charehjale

وبلاگ-کد لوگو و بنر
هفت سین یا یئددی سین؟

هفت سین یا یئددی سین؟

یازار : " تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

+0 چره جلی

هفت سین یا یئددی سین؟

 

هفت سین یا یئددی سین؟ 

استاد ناصر منظوری :

از آن جایی که سفره ­ ی مرسوم به هفت ­ سین یکی از مطرح ­ ترین سنت­ های مرتبط با تفکر اساطیری در این برهه از تغییر فصل یعنی شروع فصل بهار به حساب می ­ آید لازم است تا تلقی و دریافت، از این سنت معروف اصلاح گشته و دوباره به جایگاه اصلی خود یعنی تفکر اسطوره ­ای بر گردد و کسانی که چیدن این سفره را بر اساس حرف " س " جا انداخته­ اند، عملا آن را از حیطه ­ ی تفکر اسطوره و اصلی ­ اش خارج کرده ­ اند. این کار عملا یک گرته ­ برداری، ترجمه و سرقت روشنفکرانه با همراهی عنصر سیاسی است. نه تنها این مورد که در حال بررسی آن هستیم بلکه می­ توان به ده­ ها و صدها نمونه از این دست فضاحت فرهنگی اشاره نمود.

همینطور داستان­ها و توجیهاتی که برای این تغییر و تبدیل تراشیده ­اند و از این دست کارهایی که خوب بلدند و در این کار استاد کاملی هستند که کاملا مسخره و بی­ ریشه است و از هرگونه منطق اسطوره ­ای و اساطیری تهی می­باشند.

تفکر اسطوره ای منطق خاص خود را دارد و دارای ساختار خاص خود است از این رو نمی­ توان صرفا با چیدن چیزهایی در سفره، آن را ناشی از اساطیر و تفکر اسطوره­ای نامید، حال آنکه تنها ارتباط منطقی جمع شدن آن اشیا در یک جا صرفا وجود حرف " س " در آغاز اسم آنها باشد. حتی گفته می­ شود مثلا زرتشتی ها هفت تا " شین " می­ گذاشتند، کسی که این مطلب را باور می ­کند می­ تواند به راحتی  از یک هموطن زرتشتی سوال کند تا متوجه شود که چنین چیزی حقیقت ندارد. سفره ­ ی سال نو زرتشتی با نام " گهنبار " مشخص می­ شود و مفاهیم اعتقادی خود را داراست.

تفکر اسطوره ­ای همانطور که اشاره شد دارای منطق و ساختار خاص خود است چرا که تفکر اسطوره ­ای تفکر توده­ ی مردم و ناشی از برداشت آنها در مواجهه با طبیعت است. برای همین نیز منسجم و سیستم ­مند است.

در صحبت از تفکر اسطوره­ای، بدترین وضعیت آن موضعی است که از دیدگاه سیاست و قدرت و حکمرانی بر آن نگریسته شود و با زور و زر توهماتی را جایگزین تفکرات اسطوره­ ای نمود. بنابراین سعی می­ شود تا اندازه ­ای مفصل به این موضوع پرداخته شود و لذا از همین قسمت تفکر اسطوره ­ای شروع می­کنیم.

تفکر اسطوره ­ای اساسا تفکر مرکب و پایه نسبت به تفکرات دیگر است. این تفکر مقدم بر هرگونه سواد آموزی­ های سیستماتیک امروزی است، یعنی سواد در روزگاران گذشته در اختیار افراد بسیار نادری در جامعه بوده ولی تفکر اسطوره ای از آن همه­ ی افراد بوده است. پس در جوامعی که حرف " سین " یا " شین " معنا و مفهومی نداشته چگونه می ­ توان انتظار داشت مردم باورهای خود را بر مبنای مثلا حروف شروع کننده ­ی اسامی اشیا قرار دهند.

شما میلیون­ها انسانی را در نظر بگیرید که دور از یکدیگر و بدون ارتباط باهم و به معنای امروزی بی­ سوادند. این افراد چگونه می­ توانسته­اند باورهای اساطیری خود را بر مبنای سواد و حروف موجود در اسامی اشیا قرار دهند؟ این خود اصولا توهینی بر تفکر انسان ­ها است. این یک جعل و ترجمه ­ی ناشی­گرانه­ ی روشنفکران و باسوادان امروزی است که با هدف از بین بردن اصل و ریشه­ ی آن که مال خود نیست و از آن خود کردن آن با توهمات و خیالات روشنفکرانه که کالا بی اساس و بی­ اعتبار است.

آنچه که امروزه از طریق تفسیرهای غیر معتبر از لحاظ تاریخی، مردم شناسی، فولکلور شناسی و اسطوره شناسی به عنوان هفت­ سین در جامعه معروف شده و در سر سفره­ ی تحویل سال گذاشته می­ شود چیزی جز ترجمه­ ی ناقصی از جمله ­ی زیر نیست.

برکت ­لردن 7 سین ( یئددی­ سین ) قویماق! ( از برکت­ها هفت تایش را گذاشتن )

اکنون به بررسی بیشتر آن بپردازیم و این دروغ زشت را از باورهای خود اصلاح کنیم.

