charehjale

وبلاگ-کد لوگو و بنر
وضعیت ادبیات مرثیه تركی

وضعیت ادبیات مرثیه تركی

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی

نگاهی به وضعیت ادبیات مرثیه تركی

و چرایی وبلاگ اوخشاما

ادبیات مظلوم مرثیه ای ما به سان آن چیستان دوران بچگی مان كه "نه گؤیده‌دیر، نه یئرده، حلقه وۇرۇب بی یئرده؟" الان در وضعیت بلاتكلیفی به سر می برد. نه این خاكیان آنرا ارج می نهند و نه آن آسمانیان، و البته در جایی هم كه حلقه زده است باز هم بی صاحب است.

 

گروهی كه خود را آسمانی می دانند و تمام مفاخر و امتیازات دنیا را برای ادبیات فارسی می دانند به سان بقیه این ادبیات مرثیه ای ما را نیز قسمت كوچك و كم اهمیتی از آن ادبیات آسمانی خود می دانند كه دار و ندار خود را از آن گرفته و هیچ استقلالی ندارد و اصلا" شعر تركی مرثیه ای یعنی همان شعر فارسی با چند تا فعل تركی

گروهی نیز كه حالا به ظن آن آسمانیان، خاكی اند و گاهی اوقات سعی در دست انداختن به آسمان دارند. این ادبیات را وابسته و بی ارزش می شمارند و اهمیت آنرا در تركی به خاطر اینكه این نوع شعرها خیلی ضعیف هستند و یا اصلا" در ادبیات تركی جائی ندارند زیر سؤال می برند ولی همین ها باز هم ادعا دارند كه سوگ و یاس در تركی ریشه باستانی داشته و همین اوْخشاماها از ادبیات تركی سرچشمه می گیرد. اما این فقط در حد یك سخن گفتن می ماند و هیچ اقدامی از طرف آنان برای اعتلا و گسترش و اضلا" كاری كه نشان دهد اینان برای این ادبیات ارزش قائل اند انجام نشده است. نگاهی به كارهای انجام شده در چندین سال اخیر توسط این گروه كه سعی می كنند ادبیات تركی آذربایجانی را گسترش داده و قابلیتهای فراوان آنرا به رخ دنیا بكشند نشان می دهد كه آنان كاری انجام نداده اند.

در این بین بحث ما در بارره آنانی كه مذهب و آثار مذهبی را قبول ندارند نیست. گرچه اگر كسانی از آنان بخواهد این آثار را از دید ادبی بنگرد.

گروه سوم همانهایی هستند كه بطور سنتی آفریننده این ادبیات و شنونده و بكار برنده این ادبیات بوده اند. شاعران مرثیه سرای ترك، مداحان و نوحه خوانان و مردم عادی كه در مناسبتهای عزاداری یا شنونده این ادبیات هستند و یا گوینده و بكار برنده این ادبیات. و بحث اصلی من درباره این گروه خواهد بود. اما چند جمله ای با طرفداران دو گروه اول،

گروهی كه این ادبیات را گوشه كم ارزش و وابسته ای از ادبیات فارسی می دانند باید به این نكته توجه كنند كه اصلا" این ادبیات به چه عنوانی بوجود آمده است و بیانگر چیست؟ این ادبیات در سوگ ایران باستان و بابك و آل فلان و كریم خان نیست. این ادبیات با این ویژگی منحصرا" برای امام حسین و یاران با وفایش می باشد. و هیچ شكی نیست و در این صورت وابسته دانستن این ادبیات به ادبیات عرب بخش شیعی مناسب تر است. تا ادبیات فارسی، چنانچه می دانیم ادبیات سنتی و مذهبی فارسی نیز وابسته به ادبیات عرب بوده و بزرگترین وام گیرنده از آن است. در ثاتی استفاده از كلمات فارسی در این ادبیات دلیل بر وابسته بودن به آن نیست و درصد كلمات فارسی در آن قلیل است و این كلمات عربی و آن هم به خاطر محتوای آن است كه در این ادبیات نمود كامل دارد

و گروه دوم نیز باید بداند كه اگر این ادبیات را به خاطر اینكه كلمات عربی آن زیاد است و یا آثار بی ارزش آن زیاد است كنار بگذاریم آنوقت باید خیلی از مواردی كه در ادبیات فعلی تركی به عنوان پشتیبان تاریخی معرفی می شود را كنار بگذاریم چون آثار فضولی و غیره و

آری ریشه دار بودن سوگ و عزاداری و شعر خواندن در این مراسمات را من هم قبول دارم و من هم قبول دارم كه یاشار كمال نویسنده بزرگ تركیه اولین كتابش را به جمع آوری مرثیه زنان ترك اختصاص داد. اما كنار گذاردن ادبیاتی با این سابقه درخشان و تاریخی بیش از 500 سال كه حتی بعضی ادعا دارند امام حسین (ع) زودتر از اینها در ادبیات عرفانی تركها وارد شده بود –آثار یونس امره- یعنی كنار گذاردن قسمت عمده ادبیات ما. و این چیزی نیست كه به صلاح ما باشد.

