسن شهرت و مردانگی برخوردار بود. همه او را انسانی شایسته و غیرتمند و مردمدار می دانستند .

او چندین بار مردم اردبیل را از بلایای مختلف از جمله تهاجم کمونیست ها ار طریق گیلان و استارا و ایام قحطی خشکسالی سال های 1335 ق و ... نجات داده بود . نجفقلی خان همیشه با رعیت با عطوفت و مهربانی برخورد میکرد .

در دوره ی وی هیچ کس حق ظلم و ستم و بی احترامی و جرات تعدی به رعیت را نداشت و با کوچکترین شکوه و ناله ی رعایا از بیگ زادگان  مجازات و تنبیهات سخت در انتظار متجاوزان به حقوق و ناموس رعیت بود.


  • [ ]

  • دریافت کد فیدخوان