زبان باستان آذربایجان:ترکی قبچاق(باستان)
یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم
+0 چره جلیبا این حال در بررسی زبان ترکی آذربایجانی به عبارات و لغاتی برمی خوریم که به ترکی قبچاقی تعلق دارند و حتی این لغات در دیگر لهجه های اوغوزی وجود ندارد؛ حتی بیشتر این لغات در آذربایجان ایران کاربرد دارند و در زبان ترکی آذربایجانی رایج در جمهوری آذربایجان نیز موجود نیستند.
تصویر: شباهت فوق العاده زیاد ترکان قره چای(کاراچای-بالکار قفقاز روسیه) که شاخه ای از ترکان قبچاق هستند به ترکان آذربایجان
حضور ترکان و زبان ترکی در ایران به دوران باستان باز میگردد؛ و فقط وجود کتیبه های باستانی با طمغاهای قبایل ترکی در سراسر ایران برای اثبات این ادعا و رد برخی فرضیات خائنانی چون کسروی کافی است.حتی نام ترکی برخی از قبایل باستانی حاضر در منطقه آذربایجان که از دست تحریفات تاریخی در امان مانده اند نیز دوباره ادعای بالا را اثبات می کند.مثل قبایل ایشغوز ، توروکی Turukki و...
لینک:توروک ها قبیله از ترکان باستان آذربایجان
http://en.wikipedia.org/wiki/Turukkaeans
Turukkaeans (Turukkum, Turukku) were
an ancient near eastern people in the north western parts of Ancient
Iran during the Bronze Age. In particular, they inhabited the Urmia
basin and the valleys of northwestern Zagros Mountains.
http://az.wikipedia.org/wiki/Turukki
Turukki və ya Turuk – e.ə. XX – XIX
əsrlərdə Cənubi Azərbaycanda və Xəzərin cənub hissəsində yaşamış qədim
türk tayfalarından biri.
تصاویر: کتیبه های باستانی ایران با طمغاهای قبایل ترکی(تیمره و خمین)
شکل اولیه طمغای آت at ترکی (از شکل های اولیه ی خط باستانی ترکی) در اصفهان
علاوه بر این کتیبه هایی ترکی باستان در اهر-مشکین دلیلی دیگر بر این مدعاست.
تصویر:کتیبه های ترکی اهر
به علاوه به برخی نام ها و اسامی شهرها و
مناطق آذربایجان ایران برمیخوریم که برگرفته از نام ها و لغات ترکی قبچاقی
است و حتی در بعضی موارد وند های مکان ساز ترکی قبچاق نیز دیده می شود.
حال به بیان چندی از لغات و عبارات ترکی قبچاقی که در ترکی آذربایجانی باقیمانده اند می پردازیم.
لغات ترکی قبچاقی در ترکی آذربایجانی:
-یوخو yuxu :به معنی خواب که در دیگر لهجه های ترکی اوغوزی(ترکی استانبولی) به شکل اویکو uyku است.
-ناققا naqqa : به معنی نهنگ که در دیگر لهجه های اوغوزی وجود ندارد.
-سؤوماق
sövmaq : به معنی دوست داشتن که در لهجه آذربایجانی رایج در تبریز کاربرد
دارد. این لغت در جمهوری آذربایجان و در ترکیه به شکل سئومک sevmek کاربرد
دارد ولی در زبان قبچاق عینا به کار می رود.
-اوغرولاماق oğrulamaq: به معنی دزدیدن که در ترکی استانبولی لغت چالماق çalmak و هیرسیزلیک hırsızlık وجود دارد.
-یالقیز yalqız : به معنی تنها که در ترکی استانبولی به شکل یالنیز yalnız کاربرد دارد.
-قایتارماق qaytarmaq : به معنی بازگرداندن(تکرار کردن) که در ترکی استانبولی وجود ندارد.
-قابیرقا qabırqa : در ترکی آذربایجانی به معنی قفسه ی سینه و در ترکی قبچاق به معنی دیوار می باشد که در ترکی استانبولی وجود ندارد.
-یاغیش yağış : به معنی باران که در ترکی استانبولی به شکل یاغمور yağmur کاربرد دارد.
-ای
iy : به معنی بو که در ترکی قبچاق امروزی به شکل ایس is کاربرد دارد.
البته باید گفت که در آذربایجان لغت قوخو qoxu نیز به معنی بو وجود دارد که
با شکل استانبولی آن یعنی کوکو koku همخوانی دارد.
-دیب dib : به معنی انتها و نزد که در ترکی استانبولی وجود ندارد ولی در ترکی نوغایی(از شاخه های قبچاق) عینا به کار می رود.
-تای tay : که از ادات تشبیه در ترکی آذربایجانی و ترکی قبچاقی است که در ترکی استانبولی وجود ندارد.
-یاخشی
yaxşı : به معنی خوب است که در ترکی قبچاق به شکل جاکشی cakşı کاربرد
دارد.در ترکی استانبولی لفظ اییی iyi به کار می رود که برگرفته از لفظ اییو
iyev در ترکی باستان است که به معنی نیکو است.
-تازا taza :به معنی
تازه و نو است که در ترکی قبچاقی عینا به کار می رود.البته در زبان ترکی
آذربایجانی لفظ یئنگی yengi نیز وجود دارد که با لغت استانبولی یئنی yeni
همخوانی دارد.
-زای zay : به معنی خراب است و در ترکی قبچاق عینا وجود
دارد. البته در ترکی آذربایجانی لفظ پوزوق pozuq نیز به این معنی وجود دارد
که با لغت استانبولی بوزوک bozuk همخوانی دارد.