آثار ضعیف و غیر ماندگار در هر نوع هنر و ادبیات بوده و خواهد بود و این دلیلی بر بی ارزش بودن آن هنر نیست.

اصلا" سؤال من اینجاست كه چه كسی این آثار را بررسی كرده و به بی ارزش بودن آنها پی برده است؟ آیا تابحال پژوهش علمی در این ساحه به عمل آمده است؟. آیا شاعران ساحه ادبیات غیر مرثیه همه آثارشان فاخر است؟

آری اینجاست كه مدعیان ادبیات تركی باید همت كرده و دست به غور و تحقیق در این اقیانوس عظیم بزنند. و با روشهای علمی و همچینین استفاده از قابلیتهای جدید زبان ادبی تركی از جمله شیوه نگارش صحیح و ... به شكوفایی و شناخت بهتر این میراث ماندگار و باعظمت فرهنگی مان كمك كنند. از دور ایستادن و انتقاد كردن كار صحیحی نیست و البته تحقیق در این ساحه چنانچه در بخش بعدی كه بحث من مربوط به عاملان این ادبیات است معلوم خواهد شد كار آنان نیست. و ادیبان زبان تركی می توانند با تحقیقات علمی و منصفانه خود این ادبیات را شكوفا سازند. و اصلا" كاری كنند كه مثل خواسته آقایان شود!؟

 

اما گروه سوم همانهایی كه بوجود آورنده و استفاده كننده این ادبیات هستند. در چه وضعی به سر می برند؟

زمانه فعلی را عصر ارتباطات نامیده اند عصری كه در آن دسترسی به هر آگاهی در كوتاهترین زمان مسیر است. كتاب، ماهواره، رادیو و تلویزیون و از همه مهمتر اینترنت

با نگاهی به وضعیت فعلی به جرات می گویم كه فعلا" این ادبیات غنی ما از هیچ كدام از این روشهای نوین بهره نبرده و نمی برد و به همان شیوه سنتی و البته نه به استواری قدیم كه هر روز هم دارد ضعیف می شود و می رود كه بگوییم: ادبیات مرثیه ای غنی ایی داشتیم"

بطور خلاصه مشكلات و كمبودهای زیر در نگاهی گذرا دیده می شود:

1.  كوچكترین كاری در جهت شناساندن شاعران و خادمان این ادبیات صوررت نگرفته است و اكثر آثار مشهور به صورت گمنام مورد استفاده قرار می گیرند و شاعران اكثرا" و مداحان تا اندازه‌ای در گمنامی مانده و هیچ گونه اطلاعات مدونی از آنها در دسترس نمی باشد این شیوه در قدیم شاید به خاطر مقتضی معنوی این گونه آثار پسندیده بود ولی الان توجیه پذیر نیست.

2.  هیچ گونه تشكیلات منظم و صنفی برای شاعران و مداحان وجود نداشته و چون دارای تشكیلات و حمایتهای تشكیلاتی نیستند با مشكلاتی مواجه می شوند كه گاها" نتایج خوبی برای این ادبیات ندارد.

3.  گفتیم كه در عصر ارتباطات به سر می بریم اما این ادبیات ما از تمام روشهای نوین ارتباطی محروم است. نه رادیو و نه تلویزیون و نه سایتهای اینترنتی كه لااقل بخش كوچكی از این آثار و شاعران را معرفی كند. و دیگر اینكه دلسوزان این بخش تا بحال نخواسته اند كه این زحمت را به خود داده و با تقاضا و. همكاری با مسولین صدا و سیما آنان را جهت راه اندازی رادیو و تلویزیونی كه به زبان تركی بوده و معارف ناب اهل بیت را بیان كند ترغیب و حتی مجبور كنند. واقعا" جای بسی تاسف است كه بیشترین آمار علوی ها و شیعیان مربوط به تركها باشد ولی به غیر یك برنامه یك دو ساعته كانال الزهراء هیچ برنامه ای به زبات تركی برای تبلیغ و آگاهی از معارف اهل بیت نباشد. تركانی كه به گواهی تاریخ تثبیت كننده شیعه بوده و انشاءالله خواهند بود.

