ترجمه های قرآن به زبان ترکی
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیترجمه های قرآن به زبان ترکی
نوشته شده توسط : م- کریمی
قرآن کتاب مقدس و آسمانی مسلمانان تقریباً نزد تمام ادیان به خصوص مسلمانان از احترام بالایی برخوردار است و تمام مللی که اسلام آورده اند به دیده ی تقدس بدین کتاب نگریسته اند. همچنین برای درک و فهم قرآن تلاش هایی صورت گرفته و به زبان خودشان ترجمه کرده اند تا عامه ی مردم توان استفاده از آن را داشته باشند. در این میان اشاره به ترجمه های انجام گرفته به زبان ترکی هدف این مقاله است که امیدوارم بتوانم در صفحاتی محدود اشاراتی مفید به این امر داشته باشم.
آمارها نشان می دهد که زبان ترکی در ترجمه ی قرآن، گوی سبقت را از دیگر زبانها ربوده است. دکتر حداد عادل در مقاله ای در نشریه ی ترجمان وحی اظهار فرموده اند که از قرن چهارم هجری تا کنون( 1433هجری) بیش از 170 ترجمه ی فارسی چاپ شده از قرآن کریم انجام پذیرفته است-1- [1]. جالب آنکه همان منبع، تعداد ترجمه های ترکی قرآن را بالغ بر 1600 عنوان معرفی میکند. 1-[2] و نشان میدهد که این زبان در توجه و احترام به کتاب دینی خود چیزی کم نگذاشته است و هنوز راه باز است و جاده دراز.
تاریخ گواهی میدهد که ترکان از نخستین اقوامی هستند که با ظهور اسلام و در نخستین تماسهایشان با مسلمانان، اسلام آوردند و آداب و رسوم اسلامی را پذیرفتند. دلیل این پذیرش آسان اسلام توسط ترکان، با توجیهات مختلفی روبرو بوده است که بیشتر محققان به نزدیکی تنگری ترکان به الله اسلام مورد تائید قرار گرفته است. زیرا ترکان هرگز بت پرست نبوده اند و در مناطقی که ترکان زیسته اند هیچ معبدی یافت نشده است. آنان به گؤگ تانری معقد بودند که از بالای آسمانها ناظر بر اعمال انسانها و دیگر موجودات است. این تانری بصورت کاملا دینی و متکامل در الله اسلام تبلور یافته و لذا معاد و نبوت و جهاد انگیزه های بیشتری را در ترکان آفریده و این اصول در آن کامل تر و زیباتر تبیین گشته است. ترکان با ظهور این دین تازه، با عشق و دلبستگی تمام بدان روی آورده و ایمان آوردند. با توجه به شجاعت و دلاوری ذاتی خود بزودی به لشکریان جهادی اسلام تبدیل شدند و لقب سیف الاسلام گرفتند. همچنین در زمان حیات پیامبر بزرگوار، چادر اعتکاف پیامبر به "قُبّة ترکیّه" موسوم گردید.[1]
ترکان از زمان پیامبر اسلام مورد تکریم قرار گرفتند و ترکان نیز در قبال احترام و عزتی که بدانان ارزانی شد با جان و دل به اسلام روی آوردند. در روایت و احادیث از شرفیابی بزرگان ترکی به حضور پیامبر گرامی و تشرّف به اسلام سخنها رفته است. در کتاب دده قورقود از رفتن دده قورقود به همراه قازان خان و تنی چند از سرکردگان ترک به نزد پیامبر سخن رفته است. دده قورقود با اکرام پیامبر مواجه شده و بعد از برگشت پیش ترکان به ترویج اسلام پرداخته است.[2] در منابع کهن اسلامی از آشنائی اعراب با ترکان سخن رفته است، از جمله در اشعار شاعران سده ی نخست اسلام از شاعران آذربایجانی تباری سخن رفته است که در عربستان به زندگی کرده و در صف نخست مسلمانان جای گرفته اند و تمام توان یدی و معنوی خود را در خدمت اسلام و مسلمین قرار دادهاند.[3] از بزرگان اسلام همچون عموی گرامی پیامبر(ص) ابوطالب و دیگران مطالبی نقل شده است که در آن از ترکان گؤگ تورک و از عشق آنان نسبت به اسلام سخن رفته است[4]. یادآوری میشود گؤگ تورک نخستین سلسله از امپراتوری ترکان است که در سال 552 میلادی حکومت خود را بنا نهادند و تا اواسط قرن هشتم پابرجا بوده اند. همچنین در کتیبه های اورخون و یئنی سئی هم که در قرن هفتم میلادی نگاشته شده اند از تماس ترکان با اعراب سخن رفته است.