در بحث از اصطلاح " هفت سین " لازم است که پسوندهای "- سی " و "- سین " در ترکی توضیح داده شود.

همانگونه که همه­ زبانشناسان می­دانند در پاره ای از زبان ­ها از جمله زبان لاتین، زبان یونانی، زبان روسی، زبان ترکی و ... اسم و صفت صرف می­ شود که به declension" " موسوم است. یعنی پسوندهایی به انتهای اسم و یا صفت می­ چسبند و در وضعیت و جایگاه نحوی اسم تغییرات مفهومی ایجاد می­کنند. برای مثال کؤلگه ( سایه ) را در نظر بگیرید:

کؤلگه، کؤلگه ­ده، کؤلگه­ یه، کؤلگه ­دن، کؤلگه­ نی، کؤلگه ­سی، کؤلگه ­سین،

( سایه )، ( در سایه )، ( به سایه )، ( از سایه )، ( سایه را )، ( سایه­اش )، ( سایه­اش را )، ...

 در ترکی، هنگامی که اسم یا صفت در وضعیت " رائی " ( accusative ) باشد _ در صورتی که به مصوّت ختم شود _ پسوند " سین " خواهد گرفت، مثل : " آتاسین گؤردوم! " ( پدرش را دیدم!) چون واژه­ی ­" آتا " ( پدر ) به مصوّت ختم می­شود پس در وضعیت " رائی " پسوند "ـ سین " گرفته است. از این رو این نمونه از واژه ها که در پی میآید نیز در همان وضعیت پسوند " سین " خواهند گرفت : آتا، دده، باجی، اوجا، کؤلگه ... به این صورت : آتاسین، دده ­ سین، باج ی­ سین، اوجاسین، کؤلگه­سین و ...

در مورد عددها نیز همین­ گونه است. عددهای ایکی ( 2 )، آلتی ( 6 )، یئددی ( 7 )، اون­ایکی ( 12 )، ییرمی ( 20 )، اللی ( 50 ) چون به مصوت ختم می­شوند در وضعیت " رایی " پسوند " سین " خواهد گرفت، مثل :

ایکی­ سین _ 2سین ( 2 تایش را )

آلتی­ سین _6سین ( 6 تایش را )

یئددی­ سین _ 7سین ( 7 تایش را )

اون­ایکی ­سین _ 12سین ( 12 تایش را )

ییرمی­ سین _ 20سین ( 20 تایش را )

اللی­ سین _ 50 سین ( 50 تایش را )

پس : برکت­لردن یئددی­ سین قویماق!

( از آن­هایی که " برکت " به حساب می­آیند هفت تایش را گذاشتن! )

آنگونه که اشخاصی در مقام متخصصین تلاش می­کنند تا هفت ­سین را تفسیر و توجیه کنند واقعا هم این پدیده تبدیل به یک چیستان ­ شده است. حال آنکه مسأله بسیار بسیار ساده است. اساسی­ ترین نکته ­ی موجود در سفره­ ی تحویل سال چیزی جز این حس اسطوره­ای نیست که نبایستی تسلسل برکت­ های هستی قطع شود. لذا، برکت­های سال کهنه به سال جدید منتقل می­شود و دوام می­یابد. از این رو، به هنگام تحویل سال از انواع برکت­ های زندگی نمونه­ای را در سفره­ تحویل سال می­گذارند تا این برکت­ها از سال کهنه به سال نو منتقل شود و به این ترتیب جریان زندگی ادامه یابد. این برکت­ها عبارتند از :

1. گؤی برکتی و آیدین­لیق  ( برکت آسمان و روشنایی )

2. سو برکتی ( برکت آب )

3. یئر برکتی ( برکت زمین )

4. حئیوان برکتی ( برکت حیوانی )

5. آغاج برکتی ( برکت درخت )

6. آلـ وئر برکتی ( برکت داد و ستد )

7. گؤیرمک برکتی ( برکت رویش _ از سال کهنه به سال نو )

همانطور که ملاحظه می­ شود از " گؤی " ( آسمان ) شروع شده و به " گؤیرمک " ( روییدن ) ختم می­گردد!

گؤی [آسمان]، ـَ ر [دارای حرکت]، مک [علامت مصدر]

گؤیرمک : به سوی آسمان رشد کردن

1. برکت آسمانی : " قرآن " و " آینا "   ( آینا- قرآن [آینه - قرآن] ) به عنوان برکت آسمان و روشنایی ( که آن هم از آسمان است ). واژه ­های " آینا " و " آیدینلیق " با " آی " ( ماه ) مرتبطند. ( قبل از اسباب­ کشی به­ خانه­ ی جدید نیز اول قرآن و آینه برده می­شود. )

2. برکت آب :  سو ( آب ) به عنوان برکت آب. علاوه بر خود آب امروزه نیز گذاشتن ماهی ( قرمز که رنگ مبارک است ) به عنوان برکت آب رواج یافته است. در پاره ­ای از جاها هم که خوردن ماهی در شب عید مرسوم شده است. ( بهره­مندی از برکت آب! )

3. برکت زمین: قووورقا ( گندم و عدسِ برشته _ قرمز گون به نشانه­ ی مبارکی و رد نحوست زمستان ) به عنوان برکت خاک و زمین ، در جاهایی نیز سمنو.