4.  با وجود پیشرفتهای صنعت چاپ و شیوه های جدید طراحی و ... متاسفانه كتب های نوحه تركی به همان شیوه قدیمی و بودن هیچ گونه طراحی جلد و ویرایش چاپ می شود. و در مورد خط و الفبای بكار برده شده در آنها و شیوه نگارش نیز واقعا" وضعیت اسفناكی وجود دارد. دو كتاب را نمی توانی پیدا كنی كه نگارش مشابه داشته باشند، گرچه از آن یك شاعر باشد. باید متذكر شد كه گرچه در گذشته شیوه نگارش زیاد مهم نبود و افراد بخاطر اینكه با این زبان زندگی می كردند بعد از كمی عقب و جلو كردن تلفظ اصلی كلمه را پیدا می كردند. ولی الان با توجه به دوری عده ای از زبان تركی بخصوص در شهرهای بزرگ كه فقط در ماه محرم با نوحه و ... تركی آشنا می شوند داشتن رسم الخط هماهنگ و آسان ضروری می نماید.

5.  پخش آثار شاعران اكثرا" و مداحان گاهی به همان صورت قدیمی و فروش در بازارهای محلی صورت می گیرد. كه این خود گرچه نشان دهنده مردمی بودن این ادبیات و كاربردی بودن آن است اما غفلت از روشهای نوین به هیچ وجه قابل قبول نبوده ونیست.

6.  نبود شاعران قوی و صاحب نام –بجز یكی دو نفر- در ساحه شعر سرایی و پیرشدن مداحان بزرگ و مشهور –و متاسفانه گاها" تمایل مداحان به خلق آثار فارسی كه خود بحث مفصلی دارد- از طرفی و نفوذ داده شدن فارسی بوسیله مختلف در بین شاعران و مداحان – از سرودن شعر فارسی توسط مداحان و سرودن و اجرای شعر تركی به شیوه مداحی فارسی- و اجرای سبك های بی مضمون و برگرفته شده از مداحی رپ فارسی -و حتی بعضی آثار سنتی فارسی نیز بی مضمون می نماید- بزرگترین خطر فعلی برای ادبیات مرثیه ای تركی می باشد.

7.  خیلی از شاعران این ساحه و مداحان و نوحه خوانان با نیازها و پیشرفتهای زمان آشنا نیستند.

8.  خطر دیگر اینكه نوحه ها و اجراهای با ارزش چند دهه گذشته از سوی عده ای عمدا" و یا سهوا" به بهانه مقابله با تحریف حماسه حسینی در حال حذف شدن و بایكوت كامل هستند. آثاری كه علاوه بر ارزش معنوی دارای ارزش ادبی و هنری ویژه ای بوده و چون دری در ساحه ادبیات مرثیه تركی می درخشند. آثاری مثل روضه حضرت قاسم (ع) حاج سلیم كه بایكوت كامل شده است. و یا كاست اكبره باخ-اكبره باخ كه چند سالی است به بهانه اینكه مادر حضرت علی اكبر در كربلا حضور نداشته است سعی در بایكوت آن می شود. اما بایكوت كننده گان این آثار باید بدانند كه این شعر و این اجرا سبك باارزشی در نوحه سرایی تركی ایجاد كرده است.

9.  گرایش مداحان به اجرای آثار گر هیاهو و بدون ارزش هنری معزل دیگری است كه این نیز متاسفانه برگرفته از مرثیه فارسی می باشد. مثل علمدار نیامد و ... و در این میان استفاده افراطی از طبل و سنج و ... و طبیعی است كه چنین جوی باعث پیدایش آثار گذرا شده و بی ارزش می شود.

10.    تحریف مراسمات اصیل مثل شاخسئی و ... تركی

11.  بیگانگی نسل جوان از زبان تركی و بخصوص در نوشتار و حتی در بعضی از شهرها مثل تهران در شنیدن باعث دور افتادن آنان از این ادبیات خواهد شد و چنانچه كارهای ارزنده و مهمی صورت نگیرد. این وضع نیز خطرآفرین خواهد شد.

12.  منحصر كردن نوحه خوانی در مجالس عزا به افراد خاصی با عنوان مداح كه چندین سالی است مرسوم شده و بقیه جوانان امكان خواندن نوحه را از دست داده اند. نیز باعث دوری و مهجوری این ادبیات مظلوم و مردمی خواهد شد و عده خاصی را با شغل مداحی تحویل جامعه خواهد داد. كه این نیز در نوع خود خطرآفرین می باشد. تا بوده در مجالس عزاداری نوحه خواندن برای همه آزاد بوده و اگر هم كسی به عنوان مداح شناخته می شده به این معنی نبوده است كه همه نوحه ها و اشعار را او بخواند و بقیه صم بكم باشند.