وقتی سخن از ترجمه های قرآن به زبان ترکی سخن میرود باید به سده های نخستین هجرت توجه نمود. هرچند که امروزه ترجمه های سده های چهارم تا هفتم هجری همچنان در دسترس است، اما اشاره به ترجمه های سده های پیشین، دقت و توجه خاصی را می طلبد. محققان غرب نیز به ترجمه های قرآن در سده های نخستین اشاره ها کرده اند[5] که برخی از این ترجمه ها هم اینک در گنجینه ی کتابخانه های مؤسسه ی مطالعات شرقی آکادمی علوم روسیه، کتابخانه ی جان ریلاندز منچستر، کتابخانه ی سلیمانیه ی مسجد حکیم اوغلو علی پاشای استانبول و موزه ی بریتانیا نگهداری میشوند. جالب آنکه در بیشتر این ترجمه ها متن عربی در سطر اصلی نوشته شده و کلمه به کلمه ترجمه ی لغات در زیر کلمات عربی آمده است. اما ترجمه ی کامل از قرآن در سده های ششم و هفتم هجری و بصورت کاملا متن آمده است.
نوشته اند که در زمان سامانیان به دستور منصور ابن نوح سامانی گروهی برای ترجمهی قرآن و بویژه ترجمه تفسیر طبری به زبانهای دیگر تشکیل یافت و حلقه ای از مترجمان در ایران شکل گرفت که در میان آنان، علمایی از ترکان نیز شرکت یافتند و به ترجمه ی قرآن به زبان ترکی همت گماشتند.[6] به اذعان مورخان در میان حلقه ی مترجمان و مفسران این دوره در ایران، مترجمان ترکی نیز حضور داشتهاند. عالمانی چون زکی ولیدی توغان، عبدالقادر اینان و محمد فؤاد کؤپرولو نخستین ترجمه های ترکی را به نیمه ی نخست سده ی پنجم نسبت میدهند. از این ترجمه ها تصاویری را نشان میدهیم.
یکی از منابع اولیه به زبان ترکی که میتوان در ذیل ترجمههای قرآنی نام برد کتاب عظیم قوتادغو بیلیک است. این کتاب که علم سعادت معنی میدهد کتابی سراسر اسلامی و مملو از آیات قرآنی است. در این کتاب بسیاری از آیات قرآنی را به شعر ترجمه و تفسیر کرده است. این کتاب عظیم یکی از شاهکارهای ادب ترکی است که در سال 448 هجری نوشته شده و راقم این سطور این کتاب را در دوجلد به زبان ترکی آذری و فارسی ترجمه کرده است[7]. بیتردید کتاب عظیم قوتادغو بیلیک، یکی از شاهکارهای ادبی جهان و یکی از کهنترین آثار اندیشه ای بشریت به شمار میآید. نویسنده و شاعر بزرگ آن، از اندیشمندان و متفکران دنیای شرق است که با ادیان، فلسفه، حکمت و علوم شرق و دین اسلام به خوبی آشنا بوده و بر فلسفه ی اندیشمندان یونان باستان، چین، هند و ایران نیز تسلط داشته است. یوسف بالاساغونلو - خاص حاجب، آفرینندهی این شاهکار بیمانند در هزار سال پیش از این، شرایط و روحیات حکومتگران و سلاطین را به زیبایی تمام از زوایای مختلف آن مورد بحث و بررسی قرار داده و اصول حکومت را تدوین کرده است و به خاطر همین اندیشه های تابناکش، از طرف خاقان ترکان – قاراخانیان به عنوان وزیر مشاور یا خاص حاجب برگزیده شده است و لقب "خاص حاجب" بدو داده شده است. قوتادغو بیلیک، کتاب بزرگی است که در 6654 بیت در وزن "فعولن فعولن فعولن فعول" سروده شده و هرچند که به صورت داستانی بلند نوشته شده است از دیدگاه ادبی و صنایع ادبی، سیاست و اصول آن، همچنین اخلاق، فلسفه، حکمت و غیره نیز ارزشمند و قابل تقدیر است.