4. برکت حیوانی : بویانمیش یومورتا ( تخم مرغ رنگ شده با پوست پیاز _ رنگ قرمز , رنگ مبارک_ به نشانه­ی رد نحوست زمستان ) به عنوان برکت حیوانی.

5. برکت درختی : آلما، اییده ... ( سیب، سنجد ... به رنگ قرمز _ رنگ مبارک_ و به نشانه­ی رد نحوست زمستان ) به عنوان برکت سردرختی.

6. برکت داد و ستد : سیککه ( سکّه ) به عنوان برکت داد و ستد.

7. برکت رویش : گؤیرتی ( روییدنی ) سبزی رویانده شده به عنوان سمبل انتقال زایش و رویش از سال کهنه به سال نو.

اکنون ببینیم با این هفت مورد چکار می­کنند. در آغاز سال باید تک تک افراد از همه­ ی­ این موارد استفاده کنند تا برکت در وجودشان نیز تداوم یابد.

1. قرآن را می­خوانند و در آینه نگاه می­ کنند.

2. قبل از تحویل سال دسته ­ جمعی سوره­ " یاسین " را می­ خوانند و به سوی آب فوت می­ کنند. بعد از تحویل سال از آن آب می نوشند. در ضمن، خوردن ماهی در شب عید خود بهره­ مندی از برکت آب  است که البته در قدیم همه جا امکان­ پذیر نبود.

( توضیح : این کار به صورت جمعی در ساعتی قبل از تحویل سال، در خانه و یا محلی که برای تحویل جمع می­شدند صورت می­گرفت / می­گیرد. )

3. گندم، عدس و ... را برشته می­کنند و پس از تحویل سال می­خورند. در جاهایی که سمنو رسم باشد نیز باخوردن از سمنو، در واقع، برکت خاک را به وجود خود منتقل می­کنند.

4. با قرار دادن تخم مرغ پخته در سفره و خوردن آن پس از تحویل سال در واقع از برکت حیوانی بهره­ مند شده و برکت آن را به خود منتقل می­سازند.

5. قراردادن میوه­ هایی از قبیل سیب و سنجد و ... ( آن­ هایی که تا آن زمان شادابی خود را حفظ می­کنند، به خصوص که قرمز رنگ نیز هستند ) با خوردن آن­ها در واقع از برکت درخت بهره­ مند می­شوند.

6. با قراردادن سکّه در سفره و سپس حفظ آن در طول سال ( شاید هم در جیب ) در واقع برکت داد و ستد را به خود منتقل می­کنند.

7. رویاندن و سبز کردن سبزه، گذاشتن آن در سفره و در نهایت انداختن آن به صحرا سمبلی است از انتقال و استمرار رویش از سال کهنه به سال جدید و با سپردن به دست آب.

( در خانواده­ هایی که رویاندن سبزی برای آن­ها خوش­ یمن فرض نمی ­شد، از آشنایان خواسته می ­شود تا برایشان سبزی برویانند. )

به این ترتیب برکت از سال کهنه به سال نو منتقل شده و در نتیجه تداوم می­یابد. و این برخاسته از یک تفکر اسطوره­ای است که البته منطق عینی، واقعی و رئالیستی خود را نیز در خود دارد.

حال ببینیم، اگر کسانی این برکت را نداشتند چه کار می­کردند. از هر خانه­ای بشقابی از این برکت­ها را ( البته هر انچه که مقدورشان بود ) می­ آوردند، آن­ها را روی­هم می­ریختند و قاطی می­کردند. پس از آن ، هرکسی یک بشقاب از آن برمی­داشت و به خانه­ ی خود می­برد. به این سهمی که هرکس برمی­داشت و به خانه­ ی خود می­برد " جمع پایی " ( سهم از جمع ) گفته می­ شد و برکت آن بسیار حرمت داشت. به گونه­ای که اگر آن موقع کسی از اعضای خانواده در خانه حضور نمی­داشت ( از قبیل غربت رفتن، در سربازی بودن ) سهم او را از آن " جمع پایی " نگه می­داشتند. با این کار جمعی و زیبا نه تنها کسانی که " ندار " بودند نیز سهمی می­بردند تا تمامی برکت­ها را به سال نو منتقل کنند بلکه برکت جمعی نیز ارج نهاده می­شد. مردم نیز ، ضمن حفظ عزت نفس، احساس یگانگی می­کردند. و به این ترتیب متوجه می­ شویم که معمای هفت­ سین چیزی جز ترجمه­ ی ناقصی از جمله ­ی ترکی زیر نیست :

برکت­ لردن 7سین ( یئددی ­سین ) قویماق!

( از برکت ­ها هفت تایش را گذاشتن! )


  • [ ]

  • دریافت کد فیدخوان