-بؤرو börü : به معنی گرگ است.این لفظ در ترکی آذربایجانی خلجی وجود دارد و عینا از قبچاق گرفته شده است.
-اولگو ülgü : به معنی الگو می باشد که در ترکی استانبولی وجود ندارد و از زبان قبچاق در ترکی آذربایجانی امروزی باقیمانده است.
-گؤرستمک
görsətmək :به معنی نمایش دادن است که فقط در ترکی آذربایجانی ایران موجود
است و در بقیه ی لهجه های اوغوزی به شکل göstermek کاربرد دارد.
در ادامه به اسامی اماکن و شهرها که از زبان ترکی قبچاقی گرفته شده اند می پردازیم.
وجه تسمیه تبریز در زبان ترکی قبچاق:
نام تبریز در منابع باستانی به شکل توروس-
تاوروس (تاو ار اوس) ذکر شده است. لفظ تاو tav برگرفته از زبان ترکی قبچاقی
به معنی کوه می باشد که در ترکی اوغوزی و ترکی آذربایجانی امروزی به شکل
داغ dağ کاربرد دارد.
وجه تسمیه اردبیل در زبان ترکی قبچاق:
نام اردبیل در منابع باستانی به شکل
آرتاویل موجود است که به سرزمین با برکت ترجمه می شود.این لغت در اصل به
شکل آرتا آویل است.آرتا arta در زبان ترکی از ریشه آرتماق artmaq به معنی
افزودن و برکت دادن است.آویل avıl در ترکی قبچاق به معنی روستا می باشد؛ در
حالیکه در زبان های اوغوزی معادل لغت روستا، کنت( کند) kent و کؤی köy می
باشد.
وجه تسمیه نام سهند و سبلان:
نام سهند و سبلان در منابع باستانی به
شکل های ساواند و ساوالان آمده است.در نام ساواند و ساوالان لفظ ساو sav
در ترکی قبچاقی به معنی وحی می باشد.
علاوه بر این در مناطق
آذربایجان و ایران به وند مکان ساز گان-قان gan بسیار برمیخوریم که برگرفته
از ترکی قبچاق می باشد.مثل زنگان(زنجان)، توپارقان(نام قدیمی و ترکی
آذرشهر) و ... .
از نکات جالب دیگر وجود روستا های فراوان در منطقه ی آذربایجان به نام قبچاق و قیبچاق است.
بعد از دوران باستان، قبل از اسلام نیز آذربایجان محل حاکمیت امپراطوری های ترکان نیز بوده است.
تصاویر: آذربایجان در قلمروی امپراطوری ترکان هون(به فرماندهی آتیلا) و امپراطوری ترکان خزر
در ادامه نیز به یک کتاب عربی درباره حضور ترکان در آذربایجان می پردازیم.
کتاب عربی «التیجان فی ملوک حمیر»
اثر ابن هشام که در حدود سال 200 قمری نگاشته شده است . ترجمه ی رحیم رئیس
نیا مربوط به صفحه ی 402 از این کتاب است که اسکن آن را هم می توانید
مشاهده کنید: یکی از اسناد مهمی که از حضور اقوام و طوایف ترک زبان در
آذربایجان پیش از اسلام حکایت دارد، اخبار عبیدبن شریة . . . است. عبیدبن
شریة جرهمی در دوره جاهلیت در یمن به دنیا آمده، یکی از معمرین و
جهاندیدگان دوره خلافت معاویه بوده است. معاویه او را دمشق دعوت کرد و از
اخبار عرب و ملوک آن قوم جویا شد و وی به پرسش های معاویه پاسخ داد. به
دستور معاویه اخبار او تدوین گردید. گفته شده است که عبید _ در گذشته در
سال 67 ه. _ نخستین کسی از عرب است که کتاب تصنیف کرده است. اخبار عبید . .
. بعدها به دست ابن هشام معروف _ در گذشته در سال 213 یا 218 ه. _ افتاده و
او آن را بانضمام کتاب التیجان فی ملوک حمیر – که خود بواسطه سه نفر از
وهب ابن منبه (114 – 34 ه.) روایت کرده – در یک جا گرد آورده است . این اثر
ابن هشام در سال 1347 ه./1928 م. به تصحیح زین العابدین موسوی در حیدر
آباد دکن به چاپ رسیده است . در جریان گفتگوی عبید با معاویه دو بار از
آذربایجان سخن به میان آمده است. بار اول از حمله حارث رایش پدر ابرهه
معروف – که به روایتی در سال تولد حضرت محمد(ص) با فیل به مکه حمله کرد –
به آذربایجان سخن رفته است. به روایت عبید رایش با صد هزار قشون از یمن به
راه افتاد و از طریق جزیرة العرب و عراق به کوهستان موصل فرود آمد و در آن
جا شمربن القطاف . . .را همراه با صد هزار لشکر روانه آذربایجان کرد .»شمر
وارد آذربایجان شد، جنگجویان آن ها را کشت و کودکان را اسیر گرفت . پس باز
آمد و روی دوپاره سنگ موضوع آمدنش را نگاشت . آن دو سنگ هم امروز [در اواسط
سده 1 ه.] بر دیوار آذربایجان باقی است . معاویه گفت : خداوند ترا خیر
دهاد، از حال آذربایجان بگو ؟ عبید گفت:آذربایجان از سرزمین های ترک است و
ترکان در آن گرد آمده اند.»