کتاب ارزشمند "قوتادغو بیلیک" توسط یوسف بالاساغونلو – خاص حاجب به رشته ی تحریر در آمده و "نخستین اثر اسلامی ترکان" به شمار میآید. قوتادغو بیلیک کتابی است حکمتآمیز و سرشار از علم و معرفت در باب کشورداری، سیاستنامه، نمایشی از آرمانشهر، فلسفه، علم و در نهایت رمانی آموزشی است که همچنان ارزشمند و گرانسنگ است. این کتاب برای خاقانها نگاشته شده و بیلیکه ایی را ارائه میدهد که رموز دانش، فلسفه، اخلاق و قوانین اجتماعی است که گنجینه ای زوال ناپذیر از ترکان به دنیای بشریت به شمار میآید.
آنچه در قوتادغو بیلیک آمده است علاوه بر اخلاق، حکمت، فلسفه، از علوم ریاضی، طب و نجوم نیز بحث به میان آمده است. قوتادغو بیلیک به عنوان کتاب اخلاق مطرح است. یکی از خصوصیات این کتاب، اینست که به عنوان پندنامه، اندرزنامه و کتاب نصیحت میتوان از آن نام برد. میدانیم که اکثر ترکان در سده دهم میلادی اسلام را پذیرفته و سرداران خلفا از مصر تا چین از ترکان بودهاند. پیش از آن، دین ترکان بودائی، مانی، مسیحیت و شمنیزم بوده است. آنان به گؤگ تانری باور داشتند. اعتقادشان بر این بود که تانری از بالای آسمان ناظر بر رفتار و کردار انسانهاست. شمنها نیز برای دستیابی به تانری از پلکان معنوی شمن بالا میرفتند[8]. اما چون اسلام را پذیرفتند الله را مانند تانری یافتند. بطوری که نام تانری را تا امروز هم حفظ کردهاند. اسلام دین پند و اخلاق است. جالب است که ترکان نامهایی را تا امروز نگه داشتهاند که هرچند در اسلام وجود دارد اما زبان خودشان از بودا و مانی و گؤگتانری حفظ کرده اند مثلا برای نام خدا، تانری، ایدی، بیات و اوقان را هنوز هم استفاده میکنند. پیغمبر را هنوز هم سالاواج و چهار صحابه پیغمبر را دؤرد اش مینامند، در حالی که اقوام و ملل دیگر نام اسلامی و عربی را دارند.
اسامی قهرمانان کتاب مانند اودقورموش، یعنی بیدار شده، اؤیدولموش یعنی حمد و ستایش شده که همان محمد نام حضرت پیغمبر نیز هست. لذا این کتاب پیوندی ناگسستنی با اسلام و فرهنگ غنی ترکان باستان دارد. در هر صفحه ی آن میتوان نقل قولهایی از پیامبر بزرگوار اسلام و آیات قرآن را مشاهده کرد. قوتادغو بیلیک ترجمهی قرآن است به زبان ترکی.
در این کتاب میتوان دنیای اسلام و تصوف را به وضوح تمام دید. تک تک چهره ها، مسلمانانی هستند که رفتارهای اسلامی دارند. اودقورموش چهره شاخصی از قهرمانان این کتاب است که هرچند یک زاهد بودائی نمایانده میشود اما انتقاداتی که از او میشود انتقادات یک مسلمان فقیه است. اؤیدولموش وزیر اعظم خاقان، این زاهد را به رفتارهای اسلامی فرا میخواند. او در نهایت سمبلی از صوفیهای اسلامی میگردد و تصوف را نمایندگی میکند. کشمکشهای بین اؤیدولموش و اودقورموش بیشباهت به چالشهای اهل تصوف در قرن چهارم و پنجم دنیای اسلام نیست. بنابراین میتوان قوتادغو بیلیک را یک اثر متصوفانه دانست. هرچند این دیدگاه جای پژوهش دارد.