چاره ها:

1.  خلق آثار جدید و اجرا با شیوه های نوین اما متكی به همان سابقه فرهنگی تاریخی یكی از اولویت های فعلی می باشد

2.  توزیع و پخش اینترنتی و ارائه e-book و همچنین تهیه دیوان كامل شاعران این ساحه با روشهای علمی و طراحی های زیبا

3.  تلاش و فعالیت شاعران این عرصه برای گسترش و شناساندن ادبیات مرثیه تركی و استفاده از سایر قابلیتهای زبان تركی و همچنین كلمات نوین كه در نوشته های جدید تركی استفاده می شود و انصافا" كه اكثرا" كلمات خوبی پیشنهاد شده است.

4.  تشكیل اتحادیه ها و انجمن های شعر مذهبی و پیگیری ربای ایجاد یك رادیو و یا تلویزیون برای گسترش این آثار و رساندن آن به مردم.

اما در مورد فارسیزه سدن ادبیات مرثیه تركی و مداحان ترك سخن كوتاه اینكه گرچه عده ای به این وسیله می خواهند مشهور شوند و یا جای پایی در ادبیات فارسی به سیاق تمام شاعران گذشته مان داشته باشند. اما یك مطلب مهم اینكه این كار آنان و گرایش شدید به فارسی شدن و فارسی گفتن گرچه با حمایت عده ای روبرو خواهند شد و شاید به نون ونوائی هم برسند –كه البته خیلی وقتها نمی رسند- باعث از بین رفتن و ضعیف شدن ادبیات مرثیه تركی كه اینان از ان برآمده اند خواهد شد و از زرفی آنان دیگر در ادبیات فارسی هیچ وقت فضولی و ... نخواهند شد كه حتی اسمی از آنان در كتابهای فارسی نمی توان یافت. دیگر فارسی نیازی به اشعار تركان به زبان فارسی ندارد. و اینگونه اشعار ارزشی برای آنان نداشته و نخواهد داشت و به عبارتی "خالا خاطیرینه" كار كردن در فردایی باعث بدبختی فرزندان خودمان خواهد شد. چنانچه به آثار ادبیات مرثیه تركی و مداحان خودمان از اویل دهه هشتاد به این ور نگاهی داشته باشیم شاهد تزلزل آشكار آن به خاط فارسیزه شدن هستیم چه مداحان بزرگی كه در قبل از آن شاید دو بیت فارسی هم نمی خواندند ولی حالا دو بیت تركی هم نمی خوانند. شاید خالا به شان شكلات دهد.

 

چرا اوخشاما؟

در شرایطی كه گفتیم و ادبیات مرثیه ای ما با فشار دو طرفه و غفلت درونی مواجه شده است. وبلاگ اوخشاما جهت معرفی آثار ارزشمند مرثیه و نوحه خوانی تركی ایجاد شده است و به هیچ گروه ودسته ای وابسته نبوده و صرفا" یك كار علاقه ای و احساس مسولیت می باشد. و در این راه امید وار است دوستان دیگری نیز به این جرگه پیوسته و در راه اعتلای این ادبیات گرانقدر تلاش كنند. ادبیاتی كه عده ای به اسم زبان فارسی و ملی حتی پخش چند دقیقه ای بزرگترین و غنی ترین آثار آنرا از تلویزیون و رادیو كشور برنمی تابند و منكر وجود آن می شوند. و از طرف دیگر وضع آفریدگان آن هم كه مشخص است.

اوخشاما امید دارد كه دوستداران این ادبیات با عشقی كه به امام حسین (ع) و یاران با وفایش داشته و دارند در نگه داری این ادبیات غنی امام حسین (ع) اهتمام به خرج داده و راههای جدید و گسترشی آنرا فراهم آورند و همچینین از ایجاد تحریف در آن جلو گیری كنند.

وبلاگ اوخشاما معتقد است كه ادبیات مرثیه ای تركی ادبیات غنی و مستقلی بوده و به هیچ زبان و گروه دیگری وابسته نبوده و نیست. این ادبیات صددرصد شیعی-تركی می باشد. و این دو وجه آن از هم جدا پذیر نیستند.

حوسئین عئشقی اودلار عاشیقی

ائی حوسئن چی یاندیر اوره گی، یارما باشیوی

 

نوكر تمام عاشقان عباس حسین (ع)- شاخسئی چی


  • [ ]

  • دریافت کد فیدخوان