قوتادغو بیلیک کتاب دنیای اندیشه و هنر است. بالاساغونلو در جای جای کتاب مینویسد: خردمند باشید، علم بیاموزید، انسان باشید و خود را بالاتر بکشید... واژگان بکار رفته در این کتاب و تاکید نویسنده بر این واژگان مانند خرد، عقل، راه، روشنائی، فنوت، فرهنگ، روح، دانش، و غیره پربیراه نیست. او بسیاری از این واژهها را دقیقا بجا و با تاکید خاص به کار بردهاست. خواستههای والائی هم از این تکرار و تاکید دارد. او خوانندهاش را به تفکر و اندیشیدن در این عرصهها فرامیخواند
این کتاب را پیش از هر چیزی باید کتاب پند و اندرز نامید. آموزش حکمت و اندرز تاریخی کم و بیش 3000 ساله دارد. قوانینی از زمان مصریان، سومریان، اکدیان مانند قوانین حمورابی در 282 ماده از دوران پیش از میلاد باقی ماندهاست که برتر و ارزشمندتر از آنها را میتوان در قوتادغو بیلیک یافت. تردیدی نیست که بالاساغونلو در نگارش این کتاب به این قوانین نظر داشته است. او، از قوانین نوشته شده توسط اندیشوران چینی مانند لائو تسه در 600 سال پیش از میلاد، از بزرگان فلسفهی چین و هند تا بزرگان دین بودا، مانی، زردشت، بحث میکند. او به اندیشمندان ایران همچون زردشت توجه لازم را دارد. پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را تبلیغ میکند. از اَوِستا سخن میراند بطوری که گوئی اوستا اثری از ترکان است!؟ از پیامبرانی چون ایوب و ابراهیم سخن میراند. چون به یونان میرسد از افلاطون، ارسطو و سقراط میگوید و در نهایت از ضزب المثلهای ترکی مثاله ایی را میآورد.
اما سخن آخر، آرمانشهری که خاص حاجب در قوتادغو بیلیک بنا مینهد به مدینه ی فاضله ی اسلام(مدینةالنبی) نظری عمیق دارد. او از مدینه ی پیامبر تا اتوپیای افلاطون نظر انداخته و آرمانشهری بنا نهاده است که سده های بعدی نظامی گنجوی، این شاعر و اندیشمند بزرگ آذربایجان در اقبالنامه اش توجه خاصی به قوتادغو بیلیک داشته است. اندیشه های مطرح شده در این باب در قوتادغو بیلیک را میتوان با نوشته های نویسندگانی چون: مارجوس تولیدیس(106 – 43 ق.م.)، سر توماس مور(1535 – 1478م)، فرانچو رابلاس(1553 – 1495)، جان والنتین(1654 – 1586)، توماسو جان پانلا(1637 – 1568)، سر فرانسیس باکونین(1626 – 1561)، جمز هارنیگتون(1677 – 1611)، گابریل دو فویگنی(1692 – 1630)، برناندو ماندویل(1733 – 1670)، دانیل دوفو(1731 – 1660)، جاناتان سویفت(1745 – 1667)، جان گوتفیلد شتابل(1752 – 1692)، لودویک هولبرگ(1754 – 1684)، برینگتون(م 1753)، ساموئل جانسون(1784 – 1709)، اوئیس سباستین مرسیر(1814 – 1740)، نیکلاس برتون(1806 – 1734)، جان یاکوب ویلهلم هینس(1746-1803 )، فردریش ایوپولد فون استرلبرگ(1819 – 1750)، ساموئی بوتلر(1902 – 1835)، ویلیام موریس(1896 – 1834)، هربرت جرج ویل(1946 – 1866)، تئودور هرتسل(1904 – 1860)، جرج برنارد شاو(1950 – 1856)، کارل چابک(1945 – 1887)، هرمان هسن(1962 – 1877)، فرنتس ورفل(1945 – 1890)، ارنست یونکر(1949 – 1895)و جورج اورل(1950 – 1903) در آثار خود به این مسائل توجه کردهاند و بدان پرداخته اند. نظریات یوسف خاص حاجب جای خاصی در میان این آثار دارد.
دیگر کتاب کهن ترکان و تلاش برای آشنائی اعراب با فرهنگ و تمدن ترکان کتاب بزرگ دیوان لغات التورک است که در سال 451هجری توسط محمود کاشغری نوشته شده و در آن علاوه بر معرفی ترکان به دنیای اسلام، دایره المعارف اسلامی بشمار میآید و آیات بسیاری در آن مورد تفسیر و ترجمه قرار گرفته است. تعداد آیات و سوره های ذکر شده، همچنین ترجمه شده با زبان ترکی می تواند عنوان کتابی مستقل باشد. علاوه بر ترجمه، تلاشهایی برای تفسیر و تبیین موضوعات قرآنی در این کتاب صورت گرفته است. این دایرهالمعارف اسلامی یکی از افتخارات دنیای ترکان به بشریت بشمار میآید. ترجمه هایی از این کتاب به زبان فارسی هم صورت گرفته و در دنیای امروز اثری مشهور میباشد.[9]
اما سومین کتاب در ترجمه ی آیات قرآنی کتاب بزرگ عتبه الحقایق است که مختص قرآن و احادیث و روایات بوده و ادیب احمد ابن محمود یوکناکی در عین ترجمه ی بسیاری از آیات قرآن به تفسیر آن نیز می پردازد. این کتاب در سال 1378 در زنجان توسط راقم این سطور چاپ شده است و دو صفحه از نسخه ی خطی سمرقند چاپ همین نشر در اینحا آورده شده است.[10]این کتاب نیز جزو نخستین ترجمه های قرآن به زبان ترکی بشمار می آید.
خواجه احمد یسوی نیز با نام پیر ترکستان تمام همت و توان خود را در تبلیغ و ترویج اسلام نهاده و دیوان حکمت او در واقع ترجمانی از قرآن است. دیوان حکمت را که بیشتر ادیبان ایران با عنوان ترجمه ی قرآن شناخته اند در سال 545هجری نوشته شده است.[11]
در این میان نمیتوان به جارالله زمخشری مفسر بزرگ قرآن اشاره نکرد. او با نگارش الکشاف در تفسیر قرآن کاری سترگ به انجام رسانده و یکی از شاهکارهای ادبی – مذهبی را بنیاد نهاده است. زمخشری که علاوه بر تفسیر قرآن کتاب بزرگ دیگری با نام مقدمه الادب را نگاشته است که فرهنگ لغات عربی - ترکی میباشد.
ابوالقاسم زمخشری در سال ۴۶۷ هـ.ق در قریهی زمخشر از روستاهای خوارزم چشم به جهان گشود. ادبیات را نزد "منصور ابی مضر" آموخت و نزد "ابونصر اصفهانی" و "ابومنصور حارثی" و "علی بن مظفر نیشابوری" هم درس خواند. زمخشری در فقه، پیرو مذهب حنفی و در اصول و کلام، معتزلی مذهب بود. به سبب اقامت دو سالهاش در خانه خدا و مجاورت مسجدالحرام به لقب جارالله (همسایه خدا) شهرت یافت و تفسیر کشاف را در این ایام نگاشت. وی در بسیاری از علوم زمانه همچون علم دین، تفسیر، اشتقاق، نحو، ادب، حدیث و بیان صاحبنظر و دارای تألیفات گرانبهایی است. وی پس از بازگشت از مکه در سال ۵۳۸ هـ.ق در جرجانیه درگذشت.
تفسیر کشاف را از بزرگترین و دقیقترین متون تفسیر قرآن دانسته و در زمرهی تفاسیر اجتهادی بشمار آوردهاند. دعوت از منکران نبوت برای اثبات اعجاز بودن کتاب آسمانی مسلمانان، در طول تاریخ، تمسک به بلاغت و زیباییهای لفظی و معنایی قرآن و استخراج و اثبات آنها به عنوان یکی از وجوه تمایز و تباین آیات با نمونههای بشری، دستآویز بسیاری از مفسران بوده است. به همین سبب، تفسیر کشاف نیز با نشان دادن این ظرائف معنایی و نکات بلاغی در جهت تحقق اعجاز قرآن، رویکردی زیباشناسانه مییابد و از سوی دیگر به دلیل معتزلی بودن زمخشری و تمایل وی به مباحث کلامی، تفسیرش رویکردی عقلانی دارد. این تفسیر سرشار از شواهد نظم و نثر عربی و مباحث لغوی، کلامی، فقهی، بلاغی و نیز بررسی اختلاف قرائتها و ایراد اقوال مفسران و پاسخ به آنها و نیز طرح سوالات جدید است. به همین خاطر این اثر به عنوان یکی از تفاسیر متقن و مورد اعتماد، در مجامع شیعی و اهل تسنن همواره محل توجه و استقبال بوده است.
یکی از وجوه مهم قرآن و شاخصه معجزه بودن آن عظمت و زیبایی و کمال ادبی و بیانی قرآن کریم است و از این جهت است که در تاریخ تفسیر قرآن در جهان اسلام، مفسران و ادبای فراوانی عمر را بر روشن نمودن زوایای ادبی و زیبایی های بیانی قرآن نهادند و تفسیر ادبی قرآن را پایه گذاری نمودند. مرحوم آیت الله محمد هادی معرفت درباره تفسیر ادبی این اثر انگشت می گذارد و آنرا از شاهکارهای ادبی می شمارد.[12] و اضافه میکند "زمخشری به حق تمام شرایطی را که در تفسیر قرآن کریم لازم بود، احراز کرد و در نهایت در عرصه معارف اسلامی تفسیری را به جای گذاشت که برای همیشه قابل استفاده است. جایگاه علمی این تفسیر تا جایی است که دوست و دشمن به ارزش علمی، زیبایی و حسن تألیف آن اعتراف دارند. از این رو تمام مفسرانی که پس از او تفسیری نوشتهاند، از کشاف بهرهها بردهاند و حتی برخی عبارتهای او را به کار گرفتهاند
مسعود انصاری الکشاف را در 4 جلدبه فارسی ترجمه کرد و در سال 1389 توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. قرآن پژوهان ایرانی همچون بهاءالدین خرمشاهی حجه الاسلام محمدعلی ایازی، موسوی گرمارودی و کامران فانی از جنبه های گوناگون به بررسی کتاب کشاف پرداخته و آنرا مهمترین اثر دوران طلائی علم کلام شمرده اند. جالبتر آنکه این عالم بزرگ در بازگشت به وطن خود مورد استقبال مردم و هموطنان خود قرار گرفت و به خواهش آنان قرآن را با ترجمه ی ترکی به همشهریان خود هدیه داد. این نسخه ی ارزشمند هم اینک موجود است. محققین بزرگی چون اِکمان، بارتولد، ساغول، سیمونف، توغان، اردوغان، ذوالفقار و محمداف بعد از تحقیقات فراوان نسخه ی دست نویس زمخشری را تائید کرده و این ترجمه را یکی از نخستین ترجمه های ترکی دانسته اند که احتمالا حدود سالهای 530هجری نوشته شده است. این نسخه اینک در کتابخانه ی موزه ی آسیایی سن پترزبورگ با شماره 2475/332 نگهداری میشود.[13]
در تاریخ ادبیات ترکی کتاب قصص الانبیا دارای ارزش علیحده ای است. قاضی برهان اوغلو نصرالدین رابغوزی این کتاب را در مناقب پیامبران در سال 710 هجری نوشته است و نسخه های خطی بسیاری از آن در دست است. به دلیل ترجمه های فراوان از آیات و سوره های قرآن و شواهدی که از قرآن آورده است، این اثر را ترجمه ای از قرآن تلقی میکنند.
نسخ های از ترجمه ی ترکی قرآن در کتابخانه ی آستان قدس رضوی موجود است که به سده ی پنجم مربوط میگردد. نسخه ی دیگری از ترجمه ی قرآن به سال 647هجری توسط عبدالقادر بن طاهر بغدادی انجام گرفته است که در آکادمی علوم ازبکستان نگهداری میشود[14]. این نسخه یکی از بهترین ترجمهها بوده و با خطی زیبا نیز استنساخ گشته است. به دستور بهادرخان اولجایتو سلطان ایرانی از ایلخانان ترجمهای در سال 734 هجری در شیراز به ترکی ترجمه شده است که این نسخه در موزه ی آثار ترک و اسلام استانبول نگهداری میشود.[15] نسخه های دیگری از این اثر ارزشمند در کتابخانههای دیگر دنیا موجود است. در خاتمهی این نسخه، سال استنساخ و ترجمه ی آن بطور وضوح حک شده است. استنساخ آن توسط محمدالحاج دولتشاه شیرازی در تاریخ 734 هجری صورت گرفته است. نسخه ی دیگری از ترجمه ی کامل قرآن به تاریخ 764 هجری در کتابخانه ی سلیمانیه با شماره 951 نگهداری میشود.
تعداد ترجمه های انجام گرفته به زبان ترکی در دوران خلفای عثمانی بسیار فراوان است. محققین تعداد ترجمه های انجام گرفته در طول تاریخ از سده ی چهارم تا سده ی اخیر را بالغ بر 1400 مورد ذکر کرده اند. در حالی که در ایران تعداد ترجمه های ترکی آذری بیش از 15 مورد نیست. و این در حالیست که تعداد ترجمههای ترکی قرآن در کشور مصر بالغ بر 90 مورد ذکر شده است.[16]با این وجود از نخستین ترجمه های دولت عثمانی، نسخهای است که به سال 731 هجری با نام سلیمان پاشا کتابت شده است. این ترجمه اینک در گنجینه ی کتابخانه ی دانشکده ی ادبیات زبان ترکی در استانبول نگهداری میشود.[17]نسخه ی دیگری از ترجمه که به سال 826هجری صورت گرفته توسط مصطفی بن محمد بن احمد القونوی است که همراه با تفسیر نیز میباشد. البته تعداد چنین ترجمه هایی در سده های نهم و دهم هجری بسیار اقزون است که از حوصله ی این مقال خارج است. لیستی از این ترجمه ها را میتوان داد.
اما در مورد ترجمه به زبان ترکی آذری جای بحث فراوان است، زیرا تعداد این آثار بیش از 15 مورد نبوده، در عین حال دارای ارزش علمی – ادبی بسیاری میباشد. شاید نخستین ترجمه های رسمی به ترکی آذری از زمان ایلخانان آغاز شده است. البته فراموش نکنیم که عالمانی چون باسکاکف، کنونوف و دیگران زبان ترکی آذربایجانی را قابل فهمترین زبان ترکی دانسته اند که از کاشغر تا استانبول مقرون به فهم است[18]. ترجمهی ترکی آذری قرآن در زمان پادشاهی بهادرخان بن اولجایتو(716 – 736ه) صورت گرفته است. سپس ترجمهی دیگری به ترکی آذری در اواخر سده ی هشتم و اوایل سده ی نهم به دستور امیر قره یوسف سرسلسله ی قره قویونلوها انجام گرفته است که قره یوسف، پدر جهانشاه قره قویونلو است و او خود با تخلص حقیقی دیوان بزرگی به زبان ترکی دارد[19]. ترجمه ی دیگری نیز بدستور اوزون حسن بایندری سرسلسله ی آغ قویونلوها در همین زمان انجام گرفته که نسخه ی خطی آن نیز در آستان قدس رضوی نگهداری میشود. [20]
این نسخه از ترجمه ی ترکی قرآن مربوط به قرن هفتم هجری در آستان قدص رضوی نگهداری میشود
با روی کار آمدن قاراقویونلو و آغ قویونلو استنساخ قرآن و ترجمه ی ترکی این کتاب آسمانی رسمیت بیشتری یافت و دهها نسخه از آن زمان در کتابخانه های مختلف ایران موجود است که نمونه های برجسته ی آن را میتوان در کتابخانه ی آستان قدس رضوی مشاهده کرد. البته در کشور عثمانی، روند ترجمه ی ترکی قرآن رو به رشد بوده و شاید ادعا بتوان کرد که صدها نسخه در آن زمان ترجمه و نگاشته شدند و با تذهیب و زیبایی های دیگر همراه گشتند و امروزه زینت بخش کتابخانه های دنیا شده اند.
در ترکیه فهرستی از این نسخه ها نوشته شده است که بالغ بر صدها نمونه میشود. جالب آنکه، از طریق کشور عثمانی ترجمه های انگلیسی و فرانسوی و دیگر زبانهای اروپایی نیز مورد تشویق سلاطین عثمانی بوده است. لذا در این کشور همپای ترجمه به زبانهای مختلف جهان، ترجمه های مختلفی به زبان ترکی نیز صورت گرفته است.
این نسخه ی ترکی مربوط به قرن هشتم هجری است که در آستان قدس رضوی نگهداری می شود.
در دوران پهلوی ها، ترجمه ی ترکی در ایران اجازه ی نشر نداشت اما بعد از انقلاب دهها ترجمه صورت گرفته و برخی از این ترجمه ها دارای ارزش های علمی – ادبی بسیار بالایی هم هستند؛ حتی ترجمه های منظوم ترکی نیز فراوانند. در میان این ترجمه ها، باید از ترجمه ی مرحوم احمد کاویانپور و رسول اسماعیل زاده دوزال نام برد که کتاب اخیر در سال 1386 جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به خود اختصاص داده است.
1-[1] دکتر حداد عادل، معرفی و بررسی ترجمه قرآن کریم، ترجمان وحی، شماره 31، 1391، ص85.
1- [2] همان نشریه، ص 42.
[1] بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، موسسه الوفا، ج17، ص170؛ ج20، ص189، بیروت، 1983./ صحیح بخاری، أبی عبدالله محمد بن إسماعیل بن إبراهیم ابن المغیرة بن برزبة البخاری الجعفی، دار دالطباعة العامرة، ج 2، ص164، بی تا، استانبول، صحیح مسلم، أبی الحسین مسلم بن الحجاج ابن مسلم القشیری النیساری، ج 1، دارالفکر، ص825؛ محمع البیان فی تفسیر القرآن، أمین الاسلام أبی علی الفضل بن الحسن الطبرسی، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج 2، ص269، بیروت، 1415ق / 1995م.
[2] دده قورقود نخستین کتاب ترکی نوشته شده در ایران است: دده قورقود کتابی، بکوشش محمدعلی فرزانه، انتشارات فرزانه، تهران، 1357، ص7.
[3] م. کریمی، تاریخ ادبیات آذربایجان، 6جلدی، جلد 1، زنجان، 1384، ص 195.
[4] مجله ی ترجمان وحی، شماره 1 و 2، 1377.
[5] Manchester Hs. der Quran ubersetzung als Quelle ersten Ranges fur mitellturkische Studien, Wiener Zeitsrift fur die Kunde des Mongenlandes, 62, 1969. Pp. 280 – 283.
- Quran and the Turks Journal of the International Islamic Conference, London, 1969. Pp. 36 – 39.
[6] تفسیر طبری، به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی، انتشارات دانشگاه تهران، 1339 الی 1344، ج 1، ص 5.
[7] یوسف بالاساغونلو (خاص حاجب)، قوتادغو بیلیک، ترجمه: م. کریمی، تهران، 1390.
[8] ر.ک: م.کریمی، تاریخ ادبیات آذربایجان، ج 2، ص 324.
[9] دیوان لغات التورک محمود کاشغری، ترجمه: دکتر محمد دبیر سیاقی، تهران، 1376.
- دیوان لغات التورک، ترجمه: دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، 1380.
[10] ادیب احمد یوکناکی، عتبة الحقایق، زنجان، 1378.
[11] خواجه احمد یسوی، دیو.ان حکمت، اسماعیل زاده، تهران، 1378.
[12] تفسیر و مفسران، ج2 ص308.
[13] مجله ی ترجمان وحی، شماره 31، 1391، ص36.
[14] اورتا آسیا قرآن ترجمه سی اوزه رینده ازبکستاندا یاپیلمیش بیر اینجه له مه، تاشکند، 2000، س64.
[15] عبدالقادر اردوغان، قرآن ترجمه لری نین دیل باخیمیندان دَیرلری، ج 1، آنکارا، 1938، ص47 – 48.
[16] مجله ی ترجمان وحی، شماره های مختلف.
[17] احمد آتش، بوردور – آنتالیا و حوالیسی کتابخانالاریندا بولونان تورکجه، عربجه و فارسجا بعضی مهم اثرلر، تورک دیلی و ادبیاتی درگیسی، نمره 2، 1948، صص91 – 171.
[18] محمد فؤاد کؤپرولو، تورک ادبیاتی تاریخی، 1981، استانبول، ص 145.
[19] جهانشاه قره قویونلو، تورکی دیوان، تصحیح م. کریمی، بر اساس نسخه ی خطی کتابخانه ی دانشگاه تهران، زنجان، نیکان کتاب، 1393.
[20] نگاهی به ترجمه های قرآن مجید، رسول اسماعیل زاده دوزال، ترجمان وحی، شماره های 1 و 2.
- دانشنامه ی قرآن و قرآن پژوهی، بهاءالدین خرمشاهی، تهران، 1377.
- ابولقاسم رادفر، مدخل ترجمه ی ترکی قرآن کریم، تهران، 1377، ص